جمعیت تهران در مقایسه با 30 یا 40 سال پیش، نزدیک به سه برابر شده و به همین تعداد بر شمار خودروهای سواری افزوده شده است. کمبود پارکینگ که میراث بهجا مانده از دهههای پیش است، هنوز و همچنان و بهرغم کوششهایی که در سالهای اخیر برای احداث پارکینگهای طبقاتی صورت گرفته، وجود دارد. در این شرایط و تا شکلگیری کامل شبکه حملونقل عمومی پاسخگو با چشمانداز مثبتی که از هماکنون آشکار شده، حل معضل ترافیک در تهران، یک کلید کارگشا هم دارد و آن ترویج فرهنگ رانندگی و عبور و مرور در این کلانشهر است.
محمدرضا طیار
این نقل قول جالب را بارها خوانده یا شنیدهایم که مشکل اصلی ترافیک در تهران ناشی از آن است که خودروهای امروز در خیابانهای دیروز در حرکتند!... اگر چه در مثل مناقشه نیست اما بزرگترین شبکههای بزرگراهی تهران در 2دهه اخیر شکل گرفتهاند و بسیاری از اصلاحات هندسی، معابر غیرهمسطح، زیرگذرها، پلهای روگذر عابرپیاده و پلهای روگذر سوارهرو، برای رفتوآمد آسانتر خودروها و جلوگیری از به وجودآمدن ترافیک انجام و احداث شدهاند، هرچند پیادهروها هنوز چنانکه باید جوابگوی عابران پیاده باشند، ساماندهی نشدهاند و این مشکل ریشهدار نیاز به طرحهای مطالعاتی و عملیات پرهزینهای دارد تا در حاشیه تمامی خیابانهای شهر پیادهروهای مطلوب و امن برای تردد عابران پیاده ساخته شود. اما در کنار آنچه برشمردیم، رانندگی و ترافیک در تهران با یک مشکل چشمگیر و همگانی روبهروست که ناشی از بهاندادن به فرهنگ رانندگی و عبور و مرور است.
بسیاری از رانندگان وقتی پشت فرمان نشستهاند، عابران را حتی در سطح خطکشی سفید ویژه عابر پیاده، به چشم موانع و مزاحمانی میبینند که باید فورا آنجا را ترک کنند و برخی از رانندهها متاسفانه به محض دیدن سیر نزولی اعداد چراغ راهنمایی و نزدیک شدن چراغ قرمز، سرعت ماشین را چنان افزایش میدهند که عابران پیاده تنها در حالت دوی سریع میتوانند خود را از خطر برخورد با خودرو دور نگهدارند!
این مسئله از آن سو هم نگرانکننده است که بعضی از عابران پیاده با سبز شدن چراغ برای رفتوآمد خودروها، به وسط خیابان میدوند تا به هر قیمت و با عبور از لابهلای خودروها به آنسو برسند! در بسیاری از شهرهای جهان، رانندگان به محض دیدن عابر پیاده از سرعت خود میکاهند و خودرو را به طور کامل متوقف میکنند تا جان عابر به خطر نیفتد و همچنین عابران پیاده صبورانه و تا سبزشدن چراغ برای عابر، میایستند و هرگز با زیرپا گذاشتن مقررات، عرصه را بر رانندگان تنگ نمیکنند.
ما چه زمانی باید به این فرهنگ برسیم که وقتی پشت فرمان خودرو نشستهایم، به عابر پیاده فرصت عبور بدهیم؟ همه ما کموبیش گذارمان به خیابان شهیدقرنی، حدفاصل خیابان کریمخان تا خیابان طالقانی افتاده. در این مسیر، رانندگان چنان با شتاب میرانند که گویی حقی برای عبور عابر پیاده از عرض خیابان قائل نیستند. از این نمونهها در تهران فراوان است. رانندگانی که در پشت فرمان به عابر پیاده اجازه عبور نمیدهند، لاجرم خود هنگام عبور از عرض یک خیابان با همان معضل روبهرو خواهند شد. موتورسیکلتها امروزه به یکی از گرههای کور ترافیک تهران تبدیل شدهاند. رفتوآمد آزادانه در پیادهروها تا حرکت در مسیر خلاف یا ورود غیرمجاز به مسیر ویژه رفتوآمد اتوبوسهای شهری، از بیشترین تخلفاتی است که بعضی از موتورسواران مرتکب میشوند.
اما در این میان رانندگانی که برخلاف مقررات راهنمایی و رانندگی در نزدیکی تقاطعها پارک میکنند یا با پارککردن خودرو در پیادهرو، راه را بر عابران میبندند سهم عمدهای در آشفتگی ترافیک شهر دارند. مشکلات شهرنشینی البته تنها محدود به رانندگی و اتومبیل و تردد در شهر نمیشود اما وقتی این مشکلات را به طور دقیق واکاوی میکنیم، متوجه میشویم که تا چه اندازه شهرهای بزرگ و پرجمعیت مثل تهران نیازمند ترویج فرهنگ شهرنشینی هستند. یک شهروند وقتی با مقررات سکونت در آپارتمان آشنا باشد، به قوانین راهنمایی و رانندگی احترام بگذارد، از ریختن زباله در معابر و شهرها خودداری کند و هر جای شهر را به مثابه خانه بزرگتر خود بداند و در پاکیزه نگهداشتن آن بکوشد، سهم بزرگی در سامانیافتن امور شهر خواهد داشت.
اما با عنایت به تاثیرات مطلوب و پایدار تبلیغات سمعی و بصری، شهرداریها میتوانند بیشترین سهم از تبلیغات شهری را به ترویج فرهنگ شهرنشینی اختصاص بدهند. مثلا در بیلبوردها و تابلوهای بزرگی که در آنها پند و موعظه درج میشود، جایی را نیز به ترویج مقررات راهنمایی و رانندگی اختصاص بدهند. میتوان با صاحبان واحدهای تولیدی و عرضهکنندگان کالاهای تجاری، اینگونه به توافق دست یافت که در کنار تبلیغ کالا در تابلوهای بزرگ شهری، شعارهایی مبتنیبر ترویج فرهنگ شهرنشینی را نیز بگنجانند و به این ترتیب در پرداخت هزینه از تخفیف لازم برخوردار شوند. شهرداریها همچنین میتوانند با صداوسیما، برای گنجاندن پیامهای تاثیرگذار به منظور ترویج فرهنگ شهرنشینی در لابهلای برنامههای پرمخاطب به شیوههای مختلف به توافق برسند.
به هر حال، وقتی پیامهای حاوی فرهنگ شهرنشینی به صورت سمعی و بصری و پیوسته در معرض چشمها و گوشهای مخاطبان باشد، به مرور تاثیرات مثبت خود را آشکار خواهد کرد. اهرمهای قانونی و مجازاتها برای متخلفان، اگر در کنار این فرهنگسازی اعمال شود، در کوتاهمدت به نتایج بهتری منجر میشود. تجربه نشان داده است که اعمال مجازاتهای یکسویه برای متخلفان از مقررات شهری، ازجمله جرایم رانندگان در غیاب فرهنگ شهرنشینی مطلوب، چندان کارآمد نبوده است.