جامعهشناسان شهری و متخصصان فنی شهرسازی و معماری بر این باورند که میان شهرنشینی و شهرنشین تفاوت زیادی وجود دارد، شهرنشین کسی است که به لحاظ جغرافیایی در یک قلمرو به نام شهر ساکن است و شهرنشینی یعنی اینکه شهروند دارای فرهنگ شهرنشینی شده باشد.
باید دانست که تنها استقرار فیزیکی در شهر، معادل واژه شهروند نیست، شهروند باید در نقشهای مشارکتی مدیریت بهینه شهر ایفاگر نقش و مسئولیت باشد، چرا که شهروندی، بستر اجتماعی مناسبی را برای فعالیتهای فرد مهیا میکند تا او بتواند همه چیز را در خدمت پیشرفت خود به سوی تعالی به دست گیرد.
در حیطه شهروندی، حق همه افراد برای برخورداری از حقوق قانونی به رسمیت شناخته شده و همچنین مسئولیتهایی که آنها باید آن را به جهت برخورداری از یک زندگی مناسبتر برعهده گیرند، مشخص میشود. اساسیترین و آشکارترین قوانین شهروندی در جامعهای چون ایران، احترام به حقوق دیگران، وقتشناسی، عدم ایجاد مزاحمت در انواع مختلف آن، حفظ میراث زیست، ایجاد فضا و محله سالم، پیشگیری از هرگونه آلودگی از نوع محیطی و صوتی، مشارکت در اداره شهر و جلوگیری از تخریب اموال عمومی است.
عبور از چراغ قرمز، انداختن زباله به خیابانها و بوقهای بیمورد فقط بخش کوچکی از رفتارهای ناهنجار و غیراجتماعی است که هر روز ما در زندگی خود باآنها مواجه هستیم، حتی ممکن است چنین رفتارهایی بر شهروندانی که درصدد رعایت قوانین و هنجارهای شهروندی هستند اثر گذاشته و رفتار آنها را نیز تحت تأثیر قرار دهد، لذا باید با ایجاد زمینههای فرهنگی جدید و دقت لازم در اجرای قوانین، بنیاد قوانین شهروندی را هرچه بیشتر تقویت و آن را برای دهههای آینده نهادینه کنیم،
چرا که وقتی شهروندان احساس کنند در صورت انجام رفتارهایی از قبیل انداختن ته سیگار در پیادهرو مورد سرزنش اطرافیان قرار میگیرند، از انجام چنین رفتاری پرهیز کرده و به سمت انضباط اجتماعی حرکت میکنند. اخلاق شهری و شهروندی اگرچه امروز همراه مفاهیم مدرن و در قالبی نو به مخاطبان عرضه میشود اما اخلاق همیشه یک قلمروی مهم در زندگی اجتماعی و معرفتی هر فرد شناخته میشود و چه بسا حتی پیش از هرچیز یک وسیله تنظیمکننده در روابط اجتماعی انسانها نیز تلقی شود،
اخلاق در شکل اجتماعیاش یک ضرورت است. باید گفت رفتار هر کس در جامعه عرضهکننده گونهای از روابط آشکار و پنهان موجود در همان جامعه است، چون به هر حال انسان معلول اجتماع است و اجتماع در قبال او دارای مسئولیت.
هرچند این واقعیت هرگز نمیتواند توجیهی بر رفتارهای قانونشکنانه و نادرست او به بهانه تأثیرگرفتن از جامعه یا گرفتن انتقام از آن شود. به هر حال این امری انکارناشدنی است که هرگاه عملی غیراخلاقی از کسی سر بزند، آنکه نخست متهم اصلی به شمار خواهد رفت خود او خواهد بود که باید پاسخگوی کردار نادرست خویش باشد.
همشهری محله - 1