به گزارش خبرنگار بخش تجسمی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) او پس از تحصیل در رشتهی حقوق به طراحی و هنر روی آورد و طرحهایش برای نخستین بار در نشریهی کتاب هفته به سردبیری احمد شاملو به چاپ رسیدند. این طرحها بعدها در قالب کتاب منتشر شد و در گالریها به نمایش درآمد.
محصص کتابهای زیادی منتشر کرد که از آنها میتوان به «با اردشیر و صورتکهایش»، «اردشیر و هوای توفانی»، «تشریفات»، «شناسنامه»، «لحظهها»، «وقایعاتفاقیه»، «طرحهایآزاد»، «کافرنامه»، «دیباچه» و «تبریکات» اشاره کرد. او همچنین تعدادی طرح برای روزنامه «نیویورک تایمز» کشید و هماکنون مجموعهای از ۸۰ تا ۱۰۰ اثر از وی در کتابخانه ملی آمریکا نگهداری میشوند.
کارهای محصص نگاهها را به کاریکاتور ایران تغییر داد
محمدرفیع ضیایی، محقق و کاریکاتوریست، دربارهی آغاز فعالیت محصص در مطبوعات، به خبرنگار ایسنا گفت: کارهای محصص در نشریات طنز و فکاهی آن زمان، مانند نشریهی «خوشه» که به نشریات روشنفکری معروف بودند، چاپ میشد. البته شروع کار او از نشریهی «توفیق» بود. او در این نشریه برای بعضی از مطالب و سرمقالهها طرحهای تزئینی میکشید. بعد از این دوره بود که محصص به کارهای نمایشگاهی رو آورد و همین کار او را به شهرت رساند.
او افزود: آن زمان کارهایی که در نشریات سنتی چاپ میشد، وابسته به خبر بود. محصص فرم دیگری از کاریکاتور بدون شرح را رایج کرد. در این کارها او به المانهای هویت ایرانی توجه خاصی داشت. مثلا در دورهای از فعالیتاش کاراکترهای زورخانهای را وارد کارهای خود کرد. همچنین وجود المانهایی از دورهی قاجار، مشروطه و وقایعی مانند عاشورا، باعث شد از خارج از کشور هم نگاه جدیدی به کاریکاتور ایران شکل بگیرد.
ضیایی همچنین گفت: پس از معروف شدن محصص در خارج از کشور، مطبوعات داخلی هم به صورت تحلیلی به کاریکاتور پرداختند و مطلب چاپ کردند. در این مقالهها و مطالب از شباهت کارهای محصص به کارهای دیگران و تقلیدی بودن کاریکاتورهای او هم صحبت به میان آمد. تا پیش از آن هیچ مطلب تحلیلی و موجزی دربارهی هنر کاریکاتور در مطبوعات ایران چاپ نشده بود. در واقع پس از معروف شدن محصص بود که مطالبی دربارهی طنز سیاه و تفاوت آن با فکاهی منتشر شد.
کاریکاتور با نماد زنده است
این کاریکاتوریست در ادامه دربارهی ویژگیهای کار محصص اظهار کرد: محصص جزو اولین کسانی بود که از ایران در حوزهی کاریکاتور به شهرت رسید. مقالات و حمایت برخی از مطبوعات نیز در این شهرت بیتأثیر نبود. یکی از ویژگیهای کار محصص کمرنگ بودن لبهی تیز سیاسی در آنها بود. ویژگی دیگر هم واضح نبودن پیام در آن طرحها بود. به عبارت دیگر هر کسی نمیتوانست از آنها برداشت صریحی داشته باشد و مفاهیم به صورت کلی مطرح میشدند.
او در ادامه عنوان کرد: متاسفانه مطبوعاتی که در آن زمان محصص را به نوعی حمایت میکردند، نهایتا کار را به جایی کشاندند که او را از مطبوعات عامه جدا کردند. بعضی مواقع هنرمند کاریکاتورهایی میکشد که برای قشر خاصی قابل فهم است و بعضی اوقات عامهی مردم هم پیام طرح را دریافت میکنند، اما ممکن است هنرمند در طول فعالیت حرفهای خود به جایی برسد که نمادها و نشانهها در دنیای شخصی او گم شوند. این مرحله یا به خلاقیت بسیار عالی هنرمند ختم میشود و یا باعث میشود هنرمند در دنیای شخصی خود بمیرد.
ضیایی افزود: کاریکاتور با نماد زنده است. پیامی که در کاریکاتور نهفته است آن را ارزشگذاری میکند. کاریکاتوری که پیام نداشته باشد صرفا به عنوان یک طرح قلمداد میشود. ورود محصص به دنیا و نمادهای شخصیاش، به کار او لطمه زد. پس از آن بود که در برخی موارد کارهای او حالت قبیحنگاری پیدا کردند و کمتر نشریهای حاضر میشد که از آنها برای چاپ استفاده کند.
مرا با محصص اشتباه گرفته بودند
جواد علیزاده، طراح و کاریکاتوریست نیز دربارهی کارهای محصص به خبرنگار ایسنا گفت: کارهای محصص از نظر سوژه و اجرا خیلی با کارهای دیگران متفاوت بود. درست زمانی که در اروپا و فرانسه طنز سیاه رایج شده بود، کاریکاتورهای محصص با رویکرد روشنفکری در مطبوعات آن زمان چاپ میشدند. در واقع پرداختن به طنز سیاه در طراحیها و به کار بردن عکسهای قدیمی و رئال باعث قدرتمند شدن و چشمنواز بودن کارهای محصص شده بودند.
او افزود: او با سنتشکنی و نوآوری تأثیرزیادی در کاریکاتور مدرن ایران داشت و نامش همواره در این زمینه زنده خواهد ماند. در آن زمان نشریات کاریکاتورهایی را در صفحات خود چاپ میکردند که خلاقیت طراح در آنها حرف اول را میزد. یعنی علاوه بر مرتبط بودن با موضوع مطلب یا مقاله، صرفا تابع آن نباشد و دارای المانهایی از شخصیت خود هنرمند باشد. محصص نیز با پیروی از این سبک در مطبوعات مطرح شد و به شهرت رسید.
این کاریکاتوریست در ادامه به بیان خاطرهای از محصص پرداخت و گفت: حدود 20 سال پیش، یک نشریهی سوئیسی که بهترین کاریکاتوریستها و گرافیستهای دنیا را با چاپ کارهایشان معرفی میکرد، طرحی از محصص که برای نمایشنامهی «کرگدن» اوژن یونسکو طراحی کرده بود، انتخاب و او را به عنوان کاریکاتوریست نمونه معرفی کرده بود. آنها مرا با محصص اشتباه گرفته بودند و خبر چاپ آن را برایم فرستادند. من هم برای محصص یک نامه نوشتم و گفتم مرا با شما اشتباه گرفتهاند که برای من حسن تصادف است. ایشان هم چند تا از طرحهایشان را برای من فرستادند.
اردشیر محصص سرانجام در 18 مهر ماه سال 1387 در نیویورک درگذشت.