مانند همه مناطق مرکزی ایران، در این منطقه هم آب قدر و قیمت دارد و «بند قدیمی» یا به اصطلاح امروزیها «سد خاکی» آن، نمونهای از مهارت ایرانیهای قدیم در تاسیسات آبیاری و آبرسانی است.
اگر رد تاریخی این منطقه را در کتابها بگیرید، به سرزمینی آباد در دوره پیشدادیان میرسید. مؤلف «تاریخ قم»، ساختن این منطقه را به 3 برادر نسبت میدهد و ساختن آتشکدهاش را کار شاه «گشتاسب» میداند و در آن از بنایی عجیب یاد میکند که تا زمان تاریخنویس، هنوز بر پا بوده و نقشهای آن باقی مانده؛ «گویا نقاشان، بامداد در آن درآمدهاند و شبانگاه بیرون رفتهاند.»
بد نیست بدانید
نیمهور در مسیر جاده محلات به دلیجان و در 10کیلومتری محلات قرار گرفته است.
در دورههای مختلف، نامهای مختلفی داشته است از جمله: ممنور، نیسور، تیمور و نیمور. در نزهتالقلوب درباره نیمهور آمده است: نیمور از اقلیم چهارم است. جمشیدپیشدادی ساخت و در آنجا جهت خود قصری عالی کرده بود. و در بستانالسیاحه، نیمهور اینطور توصیف شده: قریهای است خجسته اثر در زمین فرحانگیز و قرب (نزدیک) رود «گهرخیز» واقع و اطرافش واسع.
در بعضی منابع تاریخی، ساختن سد نیمهور را به یکی از امرای عسکریه - همای دختر بهمنبن اسفندیار مشهور - نسبت دادهاند.
بند نیمهور از 2 بند کوچک و بزرگ تشکیل شده که 90 متر طول دارند.
میل میلونه در حدود 300متری شمال نیمهور قرار دارد.
قلعه جمشیدی از بناهای بسیار قدیمی نیمهور است که در فهرست بناهای تاریخی ایران، بنای آن را به دوره ساسانی مربوط دانستهاند.
دهکده آتشکوه در 6کیلومتری جنوب شرقی نیمهور قرار دارد که در آن بقایای آتشکدهای بسیار زیبا به چشم میخورد.
یخچال نیمهور در غرب و جنوب جاده اصلی نیمهور به باقرآباد، قرار گرفته است.
محیط دور قاعده مخروط یخچال، از بیرون حدود 5/42متر و قطر آن از داخل 11متر است. ارتفاع از کف 12متر است و قطر دیواره آن از پایین، 75/1متر است و ظاهرا بنای آن مربوط به دوران قاجار است.
آب پاک، آب مقدس
یک عکس قدیمی از مراسم لایروبی در نیمهور. آدم از دیدن این همه همراهی و همدلی برای انجام یک کار حیرت میکند. هر سال گل و لای زیادی در مسیر آب تهنشین میشود و جلوی حرکت سریع آب را میگیرد. به همین خاطر کشاورزان، مسیر رودخانه را لایروبی میکنند. هنگام لایروبی این مسیر 8کیلومتری، جویروبان آوازهای محلی را با صدای بلند میخوانند. این مراسم، یکی از آیینهای بسیار قدیمی در بزرگداشت آب و پاسداری از این عنصر مقدس است.
قلعه جمشیدی
همانطور که از اسم قلعه معلوم است، مردم آن را مربوط به زمان پادشاهی «جمشید» میدانند. ظاهرا این قلعه، دارای خندق و دروازه چوبی مجهز به ابزارهای ضد حریق بوده است و راههای پنهانی، آن را به خارج وصل میکرده. بالای دروازه قلعه، تالاری بوده که 20 نفر میتوانستهاند در آنجا تیراندازی کنند.
از این قلعه هنوز نبشی و بخشی از دیواره جنوبی و شرقی باقی مانده که آن هم رو به ویرانی است. جالب است بدانیم که شواهد به دست آمده نشان میدهد که این قلعه یکی از بزرگترین مراکز کرباس بافی بوده است.
از برکت بیل
در روز آخر لایروبی در نیمهور، جویروبها پس از 20 روز تلاش گروهی سخت و طاقتفرسا، کار را قبل از ظهر تمام میکنند و به نیمهور بر میگردند. در این روز جشنی هم به مناسبت پایان لایروبی برگزار میشود که به آن «بیلگردانی» میگویند. برای بیلگردانی 7 بیل را انتخاب میکنند که 4 تا را در یک دسته و 3 تا را در دستهای دیگر، با طناب محکم میبندند.
هر بیلگردان باید 4 بیل را با یک دست و 3 تای دیگر را با دست دیگر بگیرد و آنها را همزمان با هم در جهت مخالف یکدیگر، دور سر بچرخاند.
به طور معمول هر بیل، بین 3 تا 5/3کیلو وزن دارد. فکرش را بکنید که چرخاندن 7 بیل به طور همزمان و در 2 جهت مخالف به دور سر، چه کار مشکلی است، مخصوصا که وزن بیلها در انتهای دسته 2 متری آنها قرار دارد! این کار، هم به توان بدنی، هم به تمرکز زیادی نیاز دارد.
اگر بیلها به هم بخورند یا از دست بیلگردان بیفتند، بازی را باخته و جمعیت شروع به متلکپرانی و هو کشیدن میکنند.
این آیین، هم ریشه در فرهنگ آب و آبیاری دارد و هم در قدیم نمادی برای نشاندادن زور و پهلوانی به دشمنان بوده است. مردم نیمهور عقیده دارند این بازی آیینی، به برکت و زیادی آب کمک میکند.
سرما در گرما
در جاهای دیگر ایران هم میتوان از این یخچالها دید. طرز کار این یخچال به این صورت بوده که میرابها در شبهای سرد زمستان، کار یخسازی را در جویهای کنار یخچال انجام میدادند. بعد از آمادهشدن یخ، با کمک مردم یخها را خرد میکردند و روی بستری از کاه در چاله یخچال میریختند.
پس از پر شدن چاله یخچال، در آن را با گل میبستند و عایقکاری میکردند. بعد تابستان که میشد در یخچال را باز میکردند و از یخ آن استفاده میکردند. نوع ساخت یخچال و دیوارهای قطور آن، مانع از آبشدن سریع یخ میشد. خوشبختانه این بنای زیبا، به همت اهالی نیمهور به تازگی بازسازی شده است.
هنر سدسازی
بند نیمهور روی رود «قمرود» بسته شده. در قسمتی از بند، دهانهای به نام «چاگور» وجود دارد که آب در آن به سرعت میچرخد و پایین میرود. بنا بر افسانهای داخل چاگور، چرخی به نام چرخ الماس کار گذاشتهاند که هرچه از دهانه چاگور پایین برود، از آن طرف خرد و متلاشی بیرون میآید، حتی اگر آن چیز تنه درخت یا لاشه یک گاو باشد.
کشاورزان حکمت ساخت چاگور را در خردکنندگی فوقالعاده آن میدانند و این خردکنندگی تضمینی برای این است که هیچچیز نتواند جلوی جریان آب را در کانال سد کند. البته بعضی هم چنین خاصیتی را به تیغههای پیشآمده چاه و فشار زیاد آب نسبت میدهند. به هر حال ساخت این چاگور، بیش از هر چیز تسلط فنی سازنده آن را نشان میدهد.
نقشهای بنای عجیب
میل میلونه، باقیمانده یک بنای سنگی بسیار عظیم و باستانی است که از سنگ و ساروج ساخته شده است. احتمالا میل میلونه، نبش این ساختمان بزرگ بوده است. میگویند ساختمان مربوط به میل میلونه، 4نبش داشته و زمینی به اندازه 4 جریب نیمهور (3200متر)، داخل این نبشها قرار میگرفت!ممکن است میل میلونه بقایای همان ساختمانی باشد که در تاریخ قم از آن یاد شده است؛ «... آن بنای عجیبی است و تا امروز نقشهای آن باقیاند...».
سنگ و آتش
آتشکده آتشکوه، از معروفترین و آبادترین آتشکدههای ایران بوده که در حال حاضر، آخرین بقایای آن رو به ویرانی است. آندره گدار – باستانشناس معروف - در کتاب آثار ایران مینویسد: «ترکیب این بنا به نظر عجیب میرسد. شبستان بزرگ گنبددار خیلی بازی وجود دارد که گنبد آن بر پایههایی با ستونهای جاسازی شده در دیوار نهاده شده است».