آن طرفتر پسر بچهای میخواهد فالی بفروشد و زار میزند و از سرما و گرسنگی نالهمیکند. زنی بچهای را زیر بغلش زده و اسفند دود میکند به سرعت میآید که پول اسفندش را از رانندهها بگیرد. این روزها همه مردم با دیدن صحنههای اینچنین دلشان هزار بار ریش و اوقاتشان تلخ میشود.
وضعیت تأسفبرانگیز این کودکان وقتی برای گرفتن پول به همه رهگذران التماس میکنند دل هر رهگذری را به درد میآورد. جمعیت کودکان دستفروش و گدا و شیشهپاککن و آوازخوان روزبهروز در خیابانهای شهر بیشتر میشود و تقریبا غیرممکن است که کسی برای انجام کاری از خانه بیرون برود و با این کودکان برخورد نکند. شاید همین افزایش چشمگیر جمعیت کودکان کار و خیابان سبب شده تا دیروز 2همایش با موضوعاتی مرتبط در 2نقطه تهران برگزار شود. همایش کودکان کار و خیابان از سوی جمعیت خیریه دانشجویی امام علی در دانشگاه تهران و همایش کودکان خیابانی از سوی سازمان بهزیستی با همکاری چند سازمان در دانشکده بهزیستی و توانبخشی برگزار شد.
عملکرد دولتها و اقتصاد سیاسی
علی ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، یک پیام به همایش کودکان خیابانی فرستاد و بر این نکته تأکید کرد که مشکل کودکان خیابان و کار بدون توجه به الگوهای توسعه قابل حل نیست. او در پیامش نوشته: سیاستهای دولت و شهرداریها که بر پیدایش سکونتگاههای غیررسمی، کار غیررسمی و شکاف طبقاتی مؤثرند، زمینههای مستعد برای پیدایش و افزون شدن تعداد کودکان کار و خیابانی ایجاد میکند. وی تأکید کرده: مسئله کودکان کاروخیابان فقط چیزی از جنس دلسوزیهای انسانی برای گروهی حاشیهای نیست، بلکه مستقیماً با اقتصاد سیاسی کشورها و عملکرد دولتها ارتباط دارد. مسئله این کودکان را نباید در سطح سودجویی و رفتار غیرانسانی شماری از افراد برای بهرهکشی از کودکان دانست و به این سطح تقلیل داد. کودکان کار و کودکان خیابانی محصول رویههای موجود در ساختار اقتصاد سیاسی کشورهاست.
ظرفیت 5هزار نفری بهزیستی
از سوی دیگر، رئیس سازمان بهزیستی در مورد ساماندهی این کودکان ظرفیت سالانه این سازمان را 5هزار نفر اعلام کرد و گفت: امسال 2هزارو600 کودک خیابانی از سوی سازمان بهزیستی ساماندهی شدهاند. همایون هاشمی توضیح داد: رئیس سازمان بهزیستی گفته که در بخش ساماندهی کودکان خیابانی خلأ قانونی نداریم اما با وجود اینکه قوانین و مقررات خوبی در این بخش وجود دارد، متأسفانه در اجرا با مشکل روبهرو هستیم چراکه برخی دستگاهها وظایف خود را در این بخش انجام نمیدهند.او معتقد است که فعالیت سازمانهای غیردولتی و گروههای همیار میتواند تعداد زیادی از کودکان کار و خیابان را مورد حمایت قرار دهد.
همه ما مسئولیم
اگرچه دولتها مسئولیت سنگینی در برابر کودکانی دارند که به جای رفتن به مدرسه هر روز 10 تا 12ساعت در خیابانهای شهر به کسب درآمد مشغولند، سعید معیدفر، جامعهشناس، معتقد است: تکتک افراد جامعه در برابر کودکان کار و خیابان مسئولند بهعبارتی همه ما خواسته و ناخواسته درگیر دامن زدن به آسیبها و مسائل اجتماعی هستیم پس بهتر است که مراقب رفتارمان باشیم، چراکه بدون تقویت مسئولیت اجتماعی در جامعه این دسته آسیبها مرتفع نخواهد شد. این مسئله که فقط دولتها درباره کودکان کار و خیابان مسئولیت دارند درست است اما مسئولیت دولت چیزی از مسئولیت تکتک ما نمیکاهد.او که یکی از سخنرانان همایش جمعیت خیریه امام علی بود، تأکید کرد:
این آسیبدیدگان فقط به کمکهای اقتصادی ما نیاز ندارند بلکه نیازمند برقراری یک ارتباط انسانی با ما هستند؛ ارتباطی که فقط به پرداخت پول و روی برگرداندن از آنها محدود نشود. برای کنترل مشکلات کودکان کار بهتر است که منتظر دولت نباشیم و نقشمان را در گروههای مدنی فعال در این زمینه ایفا کنیم.
بازرسیهای دولتی بینتیجه است
کودکان خیابانی فقط بخشی از کودکان کار هستند. تعداد زیادی از کودکان کار در کارگاههای زیرزمینی و دور از چشم جامعه به کارهایی سخت و طاقتفرسا مشغولند. این کودکان ناچارند که در ساعات طولانی در محیطهای غیربهداشتی با دستمزدهای اندک کار کنند تا بخشی از هزینههای خانوادههایشان را بپردازند. حسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاری ایران بر این نکته تأکید کرده که کارگاههایی که کودکان را بهکار میگیرند معمولا از زیر تیغ بازرسیها فرار میکنند.
او معتقد است: انجام بازرسیهای دولتی از کارگاهها هرگز باعث نشده که کودکان کار شناسایی شوند و نجات یابند. از سوی دیگر هیچ تشکل غیردولتی هم نمیتواند برای نظارت بر کارگاهها وارد عمل شود، به همین دلیل هم تشکلهای غیردولتی هرگز نمیتوانند بهعنوان بازوهای مردمی نظارت جدی داشته باشند تا جلوی کار کودکان را بگیرند.
چراغ قرمز آخر شب
خانهاش همین دوروبرهاست و میتواند تا ساعت 11شب همچنان پشت چراغ قرمز کار کند. شبهای تعطیلی کار و بار خوب است و همین باعث میشود که ساعت کارش طولانیتر شود. چراغ که قرمز میشود میدود لابهلای ماشینها و با التماس میخواهد که همین چند بسته دستمال کاغذی را بفروشد. دستمالها را که میفروشد میرود لای درختچههای وسط اتوبان بستههای دیگر را بیرون میآورد تا باز هم بهعنوان آخرین بستهها بفروشد، و این کار تا زمان خلوت شدن چهارراه ادامه دارد. همه ما آنها را میبینیم.