تاریخ انتشار: ۶ اسفند ۱۳۹۲ - ۰۷:۵۸

از ۳‌سال پیش که یک جوان تونسی در شهری دور از پایتخت به‌دلیل مشکلات اقتصادی، جانش را به آتش کشید تا امروز، جهان عرب همچون دیگی در حال جوشیدن است.

 تحولات پرشتاب سال‌های 2011و 2012که به سرنگونی 4دیکتاتور جهان عرب و کشته‌شدن یکی از آنها منجر شد، اکنون جای خود را به فرایندی فرسایشی در چند کشور و آتشی زیر خاکستر در چند کشور دیگر داده‌است. زین‌العابدین بن‌علی در تونس، حسنی مبارک در مصر و علی عبدالله صالح در یمن در جریان انقلاب‌های مردمی از قدرت برکنار شدند و معمر قذافی در یک جنگ خونین داخلی توسط مخالفان کشته شد. از این 4کشور اکنون تنها تونس بعد از یک دوره ناآرامی به ساحل آرامش رسیده‌است. از این 4 کشور اکنون 2 کشور یمن و لیبی درگیر جنگی داخلی هستند و مصر بعد از چند انتخابات و 2رئیس‌جمهور زندانی و صدها کشته، همچنان روزهای ناآرامی را می‌گذراند.

تحولات 3 سال گذشته در جهان عرب، پرسش‌های زیادی را در ذهن تحلیلگران و ناظران ایجاد کرده که پاسخ به آنها می‌تواند در پیش‌بینی آینده این کشورها مؤثر باشد. چه تغییراتی در بازیگران و روابط قدرت در کشورهای عربی ایجاد شده که نظم سیاسی و اجتماعی منطقه خاورمیانه را دگرگون کرده و کدام تغییرات موقتی هستند و کدام دائم؟ ارزش‌هایی که مردم جهان عرب با آنها تعریف می‌شوند کدام ارزش‌ها هستند و این ارزش‌ها چگونه زندگی میلیون‌ها نفر از مردم منطقه را تغییر می‌دهد؟ آیا دمکراسی در فرهنگ جهان عرب نیست یا مردم این کشورها به‌خاطر موقعیت جغرافیایی و مداخلات خارجی و سابقه استعماری، فرصتی برای دمکراسی نداشته‌اند؟ آیا حالا که سایه قدرت‌های خارجی در منطقه سبک‌تر شده، حاکمان مستبدی که سال‌ها با تکیه بر حمایت قدرت‌های خارجی، مردم را از دمکراسی محروم کرده‌بودند، دیگر مجالی برای اعمال دیکتاتوری نخواهند یافت؟

تحولات 3 سال گذشته در جهان عرب نشان داد که شهروندان این کشورها بیدار شده‌اند و دریافته‌اند که هر کدامشان حق و توانایی تغییر سرنوشت و جامعه خود را دارند و می‌توانند این جامعه را به سمت بهبود پیش ببرند. همچنین اکنون فضای سیاسی در سطح عموم جامعه عرب ایجاد شده که در آن 2 نیروی اصلی جوامع عربی یعنی قوای نظامی و اسلامگرایان و همچنین نیروهای جدیدی که وارد عرصه شده‌اند یعنی جوانان انقلابی و رسانه‌های مستقل، همگی برای شکل دادن به سیستم حاکمیتی تلاش می‌کنند و وارد عمل شده‌اند.

این دو تغییر عمده‌ای است که از پس تحولات 3 سال گذشته جهان عرب در این کشورها ایجاد شده‌است. این تغییرات برگشت‌ناپذیر هستند. به همین دلیل می‌توان گفت که آینده جهان عرب، آینده‌ای محتوم به تغییر است.

اکنون معلوم شده که 2 نوع بیداری عربی وجود دارد؛ یکی همان انقلاب‌های مردمی است که در تونس، مصر، یمن و لیبی شاهدش بودیم که هیچ کدام هنوز به استقرار دمکراسی‌های باثبات و همه‌جانبه منجر نشده‌اند اما انقلاب‌های دیگری هم هستند که شما درباره‌اش نخوانده‌اید و دارد در عربستان و دیگر پادشاهی‌‌های حاشیه خلیج‌فارس روی می‌دهد. این انقلاب نوعی تحول ظریف و نرم اما واقعی در رابطه میان رهبران و مردم است و با دیداری کوتاه از عربستان، دبی و ابوظبی به‌راحتی آن را درمی‌یابید. رهبران این کشورها وقتی برای سیستم دمکراسی هر نفر یک رأی نگذاشتند اما بعد از انقلاب در کشورهای عربی، آنها به‌شدت نگران مشروعیتشان شدند؛ مشروعیتی که دیگر با دلارهای نفتی و پرداخت یارانه به مردم نمی‌توانند بخرند و قابل انتقال از پدر به پسر هم نیست. به همین‌خاطر رهبران این کشورها از مردم دعوت کرده‌اند که عملکردشان را قضاوت کنند. برای این قضاوت هم، دارند کیفیت مدارس و دانشگاه‌ها را بهبود می‌بخشند، شغل ایجاد می‌کنند و زیرساخت‌های شهری را بهبود می‌بخشند. به یمن حضور اینترنت هر روز مردم بیشتری در این کشورها به قضاوت عملکرد دولت‌ها می‌نشینند. نقش اینترنت در تحولات مصر و تونس هم قابل‌توجه بود. اما در کشورهای عرب حاشیه خلیج‌فارس که جوامع بسته‌تری دارند، شبکه‌های اجتماعی فضای نامحدودی را برای گفت‌وگو و تعامل ایجاد و قضاوت درباره دولت‌ها را آسان کرده‌اند.

تابستان گذشته باران شدیدی در عربستان بارید و سیل به راه افتاد. روزنامه الشرق عربستان کاریکاتوری را منتشر کرد که در آن 3 مرد یعنی یک مسئول دولتی، یک شیخ حکومتی و یک شهروند به این سؤال پاسخ می‌دادند که چرا خیابان‌های ریاض را سیل برداشته‌است؟ مقام دولتی در پاسخ به این سؤال گفت: خیابان‌ها را سیل برنداشته این یک شایعه است. شیخ جواب داد: این به‌خاطر گناهان دانشجویان دانشگاه شاهزاده نور ریاض است. شهروند جواب داد: این به‌خاطر فساد دولت است. در ادامه این کاریکاتور دستی را می‌بینیم که روی دهان همه را گرفته و این نوشته را بالا برده است: سانسور. این کاریکاتور را یک روزنامه رسمی سعودی منتشر کرده‌است. در عربستان مشکلات اقتصادی هر روز جدی‌تر می‌شود. با وجود ثروت نفتی این کشور، بیکاری در میان جوانان نرخ بالایی دارد و هنوز بسیاری با مشکل مسکن روبه‌رو هستند. چندی پیش فیلمی در شبکه‌های اجتماعی و در اینترنت منتشر شد که در آن وضعیت خانه یک خانواده فقیر سعودی بعد از ریزش باران را نشان می‌داد. آب از سقف خانه چکه می‌کرد. صاحب خانه در این فیلم درحالی‌که اتاق فرزندش را نشان می‌داد، می‌گفت: این خانه یک سعودی است. وزیر مسکن کجاست؟ میلیاردها دلار پولی که می‌گویند برای مسکن درنظر گرفته شده کجا رفته؟ حق و حقوق من کجاست؟ انگار که من الان در خیابان دارم زندگی می‌کنم. در امارات به تازگی فیلمی که شهروندان از یک مقام دولتی هنگام کتک زدن یک راننده بعد از تصادف در خیابان گرفته‌اند دست به‌دست می‌چرخد. این فیلم را شهروندان با موبایلشان گرفته‌اند و کسی که کتک می‌خورد یک کارگر آسیایی است.

در دبی، دولت استراتژی‌ای برای سال 2014اعلام کرده‌است که براساس آن هر کدام از 46وزیر و سازمان دولتی باید پاسخگوی عملکردشان براساس شاخصی 3 ساله باشند و وظایف و تعهداتی که براساس این شاخص تعریف شده را محقق کنند. این تعهدات و وظایف دامنه گسترده‌ای دارد و از بهبود عملکرد نوجوانان 15ساله در عرصه‌های علمی جهان مانند ریاضیات و ادبیات تا ایجاد کسب و کار جدید در داخل و خارج را شامل می‌شود. این شاخص‌ها 3600مورد هستند که شیخ محمد، حاکم دبی هر هفته عملکرد هر یک از مقامات در هر کدام از این شاخص‌ها را بررسی می‌کند. اکنون وزرا در این شاخص‌ها با هم رقابت می‌کنند زیرا گزارش کار آنها هر‌ماه در اختیار مردم قرار می‌گیرد.آنچه در این کشورها روی می‌دهد ربطی به دمکراسی ندارد. رهبران این کشورها در تقلای کسب مشروعیت هستند اما این روند کسب مشروعیت می‌تواند به بخشی از نیازهای شهروندان جهان عرب پاسخ بگوید.در این میان اما مشکلات سیاسی جهان عرب که جنبه بین‌المللی و ریشه‌ای دارد همچنان باقی مانده‌است. ازجمله اصلی‌ترین این مشکلات، مسئله فلسطین و ادامه اشغالگری آن است. سازمان ملل، امسال را سال همبستگی با ملت فلسطین اعلام کرده‌است. این در حالی است که در سال‌های اخیر به‌دلیل تغییر و تحولات جهان عرب، مسئله فلسطین مورد بی‌مهری و کم‌توجهی قرار گرفت.بیداری شهروندان عرب، روندی است که آغاز شده و متوقف نخواهد شد. شکل تأثیر این بیداری بر تحولات هر کدام از کشورها با کشور دیگر متفاوت است اما در اینکه جهان عرب دیگر به وضعیت 3 سال قبل بازنمی‌گردد، تردیدی نیست.

برچسب‌ها