این اتفاق نامیمون درحالی بر اقتصاد ایران رفته که کشورهای همطراز و حتی ضعیفتر از ایران، در جهتی مخالف با قدرت و شدت در حال رشد هستند و تلاش دارند هر سال بر رشد اقتصادی خود بیفزایند. این شرایط معنایی جز شکاف میان توان اقتصاد ملی ایران نه با قدرتهای بزرگ اقتصادی بلکه با کشورهایی که نیمی از ظرفیتهای بالقوه و بالفعل اقتصادی ایران را ندارند، است.
ایران درحالی در سال91 رشد اقتصادی منفی 6درصد را تجربه کرد که کشور ناشناخته و ضعیفی همچون ویتنام در همین سال رشد اقتصادی بالای 7درصد را ثبت کرد. به این استناد میتوان پیشبینی کرد ویتنامی که همگان تا الان آنرا با جنگهای دهه1960 با آمریکا میشناختند تا سال2017 بهعنوان یک قدرت اقتصادی نوظهور خود را به اقتصاد جهانی تحمیل کند اما کشوری مانند ایران بهمراتب کمتر از ظرفیتها و توان اقتصادی خود در عرصه اقتصاد بینالمللی ظاهر شود.
با این تفاسیر، باید گفت که حال اقتصاد ایران خوب نیست اما امیدها و گشایشهایی برای خروج از این شرایط ایجاد شده است. نخستین نشانههای این گشایش هم در سال93 باید خود را نشان دهد. سال گذشته اقتصاد ایران با تغییر دولت و بهدنبال آن تحرکات دولت یازدهم در حوزه سیاست خارجی و توقف قطار تحریمهای اقتصادی، روند رو به عقب خود را متوقف کرد. آنچه در سال92 بهکار اقتصاد ایران آمد، از حوزه سیاسی و تحتتأثیر فضای روانی ناشی از تحولات سیاسی بود.
این اتفاق که متغیرهای سیاسی بر فضای اقتصادی کشور تأثیر مثبت داشته باشند کمتر در تاریخ معاصر ایران تجربه شده است. این فرصتی بینظیر برای اقتصاد کشور است که باید ارزش آن را درک کرد و بدون ملاحظه سیاسی و با تدبیر و برنامهریزی در حوزه اقتصادی روند تأثیرگذاری آن را تقویت کرد. بنابراین سال93 برای اقتصاد ایران بسیار مهم و سرنوشتساز است.
در واقع با ترکیدن حبابهای سیاسی اینبار نوبت فعالشدن متغیرهای اقتصادی برای بارورکردن اقتصاد است. باید با تدبیر دولت همه ظرفیتهای اقتصادی کشور به میدان آمده و مجددا قطار اقتصاد کشور را که هماکنون متوقف است، به حرکت درآورد. هنر دولت یازدهم که سال92 در حوزه سیاسی به خوبی نمایان شد، سال93 باید در حوزه اقتصادی فعال شود و دستاوردهای خود را نشان دهد. در حقیقت قدرت مانور دولت در منظر افکار عمومی دیگر در حوزه سیاسی به پایان رسیده و باید در حوزه اقتصادی تجلی پیدا کند. درک این واقعیت و عمل به آن از سوی دولت بسیار مهم است. نشانههای اولیه این درک البته در قالب طرح دولت برای فاز دوم هدفمندی یارانهها دیده شد؛ هرچند برخی نشانههای نگرانکننده مانند فعالشدن سیاستهای پوپولیستی هم خودنمایی کرده که باید مهار شود تا پاشنه آشیل اقتصاد ملی نشود.