اما عامل چشمگیرتر که کمبود آن در انتخابات دور سوم شوراهای شهر به‌طور کامل برای جریان پیروز این روزهای جامعه ایران آشکار شد، ائتلاف و یکپارچگی بود که البته برخی از آن با عنوان راهبرد رقابتی یاد می‌کردند ولی خیلی زود مشخص شد که اقبال ایرانیان به جریانات یکپارچه که تنها در جست‌وجوی خدمت دوشادوش ملت هستند، راهبردی است که نقش کلیدی دارد.
تاکید بر ائتلاف و یکپارچگی برای حضور در رقابت‌های انتخاباتی زمانی در حد شعار بیشتر خود را نشان می‌داد و امروز دیگر بدون در نظر گرفتن آن نمی‌توان به‌راحتی به پیروزی فکر کرد.
هرچند که برخی‌ها این اصل عقلانی پذیرفته شده را با انجام برخی اقدامات اندکی پیچیده می‌کنند تا جایی که پایان کار با پیروزی ممکن است سخت‌تر به نظر آید، پس بهتر که اصولگرایان به یک ائتلاف خالصانه و به‌دور از پیچیدگی‌های معمول بیندیشند نه به فرمول‌های پیچیده و راهکارهای تو در توی محافل سیاسی.
در جلسات مختلف به‌ویژه خصوصی‌ترها از زبان احمد توکلی که برای اصولگرایان نقش ریش سفیدی را ایفا می‌کند، اصولگرایان انتقاداتی را متوجه خود دیده و شنیده‌اند که عمده آن توجه و هشدار نسبت به میزان نفوذ و تأثیر این جریان در میان مردم و احتمال خدشه‌دار شدن چهره آنها نزد افکار عمومی به دلیل بروز اختلافات هرچند پیش پا افتاده و ساده است.
رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس در گفت‌وگو با باشگاه خبرنگاران تاکید می‌کند که نگاه اصولگرایان در انتخابات شوراها به جایگاه‌شان در جامعه واقع‌بینانه نبوده و آنچه که وی آن را نتیجه تلخ انتخابات شوراها می‌داند موجب شده تا آنها بیشتر و جدی‌تر به دنبال فرآیند رسیدن به وحدت باشند.
چهره سرشناس اصولگرایان، ائتلاف بین گروه‌های هم‌فکر را کمک به آسان شدن انتخاب و شفاف شدن انتخابات می‌داند و تلاش در این مسیر را قابل تقدیر.
پرسشی که همیشه مطرح است چرایی و چیستی موانع ایجاد ائتلاف در میان گروه‌ها و احزاب هم‌فکر و هم‌سو است.
توکلی عمده‌ترین مانع را این می‌داند که گروه‌های مختلف نهاده در یک جریان فکری، ملاک خوبی برای ارزیابی نفوذ خود ندارند و هرکدام فکر می‌کنند صاحب نفوذ زیادی هستند؛ از همین رو هم برای هم‌فکران خود ناز می‌کنند و کوتاه نمی‌آیند.
کوتاه آمدن گروه‌ها
رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس، اقتضای ائتلاف را کوتاه آمدن گروه‌ها از مواضع اولیه‌شان و قبول نظر گروه‌های دیگر عنوان کرده و در تاکیدی معنی‌دار به گروه‌هایی که در قدرتند هشدار می‌دهد که اگر خود را در موضع قدرت ببینند و بر حفظ آن اصرار کنند و تصور کنند که توانسته‌اند اعتماد مردم را جلب کنند، بالطبع دیگر تمایلی برای پذیرش نظر گروه‌های دیگر هم‌فکر خود ندارند.
رقابت‌های انتخاباتی در حوزه تبلیغات جناح‌های سیاسی آغاز شده اما نکته جالب توجه در هر دو جریان مطرح امروز که برخی آن را نوین‌های جامعه سیاسی ایران در دو سوی مختلف می‌نامند، شدت گرفتن تلاش‌ها برای پنهان نگه‌داشتن هسته‌های تصمیم‌گیر خودی و افشای تیم تصمیم‌ساز جناح مقابل است.
شاید از همین رو هم بازار شایعه- که رقیب آن را ساخته و عوام هم پخش می‌کند- و تکذیب درباره ترکیب هسته‌های تصمیم‌گیر هر دو جبهه سیاسی گرم است؛ تکنیک کهنه‌ای که البته امروز با ابزارهای نوین مثل روزنامه، سایت خبری و یا حتی خروجی خبرگزاری‌ها رهگیری و دنبال می‌شود.
این سو، آن سو
در میان اصلاح‌طلبان برخی سایت‌های خبری و روزنامه‌ها از حبیب الله بی‌طرف، وزیر سابق نیرو در دولت هشتم به عنوان رئیس مجمع مشورتی جبهه دوم خرداد که گفته می‌شود با محوریت سید محمد خاتمی شکل گرفته و نقش مشورتی و هدایت جبهه دوم خرداد در انتخابات را دارد، یاد کرده‌اند.
البته خود او که از نیروهای دوم خردادی و جبهه مشارکت است در مصاحبه با ایرنا تاکید کرد که چنین شورایی هیچ‌گاه تشکیل نشده و من نیز ریاست چنین شورایی را به عهده ندارم.
درّ نایاب
از انصاف نگذریم، اخبار متکثر منتشر شده درباره تصمیم‌گیران نهایی در میان اصولگرایان که با نام شورای حکمیت و یا شورای مرضی‌الاطراف خوانده می‌شود به مراتب از جناح اصلاح‌طلب بیشتر است که این موضوع هم قابل درک و هم شامل تحلیل و ارزیابی‌های به‌خصوص است.
اخبار منتشر شده که بیشتر از زبان منابع آگاهی که موثق هستند و نزدیک به اصولگرایان و البته علاقه‌ای هم به فاش شدن نام خود ندارند، مطرح می‌شود. جالب‌تر آن‌که این منابع آگاه و موثق این روزها که هنوز فاصله قابل توجهی تا انتخابات مجلس باقی است درّ نایاب رسانه‌ها و خبرگزاری‌ها شده‌اند. ببینیم این منابع چه می‌گویند؟
روایت اول
منبعی از حضور آیت‌الله محمدرضا مهدوی کنی، مبارز قدیمی و ریش سفید کاملاً سنتی که از نفوذ بالایی در میان اصولگرایان و در بدنه حاکمیت از گذشته تاکنون برخوردار بوده است خبر می‌دهد.
همین منبع اضافه می‌کند که افرادی نظیر علی اکبر ناطق نوری، رئیس پیشین شورای هماهنگی نیروهای انقلاب که با دلخوری از اصولگرایان و کار سیاسی با آنها کنار رفته بود و سید احمد خاتمی، جوان‌ترین خطیب جمعه تهران، مهدوی کنی را در به اجماع رساندن اصولگرایان یاری می‌دهند.
از چهره‌های دیگری مثل غلامرضا مصباحی مقدم، سخنگوی جامعه روحانیت مبارز و سید مهدی طباطبایی که بیشتر او را به تدریس اخلاق می‌شناسند نیز از زبان این منابع به عنوان همراهان دبیرکل جامعه روحانیت مبارز که امروز وظیفه سنگین هماهنگ‌سازی سنتی‌های مدرن را بر عهده دارد، نام برده می‌شود.
این پنج نفر، مرضی‌الاطراف اصولگرایان خوانده می‌شوند در حالی که برخی از آنها مثل سید احمد خاتمی که رسانه‌ای‌ترند، بلافاصله آن را تکذیب می‌کنند.
خطیب جمعه تهران در گفت‌وگویی تلویحاً به تشکیل این گروه که او آن را مبارک خواند، اشاره می‌کند و می‌گوید: مطالبی که در مورد عضویت من در گروه پنج نفره مطرح شده، جدی نیست. انتظار واکنش از سوی دیگر چهره‌های مرضی‌الاطراف هم کمی بعید است.
این منبع موثق که اتفاقاً به چند رسانه خبر خود را منتقل کرده، دلیل انتخاب این افراد را سوابق مثبت آنها در مجالس گذشته عنوان و مدعی می‌شود که قرار است گروه 11نفره که با تابلوی شورای مرکزی جبهه متحد اصولگرایان وارد عرصه شده‌اند، حتماً نظرات این گروه را در دستور کار قرار دهند.
چند سؤال
این منبع آگاه ولی به این سؤال پاسخ نمی‌دهد چگونه و با چه فرآیندی قرار است این 5 روحانی نام‌آشنا که قطعاً هم‌وزن سیاسی یکدیگر از جهات مختلف نیستند، می‌خواهند کشتی اصولگرایان را به ساحل ائتلاف برسانند؟ و همچنین با توجه به آن‌که برخی از این گروه‌های اصولگرا پیش از این با نوع تفکرات و سلایق برخی از این افراد اظهار مخالفت کرده‌اند و همچنین بالعکس، آیا اصلاً اقبال و پذیرشی جامع در میان همه نیروهای اصولگرا نسبت به آنها وجود دارد؟
یک گروه دیگر
در همین حال که رسانه‌ها در حال ارزیابی 5 نفری هستند که منبع آگاه اولی به آن پرداخته، منبع دیگری پیدا شده و از محمد حسن ابوترابی فرد، نائب رئیس مجلس شورای اسلامی، روحانی کمتر شناخته‌شده‌ای به نام علی اکبر آشتیانی، علی اکبر ولایتی، پیر دیپلماسی ایران و سیدرضا تقوی، رئیس شورای سیاست‌گذاری ائمه جمعه کشور در ترکیب شورای مرکزی جبهه متحد اصولگرایان که قرار است تصمیم‌ساز این جریان باشد، یاد می‌کند و این گروه را لایق اطلاق مرضی‌الطرفین عنوان می‌کند.
این گزارش هم مانند نقل اول، سؤالات جدی را در خود پنهان دارد که مهم‌ترین آن این است که این افراد با چه ملاک و معیاری و بر چه اساس و اسلوبی انتخاب شده‌اند در حالی که وجه مشترکی برای برخی از آنها برای فصل‌الخطاب بودن در جریان اصولگرایی وجود ندارد؟
تغییر شکل
علاوه بر این، اظهارات منبع دوم در حالی در یکی از رسانه‌ها منتشر شد که همین رسانه چندی پیش به شکلی مفصل و البته عقلانی و پذیرفته‌تر از شهاب‌الدین صدر، اسدالله بادامچیان، صادق محصولی، حیدر مصلحی، حسین فدایی و علیرضا زاکانی به‌عنوان شش نفر اولیه‌ای یاد کرد که نامشان در فهرست شورای مرکزی اصولگرایان دیده می‌شود.
بعد هم گفته شد که حضور غلامعلی حداد عادل که بیشتر نقش واسطه را برای آشتی درون گروهی اصولگراها، محمدرضا باهنر کسی که همیشه به مرد پشت پرده جناح رقیب دوم خرداد معروف است و حبیب‌الله عسگر اولادی که نماینده دیگری از سنتی‌های پرنفوذ است، در این شورای مهم منتفی شده است.