به گزارش ايسنا، داوود زارعیان با تأکید بر تأثیر شبکههای اجتماعی بر زندگی جاری مردم، اظهار کرد: اگر فقط فیسبوک را بهعنوان یک از نمونههای شبکههای اجتماعی در نظر بگیریم، متوجه تأثیر این شبکهها خواهیم شد. فیسبوک یکمیلیارد و 500میلیون کاربر دارد که نشان میدهد، جمعیتش به اندازهی جمعیت بزرگترین کشور دنیاست. این کاربران در فضای فیسبوک با یکدیگر پیام رد و بدل میکنند، آموزش میبینند، درآمدزایی میکنند و فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی انجام میدهند.
او ادامه داد: چنین فضایی در کشور ما نیز حاکم است؛ کاربران زیادی از ایران در این شبکههای اجتماعی عضو هستند؛ اما چون ما نتوانستهایم فضای شبکههای اجتماعی را مدیریت کنیم، همهی آنها رها هستند.
زارعیان در پاسخ به این پرسش که با توجه به تأثیر شبکههای اجتماعی، آیا در پیش گرفتن رفتار سلبی میتواند سیاست درستی در برخورد با این شبکهها باشد؟ توضیح داد: تا کنون برخورد سلبی در این حوزه پاسخ نداده و هر جا برخورد سلبی شده، کاربران آن را دور زدهاند. بنابراین به جای اینگونه برخوردها، بهتر است شبکههای اجتماعی را مدیریت کنیم. به این معنا که مخاطبان را متوجه کنیم، چه اطلاعاتی را میتوانند به اشتراک بگذارند یا زمان استفاده از شبکههای اجتماعی چگونه است.
این استاد رشتهی ارتباطات در پاسخ به اینکه آیا منظور از مدیریت شبکههای اجتماعی، اجباری کردن یکسری قواعد و قوانین است، توضیح داد: خیر؛ در ارتباط با شبکههای اجتماعی، به هیچ عنوان اعمال زور پاسخ نمیدهد. روزهایی را که پیامک تازه آمده بود، به خاطر بیاورید؛ مردم در ابتدا از پیامک برای فرستادن جوک استفاده میکردند، اما بهمرور، پیامک جنبهی اطلاعرسانی پیدا کرد و اکنون نزدیک 150 نوع کارکرد میتوان برای آن تعریف کرد. اگر فضای شبکههای اجتماعی نیز همینگونه مدیریت شود، میتوان کارکردهای متعددی را برای آنها تعریف کرد.
او دربارهی رقابت میان شبکههای اجتماعی و رسانههای سنتی نیز گفت: هر رسانه، بخشی از نیاز مخاطب را پاسخ میدهد. رسانههای اجتماعی گرچه جنبهی اطلاعرسانی هم دارند، اما نمیتوانند مقاله و تحلیل طولانی داشته باشند. بنابراین هر رسانهای باید خودش را متناسب با نیاز مخاطب تعریف کند. رسانههای جدید، ضمن اینکه اطلاعرسانی را تسریع کردهاند، میتوانند عامل توسعه نیز باشند. در حالی که رسانههای سنتی میتوانند متناسب با نیاز مخاطبان به فعالیت خود ادامه دهند.