بدون اينكه هواشناسي هشداري داده باشد كه طوفاني در راه است به ناگاه از زمين و آسمان وسيله است كه بر سر و روي شهروندان باريدن ميگيرد و چند نفر كشته ميشوند و دهها نفر زخمي ميشوند، با قطار كه ايمنترين وسيله نقليه در جهان است مسافرت ميكنيد و بعد اين قطار با يك واگن متوقفشده در ايستگاه برخورد كرده و يك كشته و 35 مجروح ميدهد. حوادثي كه بيان شد مربوط به فقط چند روز گذشته است و اين نشان ميدهد كه جان انسانها و سلامتي آنها در ايران كمترين ارزش و بها را دارد.
چه اگر سلامت انسان ارزش داشت ورود به حريم 2متري او توسط هر نوع وسيله نقليهاي ممنوع اعلام ميشد مانند بسياري از كشورهاي پيشرفته جهان كه اينطور است. يعني وسيله نقليه حق ندارد به هيچ بهانهاي حتي چراغ سبز براي خودروها، به حريم عابر پياده تجاوز كند. مردم ميپرسند چرا دستگاهي به عظمت هواشناسي كه امروزه حتي قادر است وضعيت آب و هواي چند روز آينده را نيز پيشبيني كند از پيشبيني طوفان تهران كه حتي دقايقي قبل با چشم غيرمسلح قابل رويت بود عاجز بود و تاوان جان و سلامتي انسانهايي كه در آن روز از بين رفتند را چهكسي ميدهد؟
واقعيت اين است كه وقتي انسان از خانه بيرون ميزند جانش كف دستش است. گويي به صحنه جنگ پا ميگذاريم. احساس امنيت حتي در عبور از خيابان از بين رفته است. شما به سلامت غذايي كه ميخوريد هم اطمينان نداريد چون هيچكس از توليدكننده تا توزيعكننده و منتقلكننده مواد غذايي تا طبخكننده آن و فروشنده مواد غذايي كه مردماني از جنس خودمان هستند، به تنها چيزي كه فكر نميكنند سلامت مردم و مصرفكننده است.
هوايي كه پايتخت نشينها و برخي ساكنان شهرهاي بزرگ تنفس ميكنند آلوده است و برخي ميگويند بنزيني كه سالها دود شده و به حلق خلق الناس فرو داده شده سرطان زا بوده و 10سال ديگر سونامي سرطان ناشي از اين نوع بنزين گريبان پايتختنشينان را ميگيرد.
غذاي آلوده، هواي آلوده، فرهنگ نادرست رانندگي، ايمننبودن در حملونقل، هجوم انواع بلايا از زمين و آسمان و شيوع بيماريهاي مختلف، باعث شده تا شهروندان امروز احساس ايمني و سلامت نداشته باشند. اين وضعيت بايد اصلاح شود و براي اصلاح آن بايد طرحي نو در انداخته شود وگرنه تا سالها در بر همين پاشنه خواهد چرخيد.