روزه همواره تمرين بندگي و استقامت در معنويت است و در عين حال، فرصتي است براي تمرين چشمپوشي از خواستههاي قلبي و شخصي كه در روزهاي عادي جزو نعمات الهي محسوب ميشوند. ما در روزه گرفتن از لذتهاي بزرگ زندگي- بهويژه غذاها و نوشيدنيهاي محبوبمان- براي ساعتهاي متمادي ميگذريم و بدينترتيب، با خاليكردن درونمان از جنبههاي مادي زندگي انسان، وجودمان را از معنويتي بينظير سرشار ميكنيم.
روزه گرفتن همانند هر عمل ديني و عبادي ديگر، آداب و قواعدي دارد كه در احكام شرعي بهخوبي ابعاد آن تشريح شده است. گروهي از كارها براي روزهدار ممنوع است و با انجام آنها روزه باطل ميشود. يكي از اين كارها، سيگار كشيدن است. بسياري از افراد سيگاري، در اين ماه بنا بر دستورات شرع مبين اسلام از كشيدن سيگار در زمان روزهداري خودداري ميكنند و به اين شكل با «عادت سيگار كشيدن» خود مقابله ميكنند اما چه ميشود كه اين پيروزي بر خود در سيگار نكشيدن ادامه پيدا نميكند؟ چرا افراد بعد از افطار يا پس از پايان ماه مبارك رمضان به همان عادت قبلي خود در سيگار كشيدن بازميگردند؟
ترك عادت هميشه هم بد نيست
واقعيت ماجرا اين است كه روزهداري در ماه مبارك رمضان فرصتي است براي شكستن عادتهاي نادرست ازجمله سيگار كشيدن؛ اما آنچه مهمتر از اين شكستن عادتهاست، پايدار نگاه داشتن اين ترك عادتهاست. ترك عادت آنقدرها كه در ضربالمثل معروف داريم، موجب سختي و مرض نيست. هر بيمارياي دوايي دارد و روزه گرفتن در اين ماه پربركت، دارويي است كه خداي عزيز و مهربان در دسترس ما براي ترك اين عادتهاي غلط قرار داده است اما آنچه سختتر است، ترك دائمي اين عادتهاست. چطور ميتوانيم ترك عادتهاي شكسته شده را آسانتر كنيم؟ 2 راهحل به شما پيشنهاد ميكنيم.
رفتن، رسيدن است!
از دوست ميانسالي كه بعد از سالها سيگار كشيدن را يكباره براي هميشه ترك كرده بود، پرسيدم كه چطور توانست بههمين سرعت و سادگي سيگار كشيدن را ترك كند؟ گفت: سالها بود كه پزشكم به من اخطار كرده بود سيگار كشيدن خطر مرگ را در من افزايش ميدهد. من فكر ميكردم كه پزشك در حال اغراق كردن و هدفش ترساندن من است اما وقتي يك شب ناگهان نفستنگي بسيار بدي گرفتم و درد شديدي را در قفسه سينهام احساس كردم، تازه فهميدم چه اتفاقي افتاده است... دوست من خوشبختانه يك سكته بسيار خفيف را از سر گذرانده بود. همه ما از خطر تكرار عادتهاي نادرست باخبريم اما تا آن اتفاق بد برايمان نيفتد، بهخودمان پشت سر هم اين اميد را ميدهيم كه اين اتفاق براي هر كسي بيفتد، براي من رخ نخواهد داد!
حرفهاي دوستم به من درسي بزرگ در مورد انگيزه و تسلط بر خود آموخت. ما خيلي كمتر از آنچه فكر ميكنيم براي ترك عادتهاي نادرستمان به انگيزه نياز داريم! دوست من به من ياد داده بود كه نيازي نيست انگيزه بزرگ و پايداري براي ترك يك عادت نادرست داشته باشيم. در واقع او به انگيزه ترك سيگار فقط در حدي نياز داشت كه اين كار را شروع كند!
بخش مشكل كار براي دوست من شروع كردن بود. اين درست مثل پريدن درون به يك استخر آب سرد است؛ وقتي يكبار امتحان كرده باشيد، ميدانيد كه لذتبخش است. فقط بايد انگيزه «پريدن» به داخل استخر را داشته باشيد! در واقع وقتي در مورد اين كار فكر ميكنيد، تنها لازم است براي دقايق كوتاهي باانگيزه باشيد. در چنين لحظاتي، اينرسي يا عادت يا تمركز ناخودآگاه بر شما تسلط پيدا ميكند. روزه گرفتن يك نقطه شروع مناسب براي ترك سيگار در اختيار شما قرار ميدهد؛ اجبار به ترك سيگار در طول روز! شما در زمان روزهداري چه بخواهيد و چه نه مجبوريد كه سيگار نكشيد!
گام اول بههمين سادگي است؛ تصميمگيري براي شكستن عادت بد سيگار كشيدن و تمرين كردن ترك سيگار در طول زمان روزهداري. اما آنچه مهم است حفظ عادت درست جديد در روزهاي بعد از ماه مبارك رمضان است.
يك بار دگر بار دگر بار دگر نه!
خطررانندگي در حال صحبت كردن با تلفن، معادل خطر رانندگي در حال مستي است. اساماس زدن حتي از آن بدتر است: كساني كه در حال رانندگي اساماس ميزنند، احتمال تصادفشان 23برابر است؛ چنانكه اخيرا يك مطالعه نشان داده كه رانندگاني كه در حال رانندگي اساماس ميزنند يا دريافت ميكنند، در 6/4ثانيه از هر 6ثانيه اصلا جاده را نگاه نميكنند. اين ثانيههاي حواسپرتي ـ نگاهي كوتاه انداختن به تلفن اغلب نامحسوسترين لحظه بيتوجهي است ـ تفاوت ميان اجتناب از تصادف را با تصادف كردن ايجاد ميكند. نكته جالب همينجاست: همه ما با اينكه اين موضوع را ميدانيم، باز هم كار خودمان را ميكنيم!
آنچه مهم است- و البته ناراحتكننده- اين است كه ما همواره در كمال هوشياري كارهايي را كه ميدانيم در بلندمدت ما را از مسير رسيدن به هدفهاي بزرگمان منحرف ميكنند، انجام ميدهيم؛ مثلا كافي است يكي از دوستانمان سيگاري به ما تعارف كند: همراهي با جمع، تفنن، همين يكبار و چيزهايي مثل اينها دلايل خوبي براي شكستن تصميم جديتان براي ترك سيگار هستند (چون درهرحال سيگار كشيدن، براي افراد سيگاري در لحظه لذتبخش است!) متأسفانه بايد اين خبر بد را به شما بدهم كه نخستين بار كه استثنايي قائل شويد، آخرين بار نخواهد بود و بهانه اثرگذاري را براي بارهاي بعدي شكستن قانون كلي زندگيتان در ترك يك عادت نادرست در اختيارتان قرار خواهد داد!
تصميم كبري
سؤال اينجاست كه چگونه ميتوانيم تصميممان را به ترك عادت بد سيگار كشيدن بهصورت دروني ـ و فارغ از محدوديتهاي ناشي ازماه مبارك رمضانـ دائميسازيم؟ قويترين عامل تأثيرگذار در اين راه، غلبه بخش منطقي وجود ما بر بخش احساسي وجود ماست. خبر خوب اين است كه با تمرين كردن در همينماه مبارك ميتوانيم اين عامل را تقويت كنيم.
اگر فكر ميكنيد براي انجام كار بسيار سختي مثل ترك سيگار به عزمي راسخ نيازمنديد (آن هم بيش از هر زمان ديگر!) همين حالا از خودتان سؤالهايي در مورد تصميمي كه ميخواهيد بگيريد، بپرسيد. آيا بازخوردي دريافت كردهايد كه سيگار كشيدن براي خودتان يا اطرافيانتان خطرناك است؟ آيا سيگار كشيدن همين الان از نظر فيزيكي شما را آزار ميدهد؟ آيا سيگار كشيدن موقعيت شما را در محل كار يا خانواده يا در جمع دوستانتان خدشهدار كرده است؟ اينها همه ميتوانند انگيزههاي مختلفي را براي ترك سيگار در اختيار شما قرار دهند. اما تنها اين كافي نيست: شما در عين حال بايد كشف كنيد در چه زمانهايي مستعد سيگار كشيدن هستيد. مثلا وقتي كه عصباني ميشويد. با كشف اين زمانها، ميتوانيد راهحلهايي براي گرفتن جلوي دلتان براي دست نبردن به سيگار بيابيد!
روزهداري اين فرصت را به شما ميدهد كه در همين زمانها حداقل در طول روز از سيگار كشيدن دست بكشيد! مرحله بعدي اين است كه تلاش كنيد وقتي محدوديتي مثل روزه هم در برابر شما نيست، در همان زمانهايي كه بيشترين آسيبپذيري را در برابر جذابيتها و لذت سيگار كشيدن داريد، از هدفتان كه ترك سيگار است دست نكشيد؛ حتي وقتي دوستتان به شما ميگويد ديوانهايد كه سيگار نميكشيد! ما هميشه زمان، انرژي و تمركز زيادي را به قضاوت در مورد خودمان هدر ميدهيم: آيا دارم كار درستي انجام ميدهم؟ آيا اين شغل ارزشمند است؟ آيا اين كارمند، آدم كارياي خواهد بود؟ اين سنجش لحظه به لحظه در بهترين حالت حواسپرتي و در بدترين حالت خرابكاري است. اگر بهصورت مداوم از خودتان بپرسيد كه آيا يك پروژه ارزش ادامه دادن را دارد، ميزان تلاشتان را در مورد آن پروژه كاهش ميدهيد- چهكسي دوست دارد وقتش را روي چيزي كه ممكن است شكست بخورد تلف كند؟- و در نتيجه شكست آن را حتمي ميسازيد. حالا اين پروژه ميتواند متعلق به هدفي بلندمدت مثل درس خواندن براي قبول شدن در كنكور كارشناسي ارشد باشد يا ترككاري به روزمرگي و تكراري بودن سيگار كشيدن.
درست است كه ناديده گرفتن حس ريسك و بياطميناني موجود در هنگام تصميمگيري براي شروع ترك عادت نهادينه شدهاي مثل سيگار كشيدن هم غيرممكن است: اگر شروع كنم و موفق نشوم؟ با عوارض سالها سيگار كشيدن چه كنم؟ و سؤالهايي از اين دست، ته دل آدم را براي گرفتن تصميمي قاطع جهت ترك سيگار خالي ميكنند.
راهحل چيست؟
تصميمگيريهايتان را برنامهريزي كنيد. يك زمان مشخص را براي بررسي و تحليل و پيشبيني رفتار خودتان اختصاص دهيد: مثلا سحرها كه براي خوردن سحري از خواب بيدار ميشويد، زماني مناسب براي اين كار است. «من كمتر كسي را ديدهام كه سحرها سيگاري بگيراند!» بنابراين اين زماني است كه به احتمال زيادي ميتوانيد مطمئن باشيد تعهد شما به ترك سيگار، توسط عوامل تحريككننده موجود در آن لحظه تضعيف نميشود. با عادت دادن خود به بررسي عملكردتان در زمينه ترك سيگار، ميتوانيد كمكم با كشف مزيتها و تغييرات ناشي از اين تصميم بزرگ روي سلامتيتان، حس دروني خود را در اين زمينه تقويت كنيد و آن نداي دروني محرك براي دودكردن تنها يك سيگار از روي تفنن را خاموش سازيد!
واقعيت ماجرا اين است كه هيچچيزي بهاندازه اراده شما براي ترك سيگار اثرگذار نيست و اراده جز با تصميمگيري منطقي و غلبه بر احساسات تقويت نميشود. بنابراين بدون توجه به مشكلات پيش رو، تصميم بگيريد تا اين عادت نادرست را ترك كنيد و بر اين تصميم استوار بمانيد. سخت است اما بهمدد محبت خداوند متعال ممكن!