شما همچنان روزهايد و ممكن است همكارتان را با چاي و بيسكوئيتش ببينيد كه مشغول خوردن است. يا داخل مترو نشستهايد كه نفر روبهروي شما، ساندويچش را از كيفش بيرون ميآورد و بيخيال به آن گاز ميزند. شما و همه اطرافيانتان به اين آدم نگاه ميكنند. همه با نگاهشان حرف ميزنند اما هيچكس حرفي نميزند. شما ميدانيد اگر در چنين موقعيتي قرار گرفتيد بايد چه كار كنيد و اصلا وظيفه شما چيست؟
هر چيزي قانوني دارد
وقتي قرار است يك مسئله براي هميشه پابرجا باشد نياز است كه قوانينش رعايت شود. قوانين براي نظم و پايداري امور است. فكر كنيد آن همكاري كه هر روز چاي و بيسكوئيتش را جلوي بقيه همكارها بيخيال ميخورد، دارد با زبان بيزباني ميگويد: «دوستان، چه اشكالي دارد؟ شما هم كه مريضي؟ شما كه بارداري، شما كه معده ات پدرت را در آورده و دكتر اجازه روزه داري بهت نداده، همه شما حق داريد كه بخوريد و بياشاميد، مگر ما به بقيه گفتيم روزه بگيرند كه حالا بايد رعايت كنيم؟» اين رفتار همكارتان ديگران را هم به بيقيدي در قبال حكم الهي تشويق ميكند. كمكم روزه خواري به امري عادي تبديل ميشود. شما روزهايد، ممكن است تشنه و گرسنه باشيد يا نباشيد! ممكن است دلتان از آن آب خنك، ساندويچ يا چاي و بيسكوئيت بخواهد، يا نه! شايد حتي اگر شما روزه هم نبوديد امكان نداشت به آن بيسكوئيت كاكائويي لب بزنيد. اصلا شما ميل نداريد، ميل نداريد اما وظيفه كه داريد. همه ما وظيفه داريم. رمضانماه روزهداري است و براي خودش قوانيني دارد. همانطور كه پشت چراغ قرمز، قانون، ايستادن است. قانون رمضان اين است كه افرادي كه به هر دليلي نميتوانند روزه بگيرند نبايد در ملأ عام روزهخواري كنند.
نميخواهم دعوا راه بيندازم
راه فراموش نشدن قوانين اول از همه عمل كردن به آنها و در مرحله دوم يادآوري به ديگران است. اين همان امر به معروف و نهي از منكر است. همه ما، تك تك مان در قبال افراد روزه خوار وظيفهاي داريم. مهم نيست خودمان روزه هستيم يانه! مهم اين است كه براي همه ما بهعنوان يك انسان رعايت حقوق ديگران و احترام متقابل در جامعه مهم است. مهمتر از آن براي ما مسلمانها اجراي دستورات و قوانين الهي از اهميت ويژهاي برخوردار است. پس بايد چه كنيم؟ خيلي از ما نميدانيم كه وقتي با يك فردي كه روزه ندارد و مشغول خوردن چيزي است روبهرو ميشويم چگونه بايد به او يادآوري كنيم كه رفتارش را متوقف كند. خيلي از ما نگران دعوا و مرافعه هستيم كه ممكن است راه بيفتد. بنابراين بيخيالش ميشويم و خيال خودمان را با جمله «به من ربطي ندارد» راحت ميكنيم. بعضيهايمان هم بلد نيستيم چطور بگوييم كه نتيجه عكس ندهد و نتيجه، بدبيني ديگران نباشد و احتمالا به رفتار بيادبانه و تجاوز به حريم شخصي افراد منجر نشود.
براي شروع هر كاري «خوش بيني» جزو موارد ضروري است. پس خوش بين باشيد و به افكار منفي چراغ سبز نشان ندهيد. اينكه «اگر تذكر بدهم دعوا ميشود» يكي از آن فكرهاي منفي است كه بايد از خودتان دورش كنيد. مثلا فكر كنيد تا به حال چندبار شده كه بر سر مسئلهاي در رانندگي به رانندههاي مختلف تذكر دادهايد. چند نفر پذيرفتهاند و چند نفر با شما با بداخلاقي و بياخلاقي برخورد كرده اند؟ حتما تعداد آدمهاي دسته دوم كمتر بوده است. اما شما آنها را بيشتر و بهتر بهخاطر داريد و بيشتر براي ديگران بازگو ميكنيد. برخوردهاي مثبت را براي بقيه تعريف كنيد، برخورد فردي را كه به شما «چشم» ميگويد يا از روي بيحواسي روزهخواري كرده و از شما عذرخواهي ميكند را براي اطرافيانتان تعريف كنيد. هميشه كه نبايد مبلغ رفتارهاي منفي و دعواها بود، حرف زدن از ناهنجاريها باعث علامت تعجب و هيجان ميشود اما هيجان منفي! باور كنيد كه حرف زدن از مهرباني، ادب و خوبي هم، هيجان خودش را دارد. به حرمت اينماه شما منبع تزريق انرژي مثبت به بقيه باشيد و ديد ديگران را نسبت به تذكر خوبيها و نهي از اشتباهات تغيير دهيد.
يا مثلا خوب است به ياد بياوريد كه خود شما هم شايد در زماني كه به هر دليلي نتوانستيد روزه بگيريد و از حال و هواي روزهداري دور بوديد، يادتان ميرفت كه ديگران روزهاند و بدون هيچ قصد و نيت سويي آب نوشيديد. پس ممكن است كه شخص روبهروي شما هم فراموش كرده باشد، يا ذهنش آنقدر درگير مسائل ديگر باشد كه حواسش به روزهخواري و رعايت حريم روزهداري نيست. او از تذكر شما خوشحال هم خواهد شد.
70 فكر مثبت
امام باقر(ع) ميفرمايد: واجب است كه مومن براي مومن روي 70گناه كبيره را بپوشاند. يعني 70 دليل بياور كه باعث سوءظن نشود. مثلا وقتي به يك فرد روزه خوار برخورديد با خودتان بگوييد: «كارش از روي قصد و بهمنظور آزار ديگران نيست»، «او حتما مريضي دارد كه نميتواند روزه بگيرد»، «شايد باردار است»، «لابد دليل شرعي براي كارش وجود دارد»، «شايد مسافر است» و... درست است كه «روزه خواري در ملأعام» به هر دليلي پذيرفتني نيست و موجه و شرعي بودن روزه نگرفتن، دليلي بر اي روزهخواري در ملأعام نميشود، اما ما بايد به وظيفه خودمان كه خوش بيني است، عمل كنيم. علاوه بر اينها شما نبايد از فاعل(شخص روزه خوار) دلگير شويد بلكه اين فعل است كه بايد موجب ناراحتي شما بشود. اين يعني كه شما از شخص روزه خوار بدتان نميآيد بلكه اين «عمل روزه خواري» است كه منفور و بد است. البته اين تنفر از عمل «روزه خواري» هم به خاطر يك خودخواهي شخصي نيست بلكه بهدليل زيرپاگذاشتن امر الهي و اجرانشدن دستورات خداست. يعني آن چيزي كه موجب ناراحتي شما ميشود و شما وظيفه داريد نسبت به آن عكس العمل درستي نشان بدهيد، سهلانگاري در برابر اجراي فرمان الهي است.
فقط از زبانتان استفاده كنيد
تنها عضو مسئول شما در چنين شرايطي «زبان» است؛ آن هم نه زبان سرخ بلكه زبان كاملا سبز. مهربان و محترم. وظيفه شما تنها «تذكر زباني» است، نه بيشتر و نه كمتر. همه موارد قبل را در ذهنتان مرور كنيد تا افكار منفي از شما دور شوند. در اين صورت شما مهربان و محترم برخورد خواهيد كرد. لحنتان در عين احترام و مهرباني ميبايست قاطع و آمرانه باشد. منفعل نباشيد. كه انسان منفعل هيچچيز را نميتواند تغيير دهد.
به بحث و جدل مجال ندهيد
در عين خوش بيني اين احتمال را هم بدهيد كه طرف مقابلتان بخواهد بحث و جدل را با شما شروع كند، يا اصلا تذكر شما را توهين بهخودش تلقي كند. وظيفه شما در چنين شرايطي رها كردن است. نگذاريد يك خيرخواهي و نهي از منكر ساده و مهربان تبديل به يك دعواي بزن بزن بشود. همانطور كه گفته شد تنها وظيفه شما «تذكر زباني» است و نه بيشتر. از بحث و جدل دوري كنيد. حتما قبل از اينكه جمله مورد نظر خود را انتخاب كنيد و آن را به زبان بياوريد بهخودتان قول بدهيد كه تحت هر شرايطي نگذاريد بحث به توهين، جدال و جنجال بكشد.
مخاطب شناس خوبي باشيد
حواستان باشد كه به چهكسي يادآوري ميكنيد. آيا طرف مقابل شما يك دختربچه لاغر است كه امانش بريده شده و دارد آب مينوشد يا همكارتان. ببينيديك دانشجو طرف مقابل شماست يا يك كارگر جوشكار، شرايط طرف مقابلتان را بسنجيد و طبق آن لحنتان را انتخاب كنيد. در مقابل نوجوانها وظيفه شما بسيار خطير و سنگين است. شما با كسي طرفيد كه هر حرف شما ممكن است در ذهن او تأثير مثبت يا منفي فراواني بگذارد و تكهاي از ايمان و باورهاي دينياش را تحتتأثير قرار بدهد. به هر حال شما به نمايندگي از جامعه روزهدار خداباور به سمت ديگري ميرويد و اين مهم است كه نماينده خوب، خوش خلق و عاقلي باشيد. براي تذكر دادن به نوجوانها احترام حرف اول را ميزند، كم سن و سال بودن او دليل نميشود كه كمتر از بقيه برايش احترام قائل باشيد. فكر كنيد خواهر و برادر يا فرزند كوچك خودتان است. اينكه شما به يك همجنس تذكر ميدهيد يا جنس مخالف هم در انتخاب لحن شما مهم است.
به من ربطي ندارد
ممكن است شما هم بهخودتان بگوييد كه به من ربطي ندارد، هركس مسئول كار خودش است و اصلا هر كسي آزاد است هر طور كه دلش ميخواهد رفتار كند. اما اين تفكر در واقع تفكري است كه جامعه را به سمت جوامع پر هرج و مرجِ عصر پارينه سنگي پيش ميبرد. در جامعه مدرن و پيچيده امروزي ميبايست براي دوام جامعه و رعايت احترام به روح اجتماع و تك تك افراد، بايدها و نبايدها و باورهاي ملي و مذهبي رعايت شود و ديگراني كه شاهد بينظمي و عدماجراي قوانين هستند خودشان را به آن راه نزنند. حتما اين مثال را زياد شنيدهايد كه وقتي نقطهاي از يك كشتي سوراخ شود همگي غرق خواهيم شد.
شكر كنيم
هميشه بايد در پيشگاه خدا شاكر بود، ماه رمضان بيشتر. وقتي روزهدار هستي؛ بيشتر از قبل. شما سالميد و توانايي روزه گرفتن داريد، توانايي انجام يك فريضه الهي كه علاوه بر هزاران تأثير معنوي و روحي براي جسمتان نيز مفيدفايده است. از همه مهمتر اينكه رضايت خداوند متعال براي شما مهم است و بهدنبال كسب آن هستيد. پس اگر به يك روزه خوار برخورديد در قدم اول خدا را شكر كنيد كه شما توانستيد روزه بگيريد و خداوند توفيق استفاده از اينماه را به شما داده است.
از زاويه روبهرو
شما مسافريد، تمام شب را در اتوبوس و قطار خسته و گرسنه سر كردهايد و حالا به يك آبادي رسيدهايد. تشنگي و گرسنگي امانتان را بريده و ميخواهيد در نخستين فرصت سرو صداي معدهتان را بخوابانيد. شايد خانم بارداري هستيد كه هر ساعت 3 بار احساس ضعف ميكنيد يا خداي ناكرده شخصي هستيد كه دكتر شما را از روزه داري منع كرده، ميتوانيد به مسجد يا نمازخانه ترمينال مسافربري برويد، ميتوانيد به رستورانها يا كافي شاپهايي كه نزديك بيمارستانها و مكانهايي كه مسافران به آنجا رفتوآمد بيشتري دارند و مجوز ارائه خدمات درماه رمضان را دارند برويد. ميتوانيد يك كوچه خلوت پيدا كنيد و حتي نماز خانه محل كارتان هنگامي به جز وقت نماز، خلوت است، بهتر است براي خوردن و آشاميدن به آنجا برويد. اگر دانشجو هستيد كلاس خالي حتما پيدا ميشود... شايد كمي به سختي بيفتيد ولي ارزشش را دارد چرا كه ميان شما و يك انسان روزه دار هيچ تفاوتي نيست. هر دو به امر الهي عمل ميكنيد. تنها نوعش متفاوت است. او شرايط و توانايياش را دارد و به امر روزهداري عمل ميكند و شما شرايط و توانايياش را نداريد و به امر خودداري از روزه درماه رمضان عمل ميكنيد.