شروع به کار لوچ در ۲۴ سالگی و با تلویزیون بود. او از سال ۱۹۶۲ مجموعههای مستند برای بی بی سی میساخت و از همان سالهای جوانی به فیلمسازی جنجالی تبدیل شد که درامهای اجتماعیاش بر مبنای حقیقت شکل میگرفتند.
برای مثال همکاری او با تونی گرنت در مجموعه مستند اجتماعی تولید بی بی سی در سال ۱۹۶۵ که به موضوع بیخانمانهای بریتانیایی میپرداخت چنان جنجال برانگیز شد که که مجلس عوام این کشور ساختار اصلاحی برای این مورد اجتماعی در نظرگرفت.
کن لوچ لوچ همواره "رئالیسم اجتماعی" در ژانر درام اجتماعی را در فیلمهایش نشان داده و همچنین مضامین چپگرایانه در آثار او به وفور دیده میشوند. در ۱۹۶۸ او اولین فیلم داستانی خود به نام "گاو بیچاره" را ساخت. تاثیر این فیلم بر خود لوچ چنان عمیق بود که پس از این خودش بارها اعتراف کرد که اگر گاو بیچاره را نمیساخت به فیلمسازی سفارشی بدل میشد.
دو سال بعد اما اتفاقی مهم در زندگی سینمایی لوچ روی داد. سال ۱۹۷۰ یکی از بهترین فیلمهای مستقل بریتانیایی توسط او ساخته شد. این فیلم با نام KES یک رئالیسم اجتماعی واقعی و حقیقی و سرشار از سکانسهای ناب بود.
داستان KES در باره نوجوان بیقراری است که با پیرامونش مشکل داشته و از مدرسه و خانه فرار میکند. پسرک یک قوش وحشی مییابد که با تمرین دست آموز میشود و همین روند باعث تغییر زندگیاش میگردد.
بین ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۰ معلوم نیست که چه بلایی سر لوچ آمده بوده که هرچه ساخت یا افتضاح از آب درآمد و یا اینکه با تصمیم های غلط در توزیع و اکران فیلم با شکست کاری مواجه میشد. حتی آثار تلویزیونی او نیز عمدتا متوسط یا معمولی از کار درآمدند.
با اینهمه کن لوچ در آستانه دهه ۹۰ دوباره به اوج رسید و فیلمهای مستقل او مورد توجه منتقدان و جشنواره ها قرار گرفتند.
او با ساخت "رویای پنهان" محصول ۱۹۹۰ غوغا کرد. فیلم سیاسی و با مضامین چپگرایانهی او در باره وقایع ایرلند شمالی به مذاق خود انگلیسیها خوش نیامد اما این اثر در کن ۹۰ درخشید و جایزه ویژه هیات داوران را تصاحب کرد.
از آن به بعد گویی هرچه کن لوچ پا به سن میگذاشت بیشتر و بهترآثاری در سبک رئالیسم اجتماعی میساخت. ریف راف محصول ۱۹۹۳؛ لیدی برد محصول ۱۹۹۴ دیگر آثار وی بودند که در این سالها با استقبال روبرو شدند.
کن لوچ سرانجام با فیلم "بادی که در مرغزار میوزد" محصول ۲۰۰۶ به نخل طلای کن رسید. بسیاری؛ اکثر فیلمهای این فیلمساز انگلیسی را سیاسی میدانند و یا به او کارگردانی میگویند که با گرایشهای سوسیالیستیاش جز حرافی ندارد. با اینهمه باید گفت کن لوچ در ساخت درامهای رئالیستی تقریبا بی بدیل است.
آخرین حضور لوچ به کن ۶۷ برمی گردد. او با فیلم تالار جیمی در بخش مسابقه این دوره حضور داشتند. فیلم او بازهم به سبک و سیاق قبلی؛ یک اثر تقریبا سیاسی با مضامین سوسیالیستی است و در باره کارگری است که بعد از دو دهه به میهن بر میگردد و در صدد بهینه سازی زمین پدری است.
فیلمهای مهم و افتخارات کن لوچ
گاو بیچاره۱۹۶۷
رویای پنهان ۱۹۹۰/ جایزه ویژه هیات داوران کن
بارش سنگها ۱۹۹۳
لیدی برد؛ لیدی برد ۱۹۹۴
سرزمین و آزادی ۱۹۹۵
نان و گلهای رز ۲۰۰۰
بادی که به مرغزار میوزد ۲۰۰۶/ برنده نخل طلای کن
سهم فرشتگان۲۰۱۲/برنده جایزه ویژه هیات داوران کن
تالار جیمی ۲۰۱۴