اين حادثه شب آخرين چهارشنبه سال گذشته در يكي از بوستان‌هاي منطقه نواب اتفاق افتاد. حدود ساعت 8 آن شب با سر كلانتري 8 پليس تهران تماس گرفته شد و تماس گيرنده از درگيري چند شرور در يكي از محله‌هاي اطراف خيابان كارون خبر داد. با اعلام اين خبر، مأموران پيشگيري سر كلانتري 8 وارد عمل شده و راهي محلي شدند كه درگيري در آنجا رخ داده بود. يكي از ماموراني كه به اين ماموريت اعزام شده بود، هادي جوان دلاور بود كه از 8سال پيش در نيروي انتظامي مشغول خدمت بود. تيم پليس راهي محل حادثه شد غافل از اينكه آن شب حادثه مرگباري در كمينشان بود.
هنوز تيم پليس چند كيلومتري نرفته بودند كه در خيابان كارون حادثه‌اي تلخ رخ داد. پسر جواني، نارنجكي را به داخل خيابان پرتاب كرد و نارنجك دست‌ساز به كلاه كاسكت هادي كه پشت فرمان نشسته بود برخورد كرد و منفجر شد. شدت انفجار به حدي بود كه كلاه پليس جوان شكافته شد. مأمور جوان تنها كاري كه انجام داد اين بود كه موتور را به كنار خيابان كشاند و سعي كرد تعادلش را حفظ كند. فرمانده‌اش كه همراه او بود با ديدن اين صحنه يك خودرو كرايه كرد تا بتواند هادي را به نخستين بيمارستان انتقال دهد. به اين ترتيب مأمور مجروح به بيمارستان لقمان منتقل و در آنجا بستري شد و تحت درمان قرار گرفت. مأمور جوان به‌خاطر صدمه‌اي كه به سرش وارد شده بود به كما رفت و در نهايت پس از 50روز كما جانش را از دست داد.
به‌دنبال اين حادثه، تحقيقات براي شناسايي و دستگيري شرور فراري آغاز شد تا اينكه 2روز بعد مأموران با انجام اقدامات اطلاعاتي موفق شدند متهم را بازداشت كنند. درحالي‌كه تحقيقات از متهم ادامه داشت روزبه‌روز وضعيت مأمور مجروح وخيم‌تر شد و به كما رفت. هرچند پزشكان تلاش زيادي براي نجات اين مأمور انجام دادند اما او در نهايت 50روز بعد از حادثه جان خود را از دست داد و به شهادت رسيد.
به‌دنبال اين حادثه متهم به قتل به دستور جمشيدي، بازپرس شعبه سوم دادسراي امور جنايي در اختيار افسران اداره دهم پليس آگاهي قرار گرفت. متهم در جريان بازجويي‌ها اتهامش را پذيرفت و گفت قصدي براي به قتل رساندن مأمور پليس نداشته است. با وجود اين تحقيقات از وي ادامه يافت تا اينكه سرانجام بازپرس پرونده با بررسي مدارك و شواهد موجود متهم را مجرم تشخيص داد و براي وي قرار مجرميت صادر كرد.