همشهری آنلاین - دکتر محسن اسماعیلی: سرانجام آوار سنگین مصیبت فرود آمد، و همه ما را در غم هجران پیرمردی نشاند که بهانه آرامش بود؛ «آیت‌الله حاج شیخ محمد رضا مهدوی کنی» هم بار سفر بربست و در آستانه محرم، به دیدار مولا و معشوق همیشگی‌اش شتافت.

سخن گفتن از او، خصوصاً در چنین لحظاتی، آسان نیست. چگونه می‌توان در توفان احساسات آرام نشست و با گزینش درست و عادلانه واژه‌ها از چهره مردی پرده برداشت که امام راحل (ره)، آن حکیم بی‌همتا، خود را از خیل ارادتمندان او می‌دانست.

چند بار به ایشان عرض کرده بودم که تنها پس از معاشرت نزدیک است که انسان می‌تواند به چرایی این گفته امام پی‌ برد؛ او مجموعه‌ای از فضیلت‌ها و تندیسی از ارزش‌ها بود، و می‌توانست و باید به عنوان «روحانی‌ تراز انقلاب» و «اصول‌گرای معیار» شناخته شود.

مثل همه، اعتقادات و گرایش‌هایی داشت، و بیشتر از همه پایبند به اعتقادات و مدافع گرایش‌های خود بود. هیچگاه در اصول خود تردید و معامله و مسامحه روا نمی‌داشت، و با صراحت و شجاعت در راه ولایت که صراط مستقیم همه ما است، گام برمی‌داشت. اما در همان حال چنان عدالت‌پیشه و اخلاق‌مدار بود که کسی در صداقت و خیرخواهی‌اش تردید نمی‌کرد.

همه را دوست داشت و محبوب همه بود. سعه صدری مثال‌زدنی داشت. تقوی و اخلاص در همه گفتارها و رفتارهایش موج می‌زد. به انقلاب و نظام عشق می‌ورزید، و برای ساختن فردای کشور، به تعلیم و تربیت اهمیتی ویژه می‌داد. همیشه با دیدن چهره نجیب و تبسّم شیرینی که بر لب داشت، یاد فرموده امیرمؤمنان، علی (علیه‌السلام) می‌افتادم و حسرت می‌خوردم؛ آنجا که فرمود: «با مردم چنان رفتار کنید که اگر ماندید، همچون شمع‌ گِرد وجود شما بچرخند، و اگر رفتید، در غم از دست دادن شما بگریند.»

کاش صبح سه‌شنبه مقابل بیمارستان قلب یا در مسجد دانشگاه امام صادق (علیه‌السلام) بودید، و تجسم عینی این گونه زیستن را در صحنه‌های زیبای وداع انبوه جوانان گریان و سیه‌پوش با «پیر» شهرمان می‌دیدید. خدا کند که حداقل «نقطه‌های آغاز در اخلاق عملی» را از او بیاموزیم؛ او که به حق شایسته عنوان «آموزگار روزگار ما» بود.

این مصیبت بزرگ را به محضر مبارک ولی‌الله ‌اعظم ارواحنا فداه، و به رهبر عزیز، مراجع بزرگوار، خاندان مکرم و همه ارادتمندان او تسلیت می‌گویم.

برچسب‌ها