آلودگي هوا كه چند سالي است ميهمان ناخوانده شهرمان شده، روي كريه خود را به مصطفي بيشتر نشان داده. مهماني كه از بدو تولد ميهمان ريههاي كوچك مصطفي بوده و روزبهروز حال پسركوچك داستان ما را بدتر از قبل ميكند. روزهاي سرد فصل سرما خاطره خوبي براي مصطفي نداشتهاند؛ روزهايي كه همراه با بيماري و بستري شدن چند روزه در بيمارستان بوده است.
آزاده، مادر مصطفي با يادآوري نخستين روزهاي متولد شدن مصطفي ميگويد: «2سال اول زندگي مصطفي خيلي سخت گذشت، دكترها ميگفتند آلودگي هوا روي ريههاي بچهام از همان زمان جنيني اثر گذاشته و باعث بروز آلرژي و آسم خفيف شده است. 2 سال ابتدايي زندگي مصطفي با تزريق آمپولهاي كورتون گذشت و بيمارستانهاي بهرامي، حضرت علي اصغر(ع)، مسيحدانشوري و كودكان تهران شده بود پاتوق من و پدر مصطفي. اينقدر در اين 7سال به اين بيمارستانها رفتهايم كه با اكثر پرسنل ثابت اين بيمارستانها آشنا شدهايم.»
صداي سرفههاي مصطفي از اتاق كناري شنيده ميشود. سرفههايي كه نشانه خوبي براي مادر نيستند. ميگويد:« وقتي هوا سرد ميشود و آلوده، بايد خودمان را براي رفتن به بيمارستان آماده كنيم. گاهي وقتها تمام روزهاي هفته از صبح تا شب در بيمارستان هستيم تا حال مصطفي كمي بهتر شود و اجازه مرخص شدن از بيمارستان بدهند اما فرداي مرخص شدن از بيمارستان دوباره روز از نو و روزي از نو است، دائم بايد دعا كنم كه آلودگي هوا كم شود.»
سرفههاي مصطفي كه شديدتر ميشود تنگي نفس هم راهي براي خودنمايي پيدا ميكند. ريههايش هم ديگر ياري نميكنند و انگار قلبش ترجيح ميدهد تا از قفسه كوچك سينهاش بيرون بيايد تا راحتتر بتواند به تپش خود ادامه دهد. وضع سرفهها كه وخيم ميشود هالهاي سياه دور چشم مصطفي را ميپوشاند و رنگ به روي مصطفاي كوچك نميماند. با اين وضعيت اسپري ضدسرفه هم كار چنداني از دستش برنميآيد. مادر حالا ميداند كه به محض شديد شدن سرفهها بايد به پدر مصطفي زنگ بزند و آماده شوند براي رفتن به بيمارستان و احتمالا بستري شدن دوباره مصطفي.
مادر مصطفي ميگويد:«سال گذشته، اواسط پاييز بود كه با شدتيافتن آلودگي هوا سرفههاي مصطفي هم شروع شد اما بند نيامد؛ اسپريهاي قرمز و بنفش هم جوابگو نبودند.» بيمارستان بهرامي بعد از ويزيت اوليه از بستري كردن مصطفي سر باز زد و به زن و شوهر جوان پيشنهاد كرد كه در اسرع وقت مصطفي را به بيمارستان مسيح دانشوري برسانند. مسير خيابان دماوند تا بيمارستان مسيح اينقدر طولاني بود كه بهنظر مادر مصطفي يك قرن گذشت تا بالاخره ماشين وارد بيمارستان شد. مادر مصطفي ميگويد: «پرسنل اورژانس بيمارستان مسيح با ديدن بدن نيمهجان مصطفي كه در آن هواي آلوده قدرتي براي نفس كشيدن نداشت بعد از بردن مصطفي به اتاق احيا شروع به توبيخ من و پدرش كردند كه چرا بچه را با اين حال به بيمارستان آوردهايم. بعد هم كه كمي حال بچهام جا آمد براي رساندن مصطفي تا اتاقي كه بايد بستري شود و تا ساختمان اورژانس كه 2 دقيقه هم فاصله نداشت، آمبولانس صدا كردند و مصطفي را با آمبولانس به ساختمان ديگر بيمارستان براي بستري شدن بردند.»
مصطفي 10روز مهمان پزشكان و پرستاران بيمارستان مسيحدانشوري بود و كپسول اكسيژن همدم ده روزه ريه پسربچه هفتسالهاي شد كه تحمل ريزگردها و ذرات معلق هوا را نداشت و هيچ تقصيري در آلوده كردن هوا متوجه او نبود، جز آنكه در يكي از آلودهترين شهرهاي دنيا ديده به جهان گشوده و ناچار است بهدليل بيمسئوليتي برخي مسئولان در قبالجان شهروندان زندگي مشقتباري داشته باشد.
اين روزها هم حال و هواي مصطفي بهتر از سال قبل نيست. اين را ميشود از سرفههاي گاه و بيگاهش متوجه شد. پدر و مادر مصطفي براي بهبودي مصطفي به هر دري زدهاند و به مطب پزشكان زيادي رفتهاند. از دكتر علي اكبر ولايتي و دكتر مرندي گرفته تا دكتر حريري و ساير پزشكان متخصص اطفال و ريه. اما تمام پزشكان بهبود مصطفي را منوط به يك موضوع دانستهاند: خروج از تهران و سكونت در شهري با هواي سالم. البته پيدا كردن شهري با هواي سالم توقع زيادي است كه نبايد خيلي به آن دل بست.
مادر مصطفي ميگويد: «به گفته پزشكان معالج مصطفي، شانس با مصطفي يار بوده كه بيماري زود تشخيص داده شده وگرنه اگر اين بيماري بهموقع تشخيص داده نميشد مشخص نبود وضعيت مصطفي چگونه ميشد اما اين سخنان به معني درمان قطعي مصطفي نيست چرا كه اين تشخيص زودهنگام باعث شده تا سير پيشرفت بيماري بسيار كند شود.
هزينههاي درمان اين بيماري به ظاهر آرام چندان هم كم نيست. 2 سال قبل هزينههاي 3قلم داروي مصطفي شامل يك اسپري خارجي، 3بسته قرص سيتريزين و يك برگ قرص ضدآسم براي يك دوره يك ماهه 200هزار تومان ميشد. مادر مصطفي ميگويد:« اسپري و قرصهاي ايراني سيتريزين اثر چنداني ندارد و ناچار به تهيه اسپري و قرصهاي خارجي هستيم، براي خريد يك اسپري سرتايد 250ميل اروپايي بايد 126هزار تومان و براي خريد 20عدد قرص سيتريزين خارجي 6هزار تومان هزينه كنيم كه بيمه هم هزينههاي آن را تقبل نميكند. اين مخارج جداي از هزينههاي ويزيت پزشكان است كه از 25هزار تومان شروع و به 40هزار تومان ميرسد؛ پزشكاني كه در مورد حق ويزيت خود اعتقادي به دفترچه بيمه ندارند و فقط داروها را داخل دفترچهها مينويسند.» اما تمام ماجرا به همين جا ختم نميشود بسته به نوع حملات، مصطفي بايد يك نوع اسپري كه تاريخ انقضاي يك ماهه دارد مصرف كند. مادر مصطفي ميگويد: « گاهي اسپري آبي رنگ كه براي سرفههاي خفيف است مورد نياز است و گاهي كه سرفهها شدت پيدا ميكند و اين اسپري جوابگوي سرفهها نيست مجبوريم از اسپريهاي نارنجي رنگ يا قهوهاي رنگ كه كارايي بيشتري دارند استفاده كنيم؛ يعني براي هر دوره درماني مصطفي ناچاريم چند نوع اسپري را همزمان در خانه داشته باشيم تا در موقع حمله سرفهها از يكي از آنها استفاده كنيم.» مصطفي گاه گاهي از اتاقش بيرون ميآيد و بعد از تك سرفههايي كه ميكند از مادرش ميپرسد بايد اسپري بزند يا نه؟ انگار خودش ميداند اين سرفهها اگر كنترل نشوند ممكن است راهي شوند براي بستري شدن در بيمارستان. اسپريهاي آبي و نارنجي در كنار رديف ماشينهاي رنگارنگ مصطفي جا خوش كردهاند و پوكههاي خالي رنگي جا مانده از اسپريهاي مصرف شده گذشته سرتاسر كمد را پوشاندهاند؛ اسپريهايي كه به اصرار مصطفي دور انداخته نشدهاند تا شايد... .
ايام مدرسه اگر چه نويدبخش روزهاي شاد براي مصطفي و همسن و سالهايش است اما وقتي هوا آلوده باشد زنگ ورزش براي مصطفي چندان هم هيجان انگيز نيست. كافي است مصطفي كمي در هواي آلوده تحرك داشته باشد تا سرفهها امانش را ببرند و مجبور به استفاده از اسپري در جلوي چشم همكلاسيهايش شود؛ همكلاسيهايي كه هنوز از اين بيماري چيزي نميدانند و گاهي وقتها همين اسپريهاي رنگي دستاويزي براي دست انداختن مصطفي ميشود.
عقربههاي ساعت به 10نزديك ميشوند. مصطفي هنگام بازي يك چشم به اسباب بازيهايش دارد و يك چشم به هاله تيره ناشي از ذرات معلقي كه از اول صبح كمكم از ميان ساختمانها راه خود را به آسمان باز ميكند و انگار قرار نيست هيچ وقت دست از سر شهروندان كلانشهرها بردارند. كابوس سرفههاي مداوم دست از سر مصطفي برنميدارد.
در موقع آلودگي هوا چكار كنيم؟
متخصصان در مواقع آلودگي هوا تأكيد ميكنند كه افراد در معرض خطر حتي الامكان از تردد در هواي باز خودداري كنند. اين هشدارها به اين دليل است كه سالانه حدود 3ميليون نفر در دنيا در اثر آلودگي هوا جان خود را از دست ميدهند كه 90درصد آنان در كشورهاي توسعه يافته هستند. دربعضي كشورها تعداد افرادي كه در اثر همين عامل جان خود را از دست ميدهند بيشتر از قربانيان سوانح رانندگي است. اين مرگومير بهطور خاص مربوط به بيماران مبتلا به آسم، برونشيت، تنگينفس و حملات قلبي و آلرژيهاي مختلف تنفسي است. با وجود تمام اين تفاسير همه افراد نميتوانند براساس آنچه متخصصان توصيه ميكنند در روزهايي كه آلودگي هوا در وضعيت هشدار و ناسالم است، در خانه بمانند و بيخيال كار و زندگي شوند و منتظر پاك شدن هوا بمانند اما در اين روزها استفاده از وسايل حملونقل عمومي به جاي استفاده از خودروهاي شخصي راهكار خوبي براي كمك به رفع آلايندههاست. محدود كردن بازي كودكان به محيطهاي بسته و عدمخروج افراد مسن يا افرادي كه با بيماريهاي قلبي - ريوي نظير آسم، برونشيت مزمن و نارسايي قلبي دست و پنجه نرم ميكنند از راهكارهايي است كه متخصصان همواره بر آن تأكيد دارند تا شايد از اين طريق هم از ميزان آلودگي هوا كاسته شود و هم تعداد افراد كمتري در اثر قرار گرفتن در معرض آلودگي هوا به مراكز درماني مراجعه كنند.
فتواي مراجع درباره ايجاد آلودگي هوا
وضعيت آلودگي هوا در چند سال اخير اينقدر وخيم شده كه صداي مراجع تقليد را هم درآورده است. دفاتر برخي از مراجع تقليد از موضوع آلودگي هوا بهعنوان حقالناس نام برده و معتقدند كه بايد ضرر آن توسط فردي كه زيان وارد كرده جبران شود اما بهنظر ميرسد با توجه به تعداد زياد شهروندان جبران خسارتهايي كه به اين افراد در اثر آلودگي هوا وارد ميشود چندان سهل الوصول نباشد و تنها راهكار ميتواند توجه جديدي به موضوع معاينه فني خودرو و رفع عيب و عيوب آن باشد. براساس آنچه چندي قبل در رسانهها منتشر شد دفتر آيتالله العظمي مكارم شيرازي «عامليت آلودگي هوا را» حق الناس دانسته و معتقد است ضرري كه از سوي آلودهكننده ايجاد ميشود بايد جبران شود. دفتر آيتالله العظمي نوري همداني نيز نظري مشابه آيتالله العظمي مكارم شيرازي دارد. براساس فتواي دفتر اين مرجع تقليد، تجاوز به حد و حدود مردم ظلم است و بايد رعايت شود در عين حال كه آلوده كردن طبيعت، غيرانساني و غيراخلاقي نيز هست و بايد جبران شود. اين موضوع در فتواي آيتاللهالعظمي مظاهري نيز به چشم ميخورد. معظمله با اشاره به تأكيد تعاليم ديني بر ضرورت حفظ محيطزيست، معتقد است:كوتاهي در حفظ محيطزيست، حقالناس است از اينرو بايد به مسئله محيطزيست بهعنوان يك موضوع شرعي نيز نگاه كنيم. آيتالله مظاهري جبران آلودگي آب آشاميدني و نيز آلودگي هوا كه براي سلامتي جسمي و روحي مردم مضر است را وظيفه دولت و مردم ميداند.