او شاید اولین عکاس ایرانی باشد که آلبومی چنان پربار از مناظر و مردمان شهرها و روستاهای دور و نزدیک را به صورت رنگی در یک کتاب به چاپ رسانده باشد.
نصراله کسراییان که قبل از انقلاب چند عکس سیاه و سفید از او به صورت پوستر منتشر شده بود. با پایان گرفتن تحصیلات حقوق دانشگاه تهران، مترجمی را هم- علیرغم موفقیت کتابهایش- به کناری نهاد تا یکسره خود را وقف عکاسی کند.
حالا در آغاز دهه هفتم زندگی، خوشبختانه هنوز پویا و پرتحرک است و زکات آموختهها و تجربههای چهل، پنجاه سالهاش در حرفه عکاسی را به جوانان ادا میکند.
کسراییان به سایت دنیای سبزتر نیز نظر لطف دارد و این افتخار را به ما داده که اولین مطلب در بخش عکاسی طبیعت، مصاحبه با ایشان باشد. با امید به تداوم لطف ایشان، این مصاحبه کوتاه را تقدیم شما میکنیم.
- آیا عکاس طبیعت باید دوستدار طبیعت هم باشد. آیا عکس خوب گرفتن مستلزم علاقمندی به طبیعت و سوژه است؟
نه الزاماً، علاقمندی به سوژه میتواند به گرفتن عکس خوب از سوژه مورد نظر کمک کند اما صرف علاقمند بودن الزاماً حاصلش گرفتن عکس خوب از یک سوژه نیست.
- عکاسی از طبیعت به جز ابزار و تکنیک به دانش و آگاهی یا نوعی احساس و تربیت یا مهارت خاص نیاز دارد؟
عکاسی از طبیعت، مثل عکاسی از هر سوژه دیگری نیازمند مهارتهای لازم برای عکاسی از آن سوژه خاص است. برای گرفتن عکس از هر نوع سوژهای باید نسبت به آن شناخت داشته باشیم. شناخت سبب خواهد شد عکسهای گویاتر، دقیقتر و عمیقتری از آن سوژه تهیه کنیم.
- چرا عکسهای طبیعت اغلب در هنگام طلوع یا غروب خورشید است. انگار در یک لحظه ناب، طبیعت را غافلگیر میکنند که جز آن لحظه چنین جلوهای ندارد؟
نور خورشید به هنگام طلوع و غروب به خاطر زاویه تابش آن سبب میشود بافتها بهتر خود را نشان بدهند. همچنین به خاطر همین زاویه تابش، (شکست نور در لایههای متعددتر) سوژه، رنگهای گرمتری پیدا میکند که این رنگ برای دستهای از آدمها جذابتر از رنگ نور در ساعات دیگر روز است. در عکاسی ما نور خوب و نور بد نداریم، نور مناسب و نامناسب داریم. برای کسی که بخواهد حسی از دشواری زندگی در شرایط اقلیمی خاصی را نشان دهد (گرمای سوزان یک منطقه بیابانی یا نمکزار) بدون شک مناسبترین نور همان نور خشن و بیسایه یک نیمروز تابستانی است.
- چرا عکس از هوای ابری بسیار کم است. میدانم نور در عکاسی برای مشاهده اشیا مهمترین عنصر است ولی چرا صحنههایی که احساس بسیار خوبی در آدمی برمیانگیزند مثل یک روز ابری و بارانی، یا درون مه نباید برای عکاسی جالب باشند. برای ثبت این احساس خوب چه باید کرد؟
به گمان من یکی از دلایل کم بودن عکسهایی که در هوای ابری گرفته میشود ناتوانی فیلمهای عکاسی (اعم از نگاتیف یا پزیتیف) در ثبت سوژهها در چنان شرایط نوری است. تصور من این است که با رواج دوربینهای دیجیتال این اشکال تاحدی تعدیل شود و قابلیت دوربینها از این نظر روز به روز بهتر میشود. بنابراین شاید لازم باشد برای ثبت احساس خوبتان در روزهای ابری و بارانی قدری بیشتر دندان روی جگر بگذارید، یا به جای عکاسی به شعر و شاعری پناه ببرید. هنرهای دیگر برای همین موقع خوباند.
- آیا عکاسی منظره و چشم انداز با عکاسی سوژههای نزدیک (مانند گل یا پروانه) دو شاخه متمایز در عکاسی طبیعت هستند و عکاس اولی در سوژههای دومی موفق نیست؟
خیر این دو نوع عکاسی دو شاخه متمایز را تشکیل نمیدهند. تفاوتشان صرفا در این است که از ابزارهایی که قدری متفاوتند استفاده میکنید و طبیعتاً برای کار با ابزارهای متفاوت به مهارتهای کمابیش متفاوتی نیاز هست.
- شما عکاسی طبیعت با حضور انسان یا دست ساختههای انسانی را ترجیح دادهاید- که البته دشواریهای فراوانی دارند- آیا طبیعت ناب بدون انسان دارای سوژههایی به همان جذابیت نیستند؟
اولاً اینکه شما چه نوعی از عکاسی را بر نوع دیگر آن ترجیح بدهید، به ویژگیهای روانشناختی شما و نوع نگاهتان به جهان بستگی دارد. بنابراین در واقع انتخاب این یا آن نوع از عکاسی برتری یا رجحان خاصی بر انواع دیگر آن ندارد و صرفاً میتواند به مسایلی که به حوزههای دیگری از فعالیت و هستی بشری برمی گردد، مربوط شود. ثانیاً تصویری خوب از هر موضوعی (ولو پیش پا افتاده) قطعاً میتواند جذابتر از تصویری بد از موضوعی باشد که عدهای آن را مهم تلقی میکنند.
- کادر بندی و زاویه دید یکی از جنبههای مهم در ارزش هنری عکسها به شمار میرود، آیا این امر از قاعده و قوانینی محکم پیروی میکند یا جنبه حسی هم دارد؟ در عکاسی طبیعت چه نکات مهمی در این ارتباط میتوانید به ما بگویید؟
قواعد وجود دارند اما آدمهای خلاق بهراحتی قواعد را زیر پا میگذارند. در عکاسی از طبیعت فراموش نکنید که از آنجا که افراد زیادی از طبیعت عکاسی میکنند، دقیقاً به همین دلیل هم گرفتن عکس خوب از طبیعت آنقدرها هم ساده نیست. بنابراین به کسانی که در این زمینه فعالیت میکنند توصیه من است که خیلی هم آسان گیر نباشند.
- استفاده از فیلتر و تمهیدات دیگر را در عکاسی از طبیعت مجاز میدانید؟
برای گرفتن عکس خوب عکاس میتواند از هر چه که بخواهد، از هر ابزار یا هر شیوهای استفاده کند. مهم گرفتن عکس خوب است. خود من به دلایل عملی شخصاً به ندرت از فیلترها استفاده کردهام.
- دوربین دیجیتال نگرانی برای تمام شدن فیلم را برطرف کرده و خیلیها از یک صحنه دهها عکس میگیرند. آیا این روش صحیحی است که هر چه بیشتر عکس بگیریم و از بین آنها یکی را برگزینیم؟
شاید بشود با گرفتن عکسهای متعدد از یک سوژه تصادفاً به عکس خوب یا موفقی دست پیدا کرد. اما عکاسان ورزیده گرفتن عکس خوب را به بخت و اقبال واگذر نمیکنند بلکه سعی میکنند یاد بگیرند چه موقع دکمه شاتر دوربینشان را فشار دهند.
- عکاس چگونه میتواند به حفاظت محیط زیست کمک کند؟
هم از طریق نشان دادن آنچه که طبیعت را تهدید میکند و هم مزایای برخورداری از یک محیط زیست سالم.
- شما مناطق بسیار متنوعی را در ایران بسیار دیدهاید، طی سالها این مناطق دستخوش تغییر شدهاند، چه احساسی دارید؟ آیا روند خوبی طی شده؟
تا آنجا که به محیط زیست مربوط میشود متاسفانه چیزی جز تخریب وحشتناک طبیعت و محیط زیست، چیزی ندیدهام، سوء استفاده، سوء مدیریت، سوء بهرهبرداری، سوء همه چیز ...
- آیا پیش آمد که عکس یک منظره را که در دو زمان مختلف گرفتهاید با هم مقایسه کنید؟ آیا از دریاچه ارومیه خشک شده، پل خواجوی بدون آب هم عکاسی کردهاید؟
گاه برای دیدن تغییری که روی داده رفتهام. گاهی هم عکس گرفتهام. اما برای عکاسی جدید از دو سوژهای که نام بردید متاسفانه نرفتهام، پیش نیامده که بروم.
منبع: دنياي سبزتر