براساس گزارش ميلآنلاين، در زبان انگليسي، نسبت به زبان چيني، ميتوان تعداد بسيار بيشتري واژه براي توصيف انواع رنگها يافت. زباني كه در آن محبوبترين رنگهاي پايه آبي، صورتي و سبز هستند،درحاليكه در چيني رنگهاي قرمز، آبي و سبز بر ديگر رنگها سلطه دارند.
دانشمندي چيني با هدف بررسي شيوههاي توصيف زباني رنگها در فرهنگهاي شرقي و مقايسه آن با فرهنگهاي غربي اينفوگرافي را طراحي كردهاست. ميويهلي دانشمند چيني است كه در اين اينفوگرافي طيف واژگاني رنگهايي كه نام آنها به زبانهاي چيني و انگليسي در ويكيپديا آمده را گنجاندهاست.
در چيني، محبوبترين رنگهاي پايه قرمز، آبي و سبز هستند و تعدادي از رنگها نيز به اجسام يا جانداراني مانند سنگ، درخت يا سالمون نسبت داده ميشوند. همچنين قرمز در فرهنگ چيني نمادي از ثروت و خوشبختي است و محبوبيت آن ميان چينيها حفظ شده و به دولت كنوني چين نسبت داده شدهاست.
در مقابل، محبوبترين رنگ انگليسي آّبي، سبز و صورتي است. اين دانشمند با الهام از اين نكته كه اسكيموها براي برف 50 واژه متفاوت دارند، به اين نتيجه رسيد كه فرهنگ دايره واژگاني غنيتري را براي موضوعاتي كه براي آن فرهنگ ارزشمندند، ايجاد ميكند. نمودارهاي تصويري به دست آمده اين موضوع را بررسي ميكنند كه آيا سخن گفتن به زباني خاص كه رنگها را بيشتر از ديگر زبانها تشريح ميكند، امكان ديدن رنگهاي بيشتري به مردم خواهدداد؟ نتايج چند پژوهش به اين پرسش پاسخ مثبت دادهاند.
در پژوهشي كه در سال 1954 انجام گرفت،قبيلهاي از شهري بومي در آمريكا را كشف شد و محققان دريافتند براي مردم اين قبيله، رنگ نارنجي و زرد رنگهايي يكسان هستند از اين رو توانايي تشخيص دادن آنها را از يكديگر ندارند. همچنين در تحقيقي ديگر دانشمندان دريافتند افرادي كه به زبان روسي صحبت ميكنند، براي رنگهاي خاص، مثلا آبي پررنگ و آبي كمرنگ واژههاي متفاوتي دارند.
لي نيز در تحقيق خود دريافت زبان انگليسي براي توصيف رنگها نسبت به چيني از تعداد بسيار بيشتري واژه برخوردار است. براي مثال رنگهاي آبي و سبز در زبان انگليسي از طيف واژگاني بسيار وسيعتري نسبت به چيني برخوردارند.