فرهنگ تكزبانه قوت ندارد. تجليات فرهنگي در يك زبان خود را نشان ميدهند و زبان معيار بسان رودي است كه از چشمههاي كوچكتري بهنام گويش جاري ميشود. پس هرچه تعداد گويشها بيشتر باشد، نشاندهنده عمق بيشتر آن زبان و فرهنگ است.
در سخني آمده است كه در هر آدمي به اندازه زبانهايي كه ميداند، آدميت شكل ميگيرد.
پس، جهان هر كسي به تعداد زبانهايي است كه ميداند.گرچه گويشها گاهي با زبان معيار تفاوت دارند و حتي ممكن است كه براي برخي موجب خنده شود (مانند تفاوت تلفظ كلمه «ميخورم» در گويشهاي متفاوت)، ولي همين امر بيانگر تكثر و تنوع فرهنگي است.اي بسا آن گويشي كه اكنون متروك است از گويش رايج و معيار بسي عميقتر و غنيتر باشد.
گويش رايج امروز ما شميراني است، يعني شميران تهران ولي اين امر رايج بدان معنا نيست كه گويش شميراني الزاما از گويشهاي سمناني، گيلاني و... غنيتر است. اين گويش رايج است زيرا صرفا پشتوانه حكومتي دارد. از طرفي، تبليغها موجب شده تا مردم به اين گويش عادت كنند و از صبح تا شب در رسانههاي مختلف آن را ببينند و بخوانند.
با بهرهگيري از بركت تعدد و تكثر گويشهاي زباني، حتي در همين زبان معيار نيز ميتوان چندين پشتوانه ايجاد كرد. براي نمونه كلمه «شبح» در لهجه شميران تهران، به كلمه «پرهيب» در خراسان تبديل ميشود. يا كلمه «مه» در خراسان به «نَزِم» تغيير مييابد. پس بيهوده نيست هنگامي كه كتاب و لهجه بيرجندي استاد دانشگاه مشهد را ميخوانيم، با دنياي متفاوت و عجيبي از زبان مواجه ميشويم و افسوس ميخوريم بابت بيتوجهي و غفلتي كه به آن داشتهايم.
يكي ديگر از كاركردهاي گويشها آن است كه از طريق آن برخي از معاني را براي دشمن و بيگانگان پنهان كنيم. اين نوعي استراتژي زباني بهحساب ميآيد كه براي استتار بهكار ميرود. مانند زبان زرگري كه فقط آشنايان به اين زبان كلام گوينده را درك ميكنند و بيگانه متوجه نميشود.
همين استراتژي زباني بوده كه موجب شد طبق خبرهاي ارسالشده در خبرگزاريها، آقاي حسين فريدون، بردار و دستيار رئيس جمهور در جريان مذاكرات هستهاي براي پرهيز از افشاي اطلاعات نزد دشمنان از گويش سرخهاي در حساسترين اطلاعرسانيهاي سياسي بهره بگيرد. ايشان به استراتژي استتار پناه برده است. يعني براي حفظ اسرار به يكي از گويشها پناه برده تا راه انتقال مفاهيم را بر غيرببندد.
بنابراين، بهنظر ميرسد به جاي استهزاي گويشها برنامهاي بريزيم كه آنها را بهتر بشناسيم و در افعال بيشتري از آنها استفاده كنيم. علاوه بر آن، تيمهايي را براي شناسايي گويشهاي مختلف در ايران، خصوصا در استان سمنان تشكيل دهيم. براي نمونه در سمنان (اطراف دامغان و نزديك بسطام) گويش «قومسي» رايج است. جالب است كه بدانيد يكي از مهمترين عرفانهاي خراساني توسط ابوالحسن خرقاني به قومسي بيان شده و محققان و علاقهمندان براي آشنايي با اين نوع از عرفان بايد ابتدا به گويش قومسي آشنا شوند.
- استاد دانشگاه و پژوهشگر زبان و ادبيات فارسي
نظر شما