کیوانی نژاد ضمن اعلام این خبر به همشهریآنلاین گفت: داکترو در زمره نویسندههای تقریبا کمکار آمریکاست که نام و آوازه جهانی دارند یعنی شاید باشند نویسندههایی که کمتر از او مینویسند ولی خب آوازه جهانی ندارند.
کیوانینژاد گفت: اساسا این نویسنده در ایران با «رگتایم» و «بیلی باتگیت» شناخته شدهاست که نجف دریابندری ترجمه کرده و انصافا هم رمانهای نابی هستند. ما در ایران بیشتر رگتایم رو دوست داریم ولی بیلی باتگیت برای این نویسنده پن فاکنر را به ارمغان آورد.
وی ادامه داد: همیشه گفته شده نوشتن داستان کوتاه سخت تر از نوشتن رمان است. درست هم هست ولی این موضوع دلیلی نیست کسی که رماننویس خوبی است داستان کوتاهنویس خوبی هم باشی. مثلا ما نمیدانیم بورخس اگر رمان داشت به اندازه داستانهای کوتاه رشک برانگیزش میتونست دنیای ما را تحت تاثیر قرار بدهد یا نه، ولی داکترو جزو کسانی است که هم رمان خوب مینویسد هم داستان کوتاه و البته این افراد در اقلیت هستند.
کیوانینژاد افزود: داستانهای این کتاب که شامل پنج داستان هستند با بن مایه پلیسی نوشته شدهاند جز یک داستان که ماجرای داستان فروپاشی دنیای ساختگی آدمهایی است که تا دلتان بخواهد میشود از این آدمها پیدا کرد. در واقع نخ تسبیح همه این داستانها به نظرم «درد کشیدن» انسان امروز است و این یعنی داکترو دغدغه این را دارد که به من و شما نشان بدهد آدمها در دنیای امروز دردهایی دارند که شاید از نظر بقیه خندهدار باشد یا حتی دیده نشود ولی باید به آنها توجه بشود و اتفاقا مورد واکاوی هم قرار بگیرد.
این مترجم افزود: داستانهای داکترو تا حالا به بیش از 30 زبان ترجمه شده و جوایز زیادی رو هم نصیب او کرده است. اما همیشه در مورد خیلی از نویسندههای آمریکایی گفته میشود که آنها در جزیره خودشان هستند و به بقیه دنیا توجه ندارند برای همین هم نوبل به آنها تعلق نمیگیرد.
وی افزود: داکترو بارها مصاحبه کرده و گفته که «مثل خیلی از نویسندهها نیستم که خاطرات مهمانی شب گذشته را دستمایه نوشتن کنم. من باید چیزی بنویسم که درد بزرگی را نشون بدهد» و وقتی به بیلی باتگیت یا رگتایم نگاه میکنید همین درد را میبینید. برای همین بین مخاطبان ایرانی داکرتو قدر و منزلت خاصی دارد و نامش آشناتر از نویسندههای بزرگ و پیشانی بلند دیگری است که به رغم داشتن آثار خوب، هنوز توی ایران محبوب نیستند؛ مثل فلیپ راث، دان دلیلو، آپدایک فقید و غیره.
به گفته کیوانی نژاد این کتاب که تنها مجموعهداستان داکترو است در سال 2004 منتشر شده و از سال 89 تا به حال در کش و قوس گرفتن مجوز انتشار بوده و حالا نشر چشمه آن را روانه بازار کرده است.
کیوانینژاد پیش از این کتاب شبانههای ایشیگورو را برگردان فارسی کرده بود که نشر چشمه آن را منتشر کرد.
او همچنین مجموعه داستان ملاقات با انریکه لین را هم از سوی نشر افکار منتشر کرد.
کیوانینژاد در پایان تاکید کرد: اسم این نویسنده داکترو است نه داکتروف که در برخی از ترجمهها منتشر شده است.