25 سال پیش در دولت رونالد ریگان این سیاست «اجماع یا توافق راهبردی» خوانده میشد. در آن زمان مبنای این سیاست تشویق به اصطلاح میانهروهای عرب به ائتلاف با اسرائیل در برابر متحدان شوروی و همچنین ایران انقلابی از طریق فروش سلاح پیشرفته به آنها و احیای روند صلح میان اسرائیل و فلسطینیها بود.
اکنون در دولت جورج بوش هنوز نامی برای این راهبرد انتخاب نشده، اگر چه شرایط از نظر آمریکا با آن زمان فرقی نکرده و تنها شوروی از میان رفته است.
رایس روز دوشنبه در آغاز سفرش به خاورمیانه با اشاره به قرارداد تسلیحاتی 43 میلیارد دلاری آمریکا با مصر، اردن، اسرائیل، عربستان و چند کشور دیگر خلیج فارس گفت، این اقدام باعث تقویت میانهروها و حمایت از راهبرد گسترده مقابله با نفوذ القاعده، حزبالله، سوریه و ایران میشود.
او گفت، نوسازی نیروهای نظامی و ارتش مصر و عربستان، متحدان ما را در برابر تهدید افراطگرایی تقویت کرده و نقش آنها را به عنوان رهبران منطقه پر رنگ میکند.
سفر اخیر رایس و گیتس به منطقه در پی سخنان هفته گذشته بوش صورت گرفت که گفت، رایس در پاییز امسال ریاست کنفرانس منطقهای را به عهده خواهد گرفت که بخشی از تلاش دیپلماتیک برای حل مسئله فلسطین است.
به همین منظور رایس و گیتس در این سفر، در نشستی در شرمالشیخ مصر شرکت کردند تا هم درباره راه حل صلح خاورمیانه و هم عراق با همتایان عرب خود گفتگو کنند.
در ادامه این سفر رایس به بیتالمقدس و رامالله سفر کرد و گیتس عازم دیگر کشورهای عرب خلیج فارس شد تا درباره دسترسی آمریکا به پایگاههای نظامی این کشورها با آنها گفتوگو کند.
قرارداد تسلیحاتی جدید آمریکا با کشورهای عربی بخشی از مذاکرات گیتس در این سفر بود.
فروش بزرگ
بر اساس برنامه فروش سلاح آمریکا به این کشورها، واشنگتن طی 10 سال، 13 میلیارد دلار کمک تسلیحاتی به این کشورها میکند که این رقم برابر با کمک تسلیحاتی است که در یک دهه گذشته از سوی آمریکا به این کشورها شده است.
اگر چه جزئیات این قرارداد هنوز معلوم نشده اما بعضی منابع خبری در وزارت خارجه آمریکا میگویند، عربستان و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس 20 میلیارد دلار تسلیحات از آمریکا خریداری خواهند کرد که از جمله آنها بمبهای با هدایت ماهوارهای، دفاع موشکی و جتهای جنگنده ساخت آمریکاست.
دولت آمریکا همچنین کمک 10 ساله 30 میلیارد دلاری را برای حفظ برتری نظامی اسرائیل در اختیار این رژیم میگذارد. با این کمک تسلیحاتی که تنها با هدف حفظ برتری اسرائیل در مقابل متحدان عرب آن صورت میگیرد، کمک نظامی آمریکا به تلآویو ناگهان 25 درصد افزایش خواهد یافت.
بعضی از نمایندگان کنگره آمریکا که به لابی اسرائیل نزدیک هستند میگویند برای ممانعت از تحقق قرارداد فروش سلاح به عربستان تلاش خواهند کرد. اما ایهود اولمرت نخستوزیر اسرائیل تلویحا این قرارداد تسلیحاتی میان آمریکا و عربستان را تایید کرد.
راهی برای تعامل بیشتر
قرارداد تسلیحاتی آمریکا با کشورهای عربی گامی دیگر در جهت نزدیکی آمریکا با رژیمهای خودکامه سنی عربی است. دولت بوش بعد از 11 سپتامبر تاکید کردهبود که این روند نادرست را اصلاح میکند اما اکنون با این قرارداد تسلیحاتی نه تنها این روند اصلاح نشده بلکه گامی بلند در جهت عکس این مسیر برداشته شدهاست.
رایس در ماه ژوئن سال 2005 در دانشگاه آمریکایی قاهره در سخنرانی مهم گفت: کشور من 60 سال است که در منطقه خاورمیانه به دنبال ثبات اما به هزینه دمکراسی بودهاست. در این مدت به هیچ کدام از این دو دست نیافتیم. اکنون قصد داریم مسیری متفاوت را طی کنیم و از امیال دمکراتیک مردم هم حمایت و پشتیبانی کنیم.
اما دست کم از بعد از پیروزی حماس در انتخابات سراسری فلسطین که درست 7 ماه بعد از این سخنرانی روی داد، واشنگتن دیگر سیاست و حتی سخنان دمکراسیخواهانه خود را کنار گذاشته و به رویکرد 60 ساله خود یعنی ترجیح ثبات بر دمکراسی در خاورمیانه بازگشته است. شاهد این مدعا هم همین قرارداد تسلیحاتی هنگفتی است که به کشورهای عرب منطقه پیشنهاد کردهاست.
این قرارداد در واقع نوعی پاداش آمریکاست به کشورهای منطقه برای باقی ماندن آنها در کنار واشنگتن. اما اعراب در کنار این قرارداد تسلیحاتی درخواست دیگری هم از آمریکا دارند و آن فشار بر اسرائیل برای دادن امتیاز و برقراری صلح است.
دولت بوش امیدوار است اعراب در مقابل ایران با واشنگتن همراه شوند. به همین دلیل تلاش میکند تا موضوع ایران را برای آنها مهمتر از عراق و فلسطین جلوه دهد. سیاست آمریکا در خاورمیانه مدیریت مداوم بحران به نام ثبات است.
گری سیک از استادان دانشگاه کلمبیا و دستیار ارشد کارتر در امور ایران درباره شرایط به وجود آمده در منطقه میگوید، آمریکا با اشتباهات محاسباتی خود درباره عراق شرایطی را به وجود آورده که در آن ایران قدرت چانهزنی بالایی پیدا کرده و از سوی دیگر توان و اعتبار آمریکا هم دچار افول شدهاست.
اکنون آمریکا برای مدیریت این شرایط قصد دارد روابط سیاسی جدیدی را به کشورهای منطقه پیشنهاد دهد تا از یک سو مشکلی که خودش به وجود آورده را حل کند و از سوی دیگر توجهات را از مصیبتی به نام عراق منحرف کند. با این کار واشنگتن قدرت خود را هم در منطقه احیا کردهاست.
به گفته سیک، شاید تنها نکته انحرافی که این استراتژی را بر هم میزند، دولت نوری مالکی نخست وزیر عراق باشد که از سوی دولت آمریکا حمایت میشود اما از سوی همسایگان سنی در منطقه و به ویژه عربستان، این دولت نزدیک به تهران تلقی میشود.
IPS/ اول آگوست