قصه از آنجا شروع شد که مدتها پیش - در آن زمانی که نقشهها را با دست میکشیدند و با آبرنگ و قلممو رنگ میکردند - در یک مؤسسه جغرافیایی در انگلستان، طراح نقشه که به عمرش یک بار هم گذرش به خلیج فارس نیفتاده بود، به اشتباه نام دریای سرخ یا بحر احمر را - که به آن بحر عربی هم میگفتند و روی نقشه، بسیار نزدیک خلیجفارس یا بحر فارسی است - به جای خلیج فارس نوشت.
البته آنها در نقشههای بعدی این اشتباه را اصلاح کردند اما چاپ همان یک غلط، گزک به دست کسانی داد که سالها بعد - یعنی در زمان ما - به دنبال راهی برای دشمنی با هویت ایرانی بودند.
واکنش علمی ایرانیان هم آن بود که هر چه نقشه از قدیم تا امروز در دنیا منتشر شده بود و نام این دریا را درست نوشته بود، جمعآوری و چاپ کردند. در این میان، کهنترین سند فراموش شد و آن کتیبه مرد پارسی - داریوش هخامنشی - در کانال سوئز بود که 25قرن قدمت داشت و این هفته صفحه رازها به آن میپردازد.
بد نیست بدانید
نخستین کانال سوئز در زمان هخامنشیان برای کوتاه کردن راه کشتیهایی که از ایران به مصر میرفتند و برمیگشتند، به ابتکار داریوش ساخته شد. 3 کتیبه از داریوش در سوئز به دست آمده.
کاربرد واژه «خلیج» به معنی «فرورفتگی آب در خشکی» در جغرافیا، متعلق به چند قرن اخیر است و در قدیم ایرانیها به خلیج فارس، دریای پارس و عربها به آن بحر الفارسی میگفتند. اروپاییها در لاتین به آن Sinus Persicus میگفتند و در انگلیسی هم به Persian Gulf مشهور است.
در شاهنامه فردوسی هم به خلیج فارس دریای پارس گفته شده؛ ز شهر کجاران به دریای پارس / چه گویم ز بالا و پهنای پارس.
بعضی عربها و همپیمانان اروپایی و آمریکایی آنها، در کمال پررویی عنوان عربی را بهجای فارس روی نقشهها مینویسند و هر جا هم که رویشان نمیشود، فقط میگویند خلیج!
یک جغرافیدان باستانی به نام فلاویوس آرانیوس در کتاب هند (Indica)، داستان سفر فرمانده نیروی دریایی اسکندر را در قرن چهارم قبل از میلاد به دریای پارس نوشته. به این ترتیب در آن زمان، در منابع غربی هم نام دریای پارس وجود داشته.
یک قرن بعد از اسکندر، اراتوستن - جغرافیدان اهل اسکندریه - روی نقشهاش، جای دریای پارس را به درستی و به همین نام مشخص کرده.
گلادیوس بطلمیوس در قرن دوم میلادی، نام دریای پارس را Persicus یعنی پارسی نوشته.
نام همه جزیرههای خلیج فارس ایرانی است؛ کیش، قشم، هرمز، لاوان، خارک، تنب بزرگ، تنب کوچک، لارک، هنگام، هندورابی، فرور، سری، نخیلو و... و جزیرههایی هم که بهظاهر نام عربی دارند، نام قدیمیشان ایرانی بوده. راستی میدانید نام ایرانی و محلی ابوموسی چیست؟ «گپ سبزو». متاسفانه برخی اعراب روی نقشههایشان در کنار نام 3جزیره ایرانی به دروغ مینویسند: «اشغال شده توسط ایران».
ایرانیان تنگهای را که 2بخش دریای پارس را بههم پیوند میداد به نام خدا، اهوره مزدا یا هرمز نامیدند.
به ابتکار وزارت نفت، همه حوزههای نفتی و گازی خلیجفارس، با نامهای ایرانی نامگذاری شدهاند؛ نوروز، اردشیر، فریدون، مرجان، اسفندیار، رخش، رستم، ساسان، سیروس و...
کشورهای حوزه خلیجفارس که چند سالی بیشتر از عمرشان نمیگذرد، با پول نفت و با استخدام باستانشناسان غربی، همه آثار باستانی ایران را که در جنوب دریای پارس قرار دارد، به نام خود و در مجلاتی به نام Arabian Archeology چاپ میکنند.
از زبان داریوش
ترجمه 6 خط آخر کتیبه داریوش در کانال سوئز؛ داریوش شاه میگوید من پارسی هستم، از پارس مصر را گرفتم، فرمان دادم این آبراه (=کانال) را بکنند، از رودی به نام نیل که در مصر روان است، به سوی دریایی که از پارس میآید. آنگاه این آبراه کنده شد، همانگونه که من فرمان داده بودم و کشتیها از مصر، از این آبراه به سوی پارس رفتند بنا بر خواست من.
اولین کانال سوئز
طرحی از کتیبه داریوش در کانال سوئز. این کتیبه مثل بسیاری از کتیبههای ایران باستان 3زبانه است (به شماره138 مجله نگاه کنید). متن عیلامی کتیبه آسیب دیده و متن بابلی آن کاملا از بین رفته و خدا را شکر که متن فارسی باستان سالم مانده است.
اولین نقشه خلیج فارس
این قدیمیترین نقشه جهان و متعلق به 2هزار و 600سال پیش است. کتیبه به زبان بابلی است و به خط میخی بابلی نوشته شده. 2خط موازی عمودی که از سوراخ وسط کتیبه میگذرد، رود فرات است و دایره بزرگی که فرات به آن وصل شده، خلیج فارس است که به آبهای آزاد میپیوندد.
فرزندان ناخلف اروپایی
شناسنامه یک نقشه خلیجفارس. این نقشه خلیجفارس را یک هلندی به نام Van Keulen در 1753میلادی کشیده. بعضی اروپاییها با نقشههای جدیدی که چاپ میکنند، انگار حرف جد و آباء خودشان را هم قبول ندارند.
نگهبانان دریای فارس
بندر مسقط در عمان. در قدیم خلیجفارس و دریای عمان، روی هم دریای پارس را تشکیل میدادند. فرهنگ عمان با کشورهای عربی همسایهاش متفاوت است و بسیار به فرهنگ کهن ایرانی نزدیک است. راستی میدانید نام سلطان عمان چیست؟ سلطان قابووس. قابووس نامی ایرانی و همان کاووس شاهنامه است. اهالی عمان در جهان باستان نگهبانان دروازه دریای پارس بودهاند.
دریایی که از پارس میآید
به این عکس ماهوارهای خوب نگاه کنید. سرزمینهای شمال، جنوب و غرب خلیج فارس همه متعلق به ایران باستان بوده. وقتی از بیرون به این دریا نگاه میکردی، انگار که خلیج فارس از دل سرزمین پارس میجوشیده و بیرون میآمده. به همین دلیل در زبان فارسی باستان به آن میگفتند «دریایی که از پارس میآید».
نقش خاطره
خوب نگاه کنید. این هم یک نقشه قدیمی ایرانی از خلیج فارس. آن 3دایره وسط هم 3جزیره ایرانی است. بسیاری از این نقشهها در کتابهای خطی ایرانی - به زبانهای فارسی و عربی - در موزهها و کتابخانههای سراسر جهان خاک میخورند که اگر نمایش داده شوند، جلوی خیلی از حرفهای مفت را میگیرند.
میتوان رفت به یکچشم پریدن تا مصر
لنجهای خلیجفارس، بازماندههای ناوگان دریایی ایران در زمان هخامنشیاند؛ کشتیهای تمام چوبی که با مهارت لنجسازان ایرانی و با دست ساخته میشدند. ناخداهای پارسی، سکان آنها را به دست میگرفتند و سپاه داریوش را به مصر میرساندند. سندباد، نامی ایرانی و سندبادنامه، قصه یک دریانورد ایرانی است که از شهر بغداد (بغ= خداوند، بغداد= داده خداوند) به سفر دریایی میرود.