شايد پيچيدگيها و سختيهاي موفقيت در اين عرصه باعث شود تا خيليها دست به اين خطر نزنند و فرصت و سرمايه خود را در راههاي ديگري صرف كنند اما هستند افرادي كه كار در اين عرصه را تقريبا با هيچ شروع كردهاند و به جايگاهي كه ميخواستند رسيدهاند. شيوا شيرويه، بانوي كارآفرين و مهمان اين صفحه ما يكي از همين افراد است. او براي اينكه عضو جامعه بزرگ كارآفرينهاي كشور شود، كارش را با سرمايهاي اندك شروع كرد، در اين راه هيچ تجربه و دانش تخصصي نداشت و وارد رشتهاي شد كه پيش از او، كسي آن را تجربه نكرده بود. با اين حال قدمها را محكمتر از گذشته برداشت تا بتواند فرصتهاي شغلي بسياري را براي ديگران ايجاد كند و خود نيز صاحب يكي از بزرگترين و معتبرترين كارگاههاي آموزش طلا و جواهرسازي ويژه بانوان در كشور شود. شيرويه هماكنون عضو اتحاديه توليدكنندگان و صادركنندگان طلا و جواهر ايران، عضو انجمن زنان بازرگان و كارآفرين ايران و عضو برخي تشكلها و سازمانهاي مردمنهاد در عرصه كارآفريني است. او ميخواهد كشورش در رديف بهترين توليدكنندگان و صادركنندگان طلا و جواهر در دنيا باشد. با او همكلام شديم تا از سختيهاي راهي كه در عرصه كارآفريني طي كرده بيشتر بدانيم.
- براي بسياري از افرادي كه در زمينه كارآفريني توانستهاند به موفقيت برسند، يك جرقه ابتدايي، منشأ تحول بوده است. شما اين جرقه را كي در زندگيتان احساس كرديد؟
در بيشتر سالهاي زندگيام به بحث كسبوكار فكر ميكردم و دوست داشتم در اين زمينه كاري با محوريت خودم انجام بدهم. فكر كنم نخستين جرقهها در سالهاي تحصيل در دبيرستان و بعد در دانشگاه ايجاد شد. ايدههاي زيادي به ذهنم ميرسيد و ميخواستم يكي از آنها را عملي كنم. استادهاي خوبي داشتيم كه به ما راه و روش درست حركتكردن را آموزش و به ايدههايمان پروبال ميدادند. البته آن سالها بحث كارآفريني به شكلي كه الان مطرح است، وجود نداشت و اين واژه بيشتر طي يك دهه گذشته جاي خود را در جامعه باز كرده است. با اين حال، تا حدودي با مفهوم كسبوكار آشنا بودم و ميخواستم مجموعهاي در اين زمينه بهوجود بياورم.
- اين توانايي و خواستن از كجا نشأت گرفته بود؟ آيا فكر ميكرديد كه به نتيجه ميرسيد؟
من اين توانمندي را در خودم ميديدم و ميدانستم كه ميتوانم از پس كار بربيايم. شايد بخشي از اين تصور شخصي به تأثير خانواده و اعتمادبهنفسي كه به من ميدادند باز ميگشت، منتهي چيزي به نام خستگيناپذيري و پيگيري مستمر در من وجود داشت. ميدانستم هر كاري كه بخواهم شروع كنم بايد سختيهاي آن را هم بپذيرم و جلو بروم. به همين دليل به ادامه راهي كه ميخواستم بروم اميدوار بودم.
- اولين ايدههايي كه به ذهنتان ميرسيد چه بود؟
من در رشته گرافيك تحصيل كردهام و ابتدا وارد بازار بستهبندي شدم. همان سالها همه تلاشم را انجام ميدادم كه كاري متفاوت ارائه بدهم. صنعت بستهبندي در سالهايي كه ما درگير جنگ بوديم خيلي جدي گرفته نميشد، با اين حال ما تلاش كرديم تا بستهبنديهاي خاصي را بهوجود بياوريم كه مورد اقبال مشتريها قرار بگيرد. مثلا يكي از بستهبنديها مربوط به نوعي آبرنگ بود كه ايده خلاقانهاش باعث شد تا فروش آن بالا برود. پس از آن وارد ساخت تيزرهاي تبليغاتي شدم و حدود يك دهه هم در اين رشته فعاليت كردم.
- پس چه شد كه به دنياي طلا وجواهر كشيده شديد؟
بعد از آنكه صاحب فرزند شدم، همه كارها را بهمدت ۳ سال كنار گذاشتم. پس از آن هم ديگر علاقهاي براي ادامه كار در حوزه تبليغات نداشتم و ميخواستم حوزه جديدي را تجربه كنم. پس از كمي پرسوجو متوجه شدم كه رشته طلا و جواهر خيلي جاي كار دارد و تقريبا ناشناخته است. جذابيتهاي اين رشته باعث شد تا عزمام را جزم كنم و آن را فرا بگيرم اما وقتي خواستم در يك كلاس ثبتنام كنم متوجه شدم در اين رشته هيچ كارگاه و كلاس آموزشي براي بانوان وجود ندارد. اين بود كه تصميم گرفتم نخستين كارگاه طلا و جواهرسازي ويژه بانوان را ايجاد كنم؛ يعني من شايد تنها كسي باشم كه براي ياد گرفتن يك رشته، خودش يك كارگاه زده است! آن سالها حرفه طلا و جواهرسازي كاملا در انحصار آقايان بود، درحاليكه ميتوانست به يك رشته كاملا زنانه تبديل شود.
- چه جالب، كارگاهتان كجا بود و با چه سرمايهاي كار را شروع كرديد؟
ابتدا كارگاهي ۹۰ متري را در شمال تهران به اين كار اختصاص داديم. كارمان را ۱۰ سال پيش و با سرمايه ۱۰ ميليون توماني شروع كرديم كه چندان زياد نبود. آن موقع من خيلي خطر كردم و در واقع، خطرپذيري باعث شد تا سراغ چنين كاري بروم. افرادي كه ميخواهند كاري انجام بدهند يا ايدهاي دارند ابتدا بايد تحقيقات لازم را انجام بدهند و بعد از چيزي نترسند. خطرپذيري يكي از شاخصههاي اصلي كارآفرينها به شمار ميرود.
- شما نخستين كارگاه طلا و جواهرسازي ويژه بانوان را در ايران بهوجود آورديد؛ چطور كلاستان را تبليغ كرديد؟
بعد از يكي 2سال كه با كار بيشتر آشنا شدم و توانستم يكسري سفارش را خودم انجام بدهم، به اين فكر افتادم كه كارگاه را به يك آموزشگاه تبديل كنم و در اين زمينه به فعاليت بپردازم. تجهيزات و دستگاههاي لازم را هم با كمك اساتيد آقا تهيه كرديم و يك آگهي هم در روزنامه همشهري به چاپ رسانديم. در تبليغات ذكر كرده بوديم كه دورهها تحت مديريت يك خانم برگزار ميشود . به همين دليل خيليها تماس گرفتند و علاقهمند شدند تا در كلاسهاي آموزشي شركت كنند.
- شاگردهايتان بيشتر از چه گروههايي بودند؟
همه جور مراجعهكننده داشتيم. جالب اينكه بسياري از اين شاگردها خانمهاي متمولي بودند كه دوست داشتند طلا و جواهرشان را خودشان بسازند. آنها اگر ميخواستند ميتوانستند بهترين سرويسهاي بازار را براي خودشان بخرند اما خيلي علاقه داشتند تا اين كار را خودشان انجام بدهند. با جديت هم انواع كارها و دورهها را ياد ميگرفتند. نخستين دوره شاگردهايي كه در كارگاه من تربيت شدند توانستند وارد بازار كار شوند چون ما پس از اتمام دوره، مدرك معتبر قابل ترجمه هم اعطا ميكرديم. بعضي از شاگردها به كشورهاي اروپايي و آمريكاي شمالي رفتند و آنجا همين حرفه را ادامه ميدهند. من هنوز با برخي از آنها ارتباط دارم مثلا يكي از آنها الان در كانادا 2 كارگاه جواهرسازي دارد و از اينكه در اين كار وارد شده بسيار راضي است.
- هنگامي كه ميخواستيد كارگاه را راه بيندازيد چه مشكلاتي سر راهتان وجود داشت؟
راستش، همهچيز برايم حالت تهديد داشت. من هيچ اطلاع دقيقي از سرنوشت كار نداشتم، چون پيش از اين، هيچكس به فكر تاسيس يك آموزشگاه طلا و جواهرسازي و ايجاد كارآفريني در اين حوزه نيفتاده بود. سرمايه آنچناني نداشتم و كسي هم مرا حمايت مالي نميكرد. مهمترين مشكل هم اين بود كه فضاي اين شغل براي ورود زنان به عرصه كارآفريني چندان مهيا نبود. وقتي براي خريد تجهيزات كارگاه به بازار ميرفتم، به من ميگفتند كه شما موفق نميشويد. ميگفتند زنها نميتوانند با كارهايي كه در صنعت طلا و جواهرسازي معمول است خوب كنار بيايند و توان انجام دادنش را ندارند. بخش ديگر مشكلاتمان هم مربوط به بوروكراسي اداري اين جريان بود. ما ميخواستيم آموزشگاهي داشته باشيم كه مدرك معتبر ارائه بدهد. براي همين سراغ سازمان فني و حرفهاي رفتيم. آنها گفتند براي برگزاري كارگاه ويژه بانوان بايد استاد خانم داشته باشيم. مسئله اينجا بود كه تا پيش از اين، هيچ خانمي تجربه كار طلا و جواهرسازي را نداشت. بعد از كلي دوندگي و پيگيري موفق شديم تبصرهاي را بگيريم تا ابتدا تعدادي از بانوان توسط اساتيد آقا تحت آموزش قرار بگيرند و بعد همان خانمها بشوند استادهاي بعدي!
- صنعت طلا وجواهر چه جذابيتهايي داشت كه شما را به سمت خودش كشيد؟
اول اين را بگويم كه من شخصا خيلي اهل طلا و جواهر نيستم! اما كار كردن در اين حوزه را خيلي دوست دارم. وقتي شروع بهكار ميكني و يك فلز يا سنگ را كه در ابتدا شايد قيمت زيادي نداشته باشد به واسطه هنر، به كالايي تبديل ميكني كه ارزش افزوده بالايي دارد تازه درمييابي چه فرصتهايي در آن نهفته است. همين فرصتها ميتواند خيليها را به سوي اين بازار بكشاند و از بيكاري نجات بدهد يا هنر برخي را متعالي كند. آن زمان كه من كار را شروع كردم خيليها به آموزش و تربيت نسل طلا و جواهرسازهاي خانم خيلي معتقد نبودند. يكجورهايي اين صنف در اختيار آقايان بود كه بهصورت موروثي يا سنتي دست بهدست ميشد اما به مرور همايشها و سمينارهايي در حوزه كارآفريني طلا و جواهر برگزار كردم و به ديگران نشان دادم كه فرصت كارآفريني در اين بخش وجود دارد.
- شاگردهايي كه وارد كارگاه شما ميشوند بايد چه دورههايي را بگذرانند تا استادكار شوند؟
ما در اين حوزه، ۲۰رشته بسيار متنوع داريم، رشتههايي مثل تراش سنگ، ريختهگري، گوهرشناسي و حتي فروشندگي، بستهبندي و عكاسي از طلا و جواهر. برخي از اين رشتهها هماكنون تدريس ميشوند و در پي آن هستيم تا مقدمات ايجاد ديگر رشتهها را هم فراهم كنيم. مثلا اگر دقت كرده باشيد، الان طلا و جواهرها در بستهبنديهاي ويژهاي ارائه نميشوند و شكل خاصي ندارند. اگر بخواهيم در اين حوزه سرمايهگذاري كنيم بايد بدانيم كه هر محصول، بستهبندي و رنگبندي خاص خودش را ميخواهد. الان 2سال است كه نمايشگاه طلا و جواهر در كشورمان برگزار و بحث برندسازي بهصورت جدي دنبال ميشود. اگر در اين مبحث پيشرفتهايي داشته باشيم، ميتوانيم جايگاه و سهم بيشتري را در حوزه صادرات بهخودمان اختصاص دهيم.
- موقعيت ايران در سطح بينالملل چگونه است؟ چقدر ميتوانيم روي ارزآوري و ايجاد اشتغال در اين حوزه، بهويژه براي بانوان كشورمان حساب باز كنيم؟
معتقدم كه هم در بخش توليد و هم در بخش فروش ميتوانيم حرفهاي زيادي براي گفتن داشته باشيم و اشتغال ثمربخش ايجاد كنيم. ما از نظر فناوري در كشورمان چيزي كم نداريم و در اين زمينه پيشرفتهاي قابل ملاحظهاي داشتهايم. عمده مشكل ما در زمينه طراحي و جذب سفارشهاي خارجي است. ابتدا بايد يكسري سفارشها را از كشورهاي ديگر بگيريم و بعد آنها را توسط نيروهايي كه آموزش دادهايم توليد كنيم. الان با وجود رقيبهاي جدي مثل تركيه كه رتبه دوم جهاني را در اختيار دارد، كارمان خيلي سخت است. اما نبايد فراموش كنيم كه ما طرحها و ايدههاي منحصر به فردي داريم و ميتوانيم روي آنها بيشتر كار كنيم. به همين دليل، يكي از كارهايي كه بهدنبال عملياتي كردن آن هستم ايجاد بانك اطلاعاتي در حوزه طلا و جواهرات است.
- در اين بانك اطلاعاتي طلا و جواهر چه چيزي عرضه ميشود؟
طرحهاي كه در اين بانك بهوجود ميآيد همگي تابع قانون كپيرايت است و مشخصاتي همچون پديدآورنده و شناسنامه دارد. ما الان رشتهاي را براي نخستينبار در آموزش و پرورش تعريف كردهايم به نام طراحي طلا وجواهر، يعني علاقهمندان ميتوانند ضمن كسب ديپلم كار و دانش، با اين رشته به خوبي آشنا شده و سپس جذب بانك طراحي طلا و جواهر شوند. دنبال اين هم هستيم تا مقطع كارشناسي آن را با همكاري دانشگاه علمي - كاربردي ايجاد كنيم؛ چرا كه ايران در آيندهاي نزديك ميتواند با سرمايهگذاري در اين بخش، ضمن ايجاد اشتغال پايدار، سهمي هم در تجارت پرسود جهاني داشته باشد.
- طرحهاي ايراني چقدر قابل عرضه شدن و رقابت با همتاهاي خارجي است؟
خيلي زياد، بهخاطر اينكه ما ايرانيها نمادها و هنرهاي بسيار زيادي داريم كه از گذشتگان به ما رسيده و در آثار مختلف مانند فرشها، نقاشيها و يا آثار حجمي كار شده است. اين آثار در جهان شناخته شدهاند و مفاهيمي زيبا را القا ميكنند. تنها كاري كه بايد انجام بدهيم اين است كه چنين نمادهايي را با هنر امروزي تركيب كنيم و شكلي نوين از آن ارائه دهيم. شما اگر دقت كنيد ميبينيد كه يكي از معروفترين و سرشناسترين برندهاي كيف و كفش و زيورآلات ايتاليايي، طرح خودش را از يك ايده ايراني وام گرفته و بهشدت جهاني شده است. طرح آنها از كاشيكاريهاي دوره ساساني گرفته و كمي امروزيتر شده است. حتي آنها هم پذيرفتهاند كه كشور ما مهد ايدهها و طرحهايي است كه پيشينه تاريخي و معنوي دارد و علاوه بر اصالت ميتواند نياز امروز را نيز تأمين كند. به همين دليل، جاي كار در اين بخش زياد است و ميتواند فرصتهاي شغلي بينظيري را بهويژه براي بانوان مستعد بهوجود آورد.
- پس شما راغب هستيد كه كارتان را در اين بخشها توسعه بدهيد؟
بله، البته ناگفته نماند كه غيراز صنعت طلا و جواهر در رشتههايي همچون ساخت آينه و شمعدان هم كارهايي انجام دادهايم. ما ميخواهيم بيشتر سراغ رشتههايي برويم كه محصولمحور و توليدمحور باشند تا فرصت كسب و كار و سودآوري را براي علاقهمندان بهوجود آورد. مثلا كار كردن در بخش نقرهجات اين ويژگي را دارد و در جامعه هم خريدار كم ندارد. در حال حاضر، خيلي از شاگردهاي خانم من پس از گذراندن دورهها براي خودشان كارگاه زدهاند و آنها هم فقط كارمند زن استخدام كردهاند و هر كدام حداقل ۱۰فرصت اشتغال را بهوجود آوردهاند. برخي ديگر از شاگردان آقا هم بهصورت مستقيم جذب بازار كار شدهاند و توانستهاند براي خودشان ارزشآفريني كنند، بهويژه علاقهمندان زيادي از شهرستانها آمدهاند و اين كارها را در مراكز استانها توسعه دادهاند كه جاي مسرت است. اگر مسئولان بيشتر حمايت كنند اين رشته ميتواند حرفهاي بيشتري براي گفتن داشته باشد و سهمي از اشتغالزايي را بهخود اختصاص دهد.
شما هم ميتوانيد كارآفرين باشيد
مهمان اين صفحه ما براي اينكه به يك كارآفرين و صنعتگر برتر تبديل شود با مشكلات زيادي مبارزه كرده است. خانم شيرويه خيلي دير وارد اين عرصه شد، سرمايه آنچناني نداشت، نميتوانست از تجربه ديگران استفاده كند و از سوي ديگر نگاه جامعه براي پيشرفت او چندان مثبت نبود اما همه اين مشكلات را در يك سوي كفه روزگار گذاشت و خستگيناپذيري و تلاشاش را در كفه ديگر. موفقيت كنوني خانم شيرويه نشان ميدهد كه توانسته قدرت پشتكار در كار را به اثبات برساند و بر مشكلات فائق آيد. وقتي از او درباره ويژگيهاي يك كارآفرين موفق سؤال كرديم پاسخ داد: «بهنظرم كسي كه ميخواهد كارآفرين باشد بايد قدرت خطرپذيري و جسارت بالايي داشته باشد. از شكست خوردن يا نگرفتن كارش نترسد و با تلاش زياد جلو برود. ما هم وقتي ميخواستيم كارمان را شروع كنيم سنگهاي زيادي پيش پايمان ميافتاد و انرژيمان را ميگرفت. تعامل با برخي سازمانها و ارگانها براي تداوم كار، گاهي اوقات سخت ميشد و هر كدام از اين مباحث ميتوانست كارآفرين آينده را به نااميدي بكشاند. اما مهمترين نكته در اينكه بخواهيد كارآفرين بشويد اين است كه به كارتان ايمان داشته باشيد. بدانيد كه بهدنبال چه هستيد و براي رسيدن به آن خستگيناپذير باشيد. گاه ممكن است متوجه شويد مسيري كه داريد طي ميكنيد اشتباه است يا حتي شكست بخوريد اما اين مهم نيست، بايد راه ديگر را امتحان كنيد و تجربههاي تلخ گذشته را مثل يك پله زير پا بگذاريد تا به موفقيت برسيد. اين را هم بدانيد كه هيچ كارآفرين موفق و سربلندي را پيدا نخواهيد كرد كه در رشته تخصصياش با شكست بزرگ مواجه نشده باشد. اگر به كاري كه ميخواهيد انجام دهيد ايمان داشته باشيد، بزرگترين مشكلها در مقابل شما به زانو درمي آيند!»
تلفيقي از هنر و صنعت
آنهايي كه در هنرهاي ديگر دستي بر آتش دارند و ميتوانند محصولات باارزشي توليد كنند فرصت خوبي پيشرويشان قرار گرفته است. خانم شيرويه از همه هنرمنداني كه با شيشه، سنگ، چرم، چوب و وسايلي از اين دست ميتوانند آثار هنري بهوجود آورند دعوت ميكند تا به آموزشگاه او بپيوندند و در توليد آثار فاخر هنري مشاركت داشته باشند. او در اين رابطه اينگونه توضيح ميدهد: «خيلي از هنرمندان ما هستند كه آثار درخوري را بهوجود ميآورند اما ممكن است محصولات آنها خيلي مورد توجه بازار قرار نگيرد. اما اگر آنها بيايند و همين هنرشان را با طلا و يا نقره تركيب كنند نتيجه بهتري ميگيرند، ضمن اينكه ارزش افزوده كارشان هم بسيار بالا ميرود و درآمدشان افزايش مييابد. در حال حاضر، يكي از محصولاتي كه بهشدت مورد استقبال بازار قرار گرفته، تركيب طلا و چرم است كه در نهايت بهصورت محصول دستبند ارائه ميشود. مزيت كار اين است كه هنرها با تركيب يافتن ميتوانند از حالت ايستايي خارج شوند و شكل و شمايل تازهاي بهخود بگيرند.»
مناسب براي معلولان، زنان سرپرست خانوار و...
بهنظر شما چه كساني ميتوانند در حرفه طلا و جواهرسازي موفق شوند؟ اين رشته چقدر درآمد دارد و سقف پيشرفت در آن كجاست؟ شيوا شيرويه در اين رابطه ميگويد: «افراد متعددي هستند كه ميتوانند وارد اين حرفه شوند و درآمد مناسبي براي خودشان ايجاد كنند. هر كسي كه اندكي ذوق و توانمندي داشته باشد و بهكار با طلا و جواهر اشتياق نشان دهد ميتواند استادكار اين رشته شود و بعدها حتي براي خودش يك كارگاه راه بيندازد. گذشته از آن، بانوان سرپرست خانوار كه حرفه خاصي را بلد نيستند ميتوانند وارد اين رشته شوند و به استقلال مالي برسند. صنعت طلا و جواهرسازي رشتههاي متنوعي دارد كه ميتواند به نياز سليقههاي مختلف پاسخ بدهد. اما بهنظرم، اين رشته ميتواند يكي از بهترين حرفهها براي افراد معلول جسمي و حركتي به شمار آيد. تجربه ما نشان داده كه افراد معلول دستهاي توانمندي دارند و در رشتههايي مثل تراش سنگهاي زينتي و گران قيمت ميتوانند استعدادهايشان را پرورش بدهند. همينطور شاگردان ناشنوايي داشتهايم كه الان خودشان از برترين صنعت كاران طلا وجواهر هستند. در ايام تابستان هم دورههايي براي نوجوانان علاقهمند برگزار ميكنيم تا با اين حوزه كاري آشنا شوند و درصورت علاقهمندي، در سالهاي بعد بتوانند همين كار را ادامه بدهند. در بين هنرآموزهايمان هم بانوان و آقاياني داريم كه بيش از ۷۰ سال سن دارند، آنها ميآيند اينجا و قطعات طلا و نقره را با دستهاي خودشان ميسازند تا به نوههايشان هديه بدهند!»