حس و حال مردم هم عوض میشود. عزای خاندان بنیهاشم سنت حذف ناشدنی مردم ایران شده است. برکت همه ماههای سال به همین دو ماه عاشقی است. خانه دیگر معنی ندارد. خانه مردم در این دو ماه همان تکایا و مساجدی است که نام حسین (ع) و اهلبیتش در فضای آن پخش است. تکیه همیشه جای امنی بوده است. جای امنی برای تمام فصول. جایی برای زندگی و جایی برای عاشقی.
همیشه روزهای پایانی ماه صفر حال عجیبی دارد. دل آدم برای عطر گلاب و بوی عاشقانه اسپند دود شده در هوا تنگ میشود و این دقیقاً همان بوی عاشقی است که فقط از تکیهها میآید. آنان که مویی سپید کردهاند و خانهزاد این شهر هستند بوی تکیه را خوب میشناسند. در تهران تکیه کم نیست اما برخی از آنان هویتی با خوددارند که تاریخ شهر را رقم میزند. در این شماره از تهران شهر به گوشه و کنار پایتخت رفتیم و از تکایای قدیمی آن دیدن کردیم. تکایایی که خاطره نسلهای بیشماری را در خشت خود جایدادهاند و در بلندای ستونهایشان فریادهای «یا حسین» خلقی آشیانه کرده است.
- جایگاه تکیه در فرهنگ ایرانی
تکیه کلمهای عربی است که جمع آن «تکایا» بوده و در لغت «پشت دادن به چیزی» معنا میدهد. «تکیه» در فرهنگ اعراب در اصل جایی بوده که به زائران کعبه خدمات میداده است و زائرانی که در میانه راه، قصد استراحت میکردند، در این اماکن، ساکن میشدند. در ایران نیز تکیه جایگاه ویژهای در هنر و معماری دارد.
پیدایش تکیهها و تکامل آنها آنطور که در کتب تاریخی نوشتهشده است به زمان صفویه برمیگردد. روایت است که در زمان صفویه در چهارراهها که همان چهار مسیر چهار محله بود و اکثراً ساکنان آن چهار محله در طول سال با یکدیگر معاشرت و مماشات چندانی نداشتند در ایام عزاداری گرد هم آمده و سوگواری میکردند و پس از انجام مراسم هریک به محله خود میرفتند. این تجمعها هر یک دارای یک رهبر مذهبی یا شیخ بوده و توسط او نوحهسرایی و دیگر برنامه به اجرا درمیآمدند و مهمترین و شاخصترین مراسمها در تکایا و حسینیهها سوگواری حضرت امام حسین(ع) و تعزیه و یا شبیهخوانی بوده است. در عهد صفویه بهمنظور نشستن و تماشای مراسم فوق در چهار طرف این چهارراهها مکانهایی در ابتدا با سقف تیر و برگ و بعدازآن با سقف چوبین اتاقکهایی در هریک از این گوشهها بنا شد و با توجه بهمراتب ایلی و مقامی در ردیفهای جلو مخصوص آنان در نظر گرفته میشد.
درگذر زمان این فضاها توسعه پیدا کرد و در بعضی از شهرها اینگونه اماکن در نقاط مختلف از شهر ساخته شدند. در دهستانها تکیه مرکز ثقل ده بشمار میرفت و متولی آن کدخدای ده بود. در طول زمان با توجه به تغییر زمانی ایام محرم در طول سال و تابش آفتاب و یا بارش باران و برف این تکایا مسقف گردید، بطوریکه در فصل سرما و گرما مراسم مذهبی در آن قابلاجرا باشد. بعد از دوران صفوی، عزاداریهای محرم و شبیهخوانی در دوره قاجار رونق گرفت و به دلیل علاقه ویژه ناصرالدینشاه به مناسک دهه اول محرم، ساختن تکیه در تهران اهمیت ویژهای پیدا کرد.
- تکیههای قدیمی تهران
از حدود دهم و پانزدهم ماه ذیالحجه مساجد و تکایا در تهران قدیم برای مراسم ماه محرم آمادهشده و چادرها و خیمهها برای اجرای روضهخوانی و تعزیه برپا میشد. برمبنای نوشتههای دکتر ناصر تکمیل همایون، تهران، رویهم نزدیک به پنجاه تکیه داشت که همه آنها در ایام سوگواری سرتاسر با پارچه سیاه و جملات مذهبی پوشیده و مراسم عزاداری برگزار میشد.
- شاهکار جهانی در قلب پایتخت
مشهورترین تکیه در تهران و البته در ایران تکیه دولت است که علاوه بر تأثیر بسزایی که در تاریخ تعزیه داشته، بهعنوان بزرگترین نمایشخانه تمام اعصار ایران نیز شناختهشده است. بر اساس آنچه در کتاب تاریخچه کاخ گلستان و ابنیه سلطنتی نوشته یحیی ذکاء، آمده، تکیه دولت بافرمان ناصرالدینشاه در سال ۱۲۸۴ هـ. ق؛ و مباشرت دوستعلی خان معیرالممالک (سرپرست ضرابخانه)، طی مدت حدود ۵ سال و با صرف هزینهای معادل یکصد و پنجاههزار تومان ساخته شد. در زمان احداث تکیه دولت، در تهران حدود ۴۰ تا ۴۵ باب تکیه وجود داشت که باگذشت زمان بر شمار آنها افزوده شد و به ۷۰ تا ۸۰ تکیه رسید. در این میان، تکیه دولت به سبب
نوع معماریاش، بیش از سایر تکایای قدیم تهران همچون «تکیه حیاط شاهی» و «تکیه حاج میرزا آغاسی»، توجه مورخان و هنرشناسان ایرانی و غیر ایرانی را به خود جلب کرده بود.
این تکیه شاهکاری در معماری عصر قاجار بهحساب میآمد و ناصرالدینشاه ایده ساخت آن را بعد از سفرهایش به فرنگ پیدا کرد. او در مسافرتهایش به اروپا با تئاترها و سالنهای نمایش آنجا آشنا شده و تصمیم گرفت مشابه آن را در دارالخلافه خود بسازد. شباهت معماری این محل با معماری رویال آلبرت هال لندن (بزرگترین سالن تئاتر سلطنتی انگلستان) که توسط مهندسین انگلیسی طراحی و اجرا گردیده بود، سندی بر این مدعاست. استاد حسینعلی مهرین نیز تکیه دولت را به شکل یک منشور هشتضلعی که در داخل به یک استوانه کامل با قطر میانی حدود ۶۰ متر تبدیل میشد و با ارتفاع ۲۴ متر ساخت. تکیه دولت تا پیش از احداث کاخها و ساختمانهای بلند در اواخر دوره قاجار، از بلندترین بناهای پایتخت بود بهطوریکه از پنج فرسنگی شهر پیدا بود. اعتمادالسلطنه وزیر انطباعات ناصرالدینشاه، در یادداشتهای خود در مورد تکیه دولت چنین نوشته است: «... تکیه دولت از بناهای بسیار عالی دولتی است که مدور و چهار طبقه ساختهشده و همه از آجر است. این تکیه از پنج فرسنگی تهران همچون کوه عظیمی در میان شهر پیداست و بهجز این بنا، گنبدهای مساجد و غیره که بسیار مرتفع هستند، هیچ نمایان نیستند...»
در هر طبقه تکیه، غرفهها و طاقنماهایی مشرفبه فضای مرکزی وجود داشتند که هرکدام برای یکی از بزرگان کشوری و اعیان در نظر گرفتهشده بود. تعدادی از این غرفهها دارای در و پنجرههای ارسی بودند و دسترسی به آنها، از طریق دالانها و راهپلههای پشت غرفهها امکانپذیر بود.
ساموئل بنجامین، در کتاب «ایران و ایرانیان» مشاهدات خود را از تکیه دولت طی سالهای ۱۳۰۰ تا ۱۳۰۳ هـ. ق؛ که در ایران بود، چنین مینویسد: موقعی که از کالسکه پیاده شدم، باکمال تعجب ساختمان استوانهای شکل مجللی را در مقابل خود دیدم که به وسعت و بزرگی آمفیتئاتر «ورونا» بود و با آجر و سنگ به سبک بسیار زیبایی ساختهشده بود... واقعاً توصیف زیبایی طاقها و سردرهای هلالی شکل تکیه امکانپذیر نیست. ایرانیها در حقیقت استاد این نوع معماری در جهان هستند.
قطعی است که ایرانیان طاقهای هلالی شکل را خیلی قبل از رومیها میساختهاند. رومیها این سبک را از ایرانیها تقلید کردهاند و باآنکه به طاقهای هلالی شکل خود خیلی مباهات میکنند، بااینحال هرگز کار آنها به زیبایی و اصالت کار ایرانیان نیست. تکیه دولت، پس از مشروطه بانفوذ و تأثیر فرهنگ و هنر غرب بر کشور و پیدایش تئاتر و نمایش جدید در ایران، ارزش و اهمیت پیشین خود را از دست داد. حتی گاهی مراسمی غیر از اجرای تعزیه نیز در آن برگزار شد؛ چنانچه در سالهای ۱۳۰۲ و ۱۳۰۴ شمسی، با مرمت برخی از قسمتهای تکیه، آن را برای برگزاری «نمایشگاه امتعه وطنی» و تشکیل «مجلس مؤسسان» در نظر گرفتند. تکیه دولت، عظیمترین نمایشخانه تاریخ ایران، سرانجام در سال ۱۳۲۶ به علل نامعلومی تخریب شد.
- تکیهای برای ازمابهتران
در شمالیترین نقطه پایتخت؛ جایی که چنارانش سر به آسمان ساییدهاند در قلب ده نیاوران، تکیهای برپاست که زیباییاش هوش از سر جهانگردان خارجی و داخلی برده است. این بنای عظیم و باشکوه که دارای فرم خاصی از معماری است در سال ۱۲۳۷ شمسی به دستور ناصرالدینشاه ساخته شد. تکیه نیاوران دارای صحن مسقف با خرپای بزرگ چوبی و سقف شیروانی بوده و به سبب تصویرهایی از برخی چهرههای نقاشی قهوهخانهای ایران از منظر زیباییشناسی از اهمیت بالایی برخوردار است. پروفسور ژان کالمار، ایرانشناس فرانسوی در کتاب تهران، پایتخت ۲۰۰ ساله مینویسد، تکیه نیاوران یکی از زیباترین تکیههای تهران و تنها تکیهای است که باگذشت سالها از طراز خوب معماری برخوردار است. تکیه نیاوران قدیمیترین تکیه باقیمانده از تهران قدیم است که در حقیقت تکیه تابستانی بوده و درزمانی که ماه محرم با فصل تابستان همزمان میشد رونق بسیاری پیدا میکرد. بر اساس آنچه تاریخ نویسان نوشتهاند، ناصرالدینشاه از ابتدای سلطنت خود به نیاوران علاقه داشت و بیشتر اوقاتش را در آنجا میگذراند و طی سالهایی که ایام محرم مصادف با تابستان میشد و او در آن ایام در کاخ صاحبقرانیه و نیاوران به سر میبرد تکیه دولتی نیاوران را بنا کرد.
مساحت تکیه ۱۵۰۰ مترمربع و مشتمل بر صحن میانی مستطیل شکل با گوشههای پخ شده است که در چهار ضلع آن طاقنماها و غرفههایی، در دوطبقه ساختهشدهاند. استاد حسن خرپاکوب معمار تکیه است و سقف آن را به صورتی ساخته که نمای بیرونی آن شمایل نیمتنه حضرت ابوالفضل (ع) را یادآور میشود. فضای میانی تکیه، در اصل روباز بوده و تنها به هنگام مراسم با چادر مسقف میشده که حدود نیمقرن پیش، با پوشش شیروانی پوشانده شد. باگذشت زمان، ساختار یک قرن و نیم پیش تکیه همچنان حفظشده است. قطر فضای دایرهای آجری وسط ۲۰ متر است که اطراف آن ۱۰ ستون سیمانی با پوشش چوب گردو قرار دارد. در اصلی تکیه هم با ارتفاع بیش از سه متر و نیم و قطر ۵۰ سانتیمتر از چوب گردو ساختهشده که همچنان پابرجاست.
یکی دیگر از تکیههای شمیران تکیه دزاشیب است که ساخت آن نیز در زمان ناصرالدینشاه صورت گرفت. قدمت آن به بیش از ۱۲۰ سال پیش میرسد. بهطوریکه میگویند در قسمت شمالی این تکیه نمازخانه کوچکی بوده و ساختمان کنونی آن به همت مرحوم رضا قلی خان مجدالممالک با مساحتی بیش از ۵۰۰ مترمربع بر پا میشود. این تکیه مانند تکیه نیاوران یکی از تکیههای زیبای شمیران است که در سال ۱۳۸۴ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسید.
- میراثی از طهران قدیم
در کتاب تاریخ تهران از تکیه رضا قلی خان بهعنوان یکی از نامدارترین تکایای تهران نامبرده شده که در محله عودلاجان قرار داشته است. محله عودلاجان یکی از چهار محله قدیم تهران است که روزگاری مرکز قریه تهران به شمار میرفت. این تکیه نامدار و مهم در مسیر راسته سرچشمه قرار داشت که بعد از پامنار مهمترین و طولانیترین گذر محله عودلاجان را تشکیل میداد. بعدها در کنار این تکیه دو آبانبار، یک سقاخانه و مسجد به مساحت ششصد مترمربع ساخت شد.
تکیه میرزا ابوالحسن خان ایلچی دیگر تکیه مشهور در تهران قدیم است که در جنوب غربی ارگ سلطنتی قرار داشته و دیپلمات وقت روسیه، درباره آن چنین نوشته است: اپرای بزرگ پاریس که مایه مباهات پاریسیهاست، در نظر اعیان و اشراف تهران در مقایسه با این تکیه، بنای محقری بیش نیست. از دیگر تکایای قدیمی تهران میتوان به تکیه کورها اشاره کرد که با وسعتی معادل ۴۵۰ مترمربع در جنوب بازار تهران بوده و ۳ باب مغازه هم در آن قرار داشته است.
تکیه عربها در محله عربها، تکیه سرچشمه در محله سرچشمه پایین، تکیه دانگی در نزدیکی پاتوق دانگی، تکیه حیاط شاهی در محله حیاط شاهی و تکیه عودلاجان در نزدیکی کوچه نقارهچیها و تکیه منوچهرخانی با وسعت بیش از ۵۰۰ مترمربع نام دیگر تکیههایی است که روزگاری در تهران قدیم تنها پناه و مأمن عزاداران حسینی به شمار میآمدند و از معدود مکانهای تاریخی هستند که هنوز بنای آنها برجایمانده است.
خط تا
میراث خاندان صفوی
قدیمیترین تکیه تهران تکیه خانم یا «تکیه خانوم» نام دارد که در محدوده بازارچه نایبالسلطنه در خیابان پانزده خرداد امروزی قرار داشته است. درواقع بعدازآنکه شاهطهماسب صفوی به دور تهران حصاری کشید و باعث آبادانی و گسترش آن شد، خواهرش اقدام به ساخت مدرسه، تکیه و حمام برای اهالی تهران کرد. هر سه اینها در تاریخ به مدرسه، تکیه و حمام خانم مشهور شدند. در همان دوران در مکان دیگری که در نزدیک به تهران بود تکیه دیگری شکل گرفت که هنوز هم پابرجاست. این تکیه که قدیمیترین تکیه تهران است به نفرآبادی معروف است و بیش از سیصد سال عمر دارد. هیئت عزاداری این تکیه به نام حضرت علیاکبر (ع) است اما اهالی آن را با همان نام «تکیه نفر آباد» میشناسند. این تکیه در شهرری و در منطقه ۲۰ و در محله نفر آباد قرارگرفته است؛ یعنی در ضلع جنوب شرقی حرم حضرت عبدالعظیم (ع). سردر این تکیه کاشیکاری است و روی کاشیها واقعه شهادت حضرت علیاکبر (ع) نقاشی شده است. نمای بیرونی دیوارها نیز آجری بوده و همچنان حال و هوای قدیمی خود را حفظ کرده است.
آخر خط
معماری فضاهای تکیه
تکایا دارای بخشهای مختلفی هستند که هر بخش کارکرد مخصوص به خود را دارد. تکیه با مجموع اجزای خود، نمادی از صحرای کربلاست تا در آن مراسم تعزیه و عزاداری سیدالشهدا (ع) ویارانش برپا شود. تکیهها ازنظر معماری به دو گروه یک طبقه و چندطبقه تقسیم میشود. تکیههای سنتی یک طبقه شامل یک حیاط مرکزی که در وسط آن میدانک و یا جایگاه تعزیه و شیبه خوانی هست که این میدانک از اطراف حدود ۸۰ سانتیمتر تا ۵/۱ متر بلندتر است و فرم آن در اکثر تکایا فرم ۸ ضلعی و یا مربع است. در تکایایی که سرپوشیده است اکثر در چهار طرف این محوطه چهار و یا هشت ستون قرار دارد. در اطراف این قسمت محوطه و یا معبر و گذر است و سپس سکو و یا حجرهها قرار دارد. برخی حجرهها در تکایای قدیم به یکدیگر راه نداشته و پوشش این حجرهها بهصورت طاق و قوس بوده است. کف این حجرهها نیز حدود ۶۰ تا ۸۰ سانتیمتر از کف محوطه بالاتر بوده بطوریکه با نشستن بر روی آن دید کافی به محوطه مرکزی وجود داشته است.
فرش کف محوطه این تکیهها از سنگفرش و یا آجر پوش و فرش کف حجرهها و سکوی وسط آجرفرش بوده است. در بعضی از تکایا قسمت حجرهها دوطبقه بوده و در چهارگوشه پله ارتباطی از طبقه هم کف به اول احداث گردیده است و این پلهها اکثراً تا بام ادامه داشته و در هنگام کثرت جمعیت عدهای جهت نظاره کردن به بام میرفتند. طبقه دوم اینگونه تکایا معمولاً مختص بانوان بوده بطوریکه با استفاده از پله رفتوآمد بانوان قابلرؤیت مردان حاضر در حجرهها نباشد.
سقف حجرهها تا قبل از سلطنت پهلوی تیرپوش بود و در عصر پهلوی جای خود را به تیرآهن داد. یکطرف تکیه معمولاً از قسمت گذرها دو یا چند حجره مخصوص اجراکنندگان و گردانندگان مراسم بوده است و در این قسمت فضایی جهت آبدارخانه در نظر گرفته میشد که به حاضرین چای و شربت نذری داده میشد در برخی مراسم مخصوصاً مراسم دهه ماه محرم بهصورت نمادین آب از مشک توسط سقا بهعنوان تبرک و یادی از عاشورا داده میشد و حاضران نیز وجوه نذری خود را به محوطه پرتاب و یا به سقا میدادند. «نخل» از دیگر نمادهایی است که در برخی تکایا قرار دارد، این حجم هندسی که از چوب ساخته میشود، نمادی است از آزادگی امام حسین (ع) ویارانشان و همچنین تابوتی است برای آن بزرگان بی تابوت و کفن.
* منبع: تهران شهر