عصر 27 بهمن 84 به دنبال وقوع جنایتی مرگبار در شهرک جمهوری تهران، تیمی از کارآگاهان پلیس عازم محل حادثه شده و با جسد خونآلود یک زن و پیکر نیمه جان دختر جوان وی مواجه شدند.
در حالی که نخستین بررسیها نشان میداد این مادر و دختر هدف حمله کینه جویانهای قرار گرفتهاند، تحقیقات از دختر مجروح بر روی تخت بیمارستان آغاز و او مدعی شد که عامل این حمله مرگبار پسر عموی 21 سالهاش است که از مدتها پیش در خانه آنها زندگی میکرد و هنگام جنایت پس از ورود از پنجره با چاقو به وی حمله شده است اما مادرش با فداکاری خود را سپر او کرده است و با ضربات چاقوی پسر عموی انتقامجو جان باخته است.
به این ترتیب تحقیقات پلیسی برای دستگیری پسرعمو آغاز و مدتی بعد ماموران با شناسایی مخفیگاهش او را دستگیر کردند.
جنایت پس از شنیدن جواب رد
در حالی که با اعتراف مرد جوان به قتل زنعمویش، این پرونده با صدور کیفرخواست بر روی میز قضات شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران قرار گرفته بود، صبح سهشنبه 16 مرداد محاکمه وی در حضور قاضی عزیزمحمدی و 4 مستشار دادگاه آغاز شد.
در این جلسه پس از آنکه خانواده مقتول از دادگاه درخواست صدور حکم قصاص متهم را کردند، وی در جایگاه قرار گرفت و در دفاع از خود گفت: از شهرستان به خانه عمویم آمده بودم و در یک نانوایی کار میکردم.
حدود یک سال از حضور من در خانه عمویم میگذشت و من در این مدت به دختر عمویم دل بسته و عاشق او شده بودم. مدتی بعد وقتی از سر کار به خانه بر میگشتم چند نفر از بچه های محل گفتند برای دختر عمویم خواستگار آمده و او هم جواب مثبت داده است.
آنقدر عصبانی شدم که تصمیم گرفتم خانه آنها را ترک کنم به همین خاطر به شهرستان برگشتم ولی فکر دختر عمویم یک لحظه هم از سرم بیرون نمیرفت.
به همین خاطر شبانه به تهران برگشتم و چون میخواستم انتقام بگیرم با شکستن پنجره وارد خانه آنها شدم. با چاقویی که از قبل آماده کرده بودم به طرف دخترعمویم هجوم بردم اما مادرش خودش را سپر بلای او کرد و متاسفانه ضربات چاقو به بدن او وارد آمد. من قصد کشتن زن عمویم را نداشتم و حالا هم هر چه آنها بخواهند قبول میکنم.
پس از اظهارات متهم قضات دادگاه وارد شور شدند و او را به قصاص محکوم کردند.