متهم در جلسه محاکمه مدعی شد روز حادثه برای بازگرداندن نوعروسش به خانه آنها رفته بود و قصد جنایت نداشت.
شامگاه 24 مهرماه سال 85 زمانی که خانواده پسر جوانی به نام حسین در شهرستان ملارد با شنیدن فریادهای مردی، خود را به کوچه رساندند با پیکر نیمه جان فرزندشان که در وسط کوچه افتاده بود مواجه شدند. آنها به سرعت به کمک حسین شتافتند اما پسر جوان پیش از رسیدن به بیمارستان جان خود را از دست داد.
با گزارش این ماجرا به پلیس، تیمی از ماموران عازم محل حادثه شده و وقتی متوجه شدند مرد جوان بر اثر وارد آمدن یک ضربه چاقو به قلبش به قتل رسیده است، تحقیق از خانواده مقتول را آغاز کردند.
پدر مقتول در بازجوییها به پلیس گفت: ساعتی قبل در حالی که همسرم تازه سفره افطار را جمع کرده بود، پسرم برای رفتن به محل کارش از خانه خارج شد اما هنوز چند دقیقه نگذشته بود که متوجه شدم مردی فریاد زنان به در خانه میکوبد. وقتی به کوچه رفتم با پیکر نیمه جان حسین مواجه شدم و آنجا بود که از شاهدان شنیدم پسرم مورد حمله دامادم قرار گرفته است.
پس از اظهارات این مرد، از آنجا که تحقیقات پلیسی نشان میداد دختر جوان خانواده مقتول برای فرار از کتکهای شوهرش خانه خود را رها کرده و به خانه پدرش پناه آورده بود، ماموران داماد جوان خانواده را دستگیر کردند و او در بازجوییها به حمله مرگبار به برادر همسرش اعتراف کرد. در حالی که جوان متهم مدعی بود به خاطر اختلافات خانوادگی دست به این جنایت زده است، پرونده با صدور کیفرخواست به شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد و متهم روز گذشته پای میز محاکمه رفت.
در این جلسه پس از بیان کیفرخواست از سوی قاضی خاکی و درخواست قصاص متهم از سوی خانواده مقتول، وقتی متهم، پای میز محاکمه قرار گرفت در دفاع از خود گفت: 20 روز از ازدواجم میگذشت که با همسرم دچار اختلاف شدم و یک روز خانواده او به بهانه اینکه من در خانهام را به روی مادرزنم باز نکردهام به خانه من آمدند و همسرم را به خانه خود بردند. من هم روز حادثه برای بازگرداندن همسرم به خانه آنها رفته بودم که با برادرش درگیر شدم و پس از وارد کردن 2 ضربه چاقو به بدنش پا به فرار گذاشتم.
پس از اظهارات متهم، در حالی که او از این جنایت اظهار پشیمانی میکرد، قضات دادگاه وارد شور شدند و وی را به قصاص محکوم کردند.