هرچند گاهی اوقات اکشنهایی روی پرده میآیند که حتی منتقدان سختگیر و نخبهگرا هم نمیتوانند جذابیتهایشان را انکار کنند. «تیرانداز» ساخته آنتوان فوکوا یکی از این فیلمهاست.
آن هم در حالی که ممکن است در نگاه اول این فیلم، چیزی بیشتر از یک اکشن خوش آب و رنگ به نظر نرسد. به خصوص این که در «تیرانداز» شاهد یک ابر قهرمان هستیم که یک تنه مقابل یک سیستم میایستد.
آنتوان فوکوا در واقع از یکی از الگوهای امتحان پس داده سینمای حادثهپرداز استفاده کرده اما آنچه باعث شده حاصل کارش چشمگیر و تماشایی از کار درآید، توجه به پس زمینه است.
در واقع او بستر اجتماعی اثرش را فدای قهرمان پردازی نکرده است. باب لیاسواگر آدمی است که در دل مناسبات روز جامعه آمریکا حضور دارد و البته کاراکتری تخیلی هم نیست. ارجاعات فیلمساز به رخدادهایی که ریشه در سیاستهای دولت آمریکا دارند و لحن انتقادی اثر باعث شده تا «تیرانداز» چیزی فراتر از یک اکشن صرف باشد.
ضمن این که فیلمساز کوشیده تا با رعایت جزئیاتی که عموماً در آثار حادثهپرداز، به آنها توجهی نمیشود، کاراکتر اصلیاش را ملموس از کار در آورد. به همین خاطر و به واسطه پردازش کاراکتری که در عین تواناییهای ویژه، دارای ابعاد انسانی نیز هست، تماشاگر خیلی زود با او همذاتپنداری میکند.
تلهای که برای به دام انداختن باب لیاسواگر از سوی مأموران حکومتی ایجاد شده و تلاش او برای رهایی از مخمصه، درام اثر را قوام میبخشد و به حرکت در میآورد. به خصوص این که بابلی که تیرانداز ماهری است و به ظاهر از او خواسته شده تا توطئهای علیه رئیس جمهور را خنثی کند، در طول فیلم و در حال گریز از دست مأموران، در تلاش است تا مقابل سیستمی فاسد که برایش دردسر ایجاد کرده بایستد.
کارگردانی «تیرانداز» به لحاظ رعایت ضرباهنگ به مثابه یک کلاس درس میماند. فیلمساز دقیقاً میداند که کجا ی قصه نیاز به حرکت دارد و در چه موقعی باید یک سکانس پر هیجان و پر تعلیق را تدارک دید.
به همین خاطر «تیرانداز» جزو آن دسته از آثاری است که تماشاگر را تا انتها به روی صندلی میخکوب میکند. بخشی از این به فن سالاری کارگردان در خلق هیجان و خوش ساختی سکانسهای اکشن باز میگردد و بخشی هم به روایت کلاسیک اثر؛ روایتی که نشان میدهد الگوهای کلاسیک اگر درست به کار گرفته شوند، همچنان میتوانند شکوهمند و تأثیرگذار باشند.
بازی خوب مارک والسبرگ در نقش باب لی اسواگر، هم سهم قابل ملاحظهای در توفیق فیلم دارد. با چهرهای مصمم که اقتدار کاراکتر بابلی را به درستی به تصویر میکشد و البته فاصله زیادی هم با قهرمانان پوشالی اکشنهای هالیوودی دارد.
در «تیرانداز»، کارگردانی ابایی از این نداشته که یک فیلم حادثهپرداز و پرهیجان بسازد و نکته اساسیتر این که واضح است فردی که پشت دوربین ایستاده از ساخت این صحنهها لذت برده و توانسته این لذت را به تماشاگر هم تسری بخشد. «تیرانداز» بار دیگر نشان میدهد که از دل کلیشهها هم میتوان فیلمی با طراوت و سرزنده خلق کرد؛ اکشنی چنان خوش پرداخت، که منتقدان از دادن ستارههای پرتعداد به آن، دست و دلشان نلرزد.