گویا «ارزنویسیاب» زیستمحیطی هم پیدا کردهاند. (چه نام دیگری میتوان داد به ارزیابیهای زیستمحیطی که از قبل قرار است بر وجوب اجرای طرح صحه بگذارند؟)
تا چند ماه دیگر 2 انتخابات مهم فرا می رسد و میدانیم همه اینگونه طرحها معمولاً در آستانه چنین ایامی کلنگ میخورند.
اگرچه برای عبرتآموزی در این باره شاید قدری دیر شده باشد، اما دستکم بهعنوان تنبهی برای طرحهای مشابه خوب است رفتار دیگران با محیط طبیعیشان را مقایسه کنیم با آنچه خود بیدریغ بر طبیعت این سرزمین روا میداریم.
کاپری، یکی از مهمترین و مشهورترین جزایر جهان است. برای جهانگردان اروپایی حتی جذابیتی افزونتر از هاوایی، پورتوریکو و سنت لوسیا دارد. جزیرهای زیبا که فخر اروپا و مدیترانه است و هر جهانگردی در هر جای جهان آرزوی دیدار آن را دارد.
عمده تأسیسات توریستی این جزیره در مرتفعات کوهستانی آن واقع هستند. تأسیساتی بسیار پرهزینه اما کم ظرفیت که غالباً برای اقامت در آنها از مدتها قبل باید جا ذخیره کرد.
آنچه در کاپری شگفتی برمیانگیزد راههای دسترسی به تأسیسات و بسیاری از جاذبههای توریستی است که عمدتاً عبارت است از کورهراههایی کوهستانی بسیار باریک و سختگذر.
مقامات محلی در برابر این پرسش همیشگی جهانگردان که چرا جادههای جزیره را قدری پهنتر نمیکنید پاسخ میدهند که: «یک متر پهنتر شدن هر جاده به معنای دستور مرگ قطعی برای بخشی از مساحت محدود جزیره است.
جایی که هزاران سال طبیعتی زایا و زیبا بوده تا آخر تاریخ به زیر آسفالت خواهد رفت. هنوز هیچ طرح اقتصادی نتوانسته ما را مجاب کند به پذیرفتن دستور قتل نه ده ها هکتار مساحت از طبیعت، بلکه حتی فقط چند متر مربع از سرزمینی که هزاران سال بیدریغ به ما و نیاکانمان برکت بخشیده است...»
... و گفت چون کار مرد بالا گیرد، از پاکی بالا گیرد نه از بسیاری... دست بشوییم از قتل البرز مرکزی، پاکی فرجام را به بسیاری آراء نفروشیم و بدانیم بیآن جاده هم هیچ گرمابدری در راه نخواهد ماند.