نهتنها آزادراه تهران- شمال ساخته میشود که هنوز بخشهایی از آن ارزیابی زیستمحیطی ندارد، بلکه برای روسفیدی آن جادهای خواهند ساخت که از گرمابدر البرز را میشکافد تا پارک ملی لار.
به اینها باید خبر پاکتراشی جنگل در مسیر سلمانشهر به کلاردشت و همچنین خبر تغییر کاربری بخشی از اراضی جنگلی گیلان را هم افزود.
اینهمه خبر پر از آبچشم فقط برای یک هفته. در هرجا که دستشان برسد سد میزنند و جاده میکشند و پتروشیمی بهراه میاندازند به بهانه توسعه. و البته پر بیراه نیست.
جوانان اشتغال میخواهند و مدیران انتخابات و انتخابات هم رأی مردم و افسوس که اصرار بر توسعه پایدار حتی یک رأی به صندوق کسی واریز نمیکند و این شتابناک این سو و آن سو کلنگ بر زمین زدن است که تحبیب قلوب میکند در جاهایی که خیل جوانان بیکار صف کشیدهاند در سینهکش دیوارها. تا این حد قابل درک است و البته همدردی میشود با کلنگزنان محترم.
اما امیدواریم آنچه را که درباره ضرورت تخریب طبیعت برای دستیابی به توسعه از آنها نقل شده، به جد نگفته باشند. باز هم ارجاعشان میدهم به نظریه خط همدمای 21 درجه السورث هانتینگتون.
اینکه در تمام جهان، تأکید میکنم تمام جهان، سطح عمومی رفاه فقط در مناطقی بالاتر از متوسط جهانی است که طبیعتی پایدار، اقلیمی معتدل و زیستبومهایی متوازن دارند. هرجا که تباهی و تخریب طبیعت رخ داده، فقر و تنش و ناپایداری هم بهصورت اجتنابناپذیر ریشه دوانده است.
این یک قاعده مهم و استثناءناپذیر در جغرافیای توسعه است و هیچکس درباره مصادیق آن مناقشهای ندارد. ایران خود یکی از این مصداقهای بیمناقشه است.
مرور کنیم سرنوشت مردم در میلیونها هکتار مناطق جنب بیابانی کشور... و گمان نکنیم در هر کلنگزنی لذتی هست که در هیچ مداقهای نیست.