ابتكار هم در گفتوگويي كه در روزنامه شرق منتشر شد، گفت: «خوب است بدانيد تعدادي از همين نمايندگان كه در اين روزها سرسختانه درحال انتقاد از سازمان محيطزيست هستند، دقيقا سهروز قبل از وقوع نخستين موج گردوغبار در كميسيون تلفيق مجلس در يك نوبت همه اعتبارات پيشبينيشده براي مقابله با پديده گردوغبار در بودجه سال٩۴ كه از سوي سازمان محيطزيست در بودجه گنجانده شده بود را بهصورت كامل حذف و آن را به يكي از مصارفي كه مدنظر خودشان است منتقل كردند.»
او در ادامه به خبرنگار شرق گفته بود: «ما فريادمان از اين كار درآمد، بهشدت اعتراض كرديم، بخشي از آن اعتبار ۶٠ ميلياردي از محل عوارض آلايندگي بود كه ما گفتيم براي پايش نظارت و مقابله با گردوغبار اختصاص دهيم، يك مورد هم ۵۵ ميليارد تومان بهصورت مشخص ويژه بحث گردوغبار و احياي تالابها بود كه اين را هم بهصورت كامل از بودجه حذف كردند.»
شمسالله بهمئي در واكنش به اظهارات ابتكار مبني بر حذف اعتبارات مربوطه به مقابله با پديده گردوغبار توسط نمايندگان كميسيون تلفيق مجلس اظهار داشت:كميسيون تلفيق در بند۲ تبصره۱۹ از مصوبات لايحه بودجه۹۴ اعتباري معادل ۵۵ميليارد تومان را براي مقابله با ريزگردها و بحث تالابها اختصاص داده است. اما متأسفانه رئيس سازمان محيطزيست حتي از وضعيت بودجهاي اين سازمان نيز اطلاعي ندارد و بدون اطلاع اقدام به اعلام برخي نظرات ميكند.
در تازهترين اظهارات دلاور نجفي، معاون اسبق سازمان حفاظت محيطزيست ابتكار را به فرافكني در مسئله ريزگردها و داشتن پرونده قضايي درخصوص معضلات تالاب شادگان متهم كرد.
در بخشهايي از نامه سرگشاده دلاور نجفي كه روز گذشته خبرگزاري فارس آن را منتشر كرده آمده است: «بهدنبال رخداد هجوم ريزگردها به استان خوزستان و انتقادات مردم و مسئولان آن استان از سازمان حفاظت محيطزيست، سركار عالي در مصاحبههاي متعدد با رسانهها بهرغم تبيين نسبتاً درستي كه از موضوع گردوغبار ازجمله دلايل علمي وقوع آن و راهكارهاي مقابله ارائه نموديد، متأسفانه بخش عمدهاي از قصور و تقصير را متوجه دولتهاي نهم و دهم نموديد.
جهت يادآوري سركار عالي و همچنين تنوير افكارعمومي نكاتي در اين خصوص بيان ميگردد: تقريباً همگي صاحبنظران موضوع ريزگردها در جنوب غرب كشور اذعان دارند كه اين ريزگردها داراي 2منشأ داخل و خارجي است و عمدهترين منشأ خارجي آن را كشور عراق و بيابانهاي جنوبي و غربي آن ميدانند. اگرچه صحبت از بيابانهاي عربستان، سوريه، اردن و كويت نيز گاهي شنيده ميشود اما آنچه در سالهاي اخير بيشتر كشور ما را متاثر نموده است، بيابانهاي كشور عراق است. منشأ داخلي اين ريزگردها در استان خوزستان نيز عمدتاً از 2كانون شامل بخش خشكي تالاب هورالعظيم و بيابانهاي ماهشهر و بخش خشك تالاب شادگان هستند.
اينكه چرا بخشهايي از تالاب هورالعظيم خشك شده و تبديل به كانون و منشأ ايجاد ريزگردها گرديده است، 3دليل عمده را ميتوان برشمرد:
يكي از اين دلايل به زمان جنگ تحميلي و اقتضائات آن دوره برميگردد كه ميتوان به احداث جادههاي شط علي و شهيد همت اشاره كرد كه باعث گرديد تا تالاب قسمت ايراني به 2بخش شمالي و جنوبي تقسيم گرديده و انسداد مرز در دل تالاب نيز باعث شد تا به 2قسمت شرقي و غربي تقسيم گردد يعني عملاً تالاب هورالعظيم به 4قسمت نسبتاً مجزا تبديل گرديد.
دومين دليل، كاهش ميزان ورودي آب تالاب است كه عمدترين علت آن احداث سد كرخه است. مقصد نهايي رودخانه كرخه تالاب هورالعظيم است كه با احداث سد كرخه و مهار طغيانهاي رودخانه كرخه عملاً تالاب هورالعظيم با كاهش حجم ورودي آب مواجه گرديد.
سومين دليل نيز انجام عمليات اكتشاف و استخراج نفت در پهنه وسيعي از تالاب هورالعظيم بهويژه بخش جنوبي آن در قالب ميدان نفتي آزادگان است.
نگاهي اجمالي به اين 3 عامل و تاريخچه آنها بهراحتي ميزان نقش دولتهاي گذشته را به وضوح نشان ميدهد. از دليل اول كه به دوره دفاعمقدس برميگردد، اگر بگذريم، مطالعات سد كرخه در سال1367 توسط شركت مهاب قدس انجام و احداث آن در سال1370در دولت سازندگي آغاز و در سال1380 و دولت اصلاحات و همزمان با مديريت سركارعالي خاتمه يافت.
همانگونه كه بهدرستي اشاره كرديد «دخل و تصرف در بخشهاي بالادستي تالاب چنين عواقبي را رقم زده است» ولي اشاره نگرديد كه اين دخل و تصرف در چه دورهاي انجام شده است و كدام دولتهاي پس از انقلاب بايد پاسخگو باشند؟! قطعاً دولتهاي نهم و دهم در اين ميان نقشي نداشتهاند.
تاريخچه اكتشاف و استخراج نفت در تالاب هورالعظيم نيز بدينگونه است كه مطالعات لرزهنگاري آن جهت اكتشاف در دولت سازندگي و بلافاصله بعد از پايان جنگ تحميلي تكميل و آغاز گرديد و احداث چاههاي اكتشافي آن در سال1376 و در دولت اصلاحات و همزمان با مديريت سركار عالي انجام و بهعنوان بزرگترين ميدان نفتي كشور معرفي گرديد.
در سال1382 و همزمان با مديريت سركار عالي، بهرهبرداري از اين ميدان نفتي نيز بهصورت بيع متقابل با يك شركت ژاپني آغاز شد و پهنه وسيعي از تالاب بهصورت كاملاً خشك شده تحويل دولت نهم گرديد اين بهرهبرداري در سالهاي بعد تاكنون نيز ادامه داشته است. پس همانگونه كه تاريخ تغييرات در تالاب هورالعظيم را مشاهده ميفرماييد هم احداث سد كرخه و كاهش ورودي آب به تالاب و هم اكتشاف و آغاز استخراج نفت در دورههاي مديريت سركارعالي بهوقوع پيوسته است و انتساب آن به ديگران صحيح و منطقي نيست.
و اما داستان غمبار رودخانه كارون در خوزستان و كاهش دبي آن و بالطبع كاهش ورودي آب به تالاب شادگان نيز وضعيتي مشابه هورالعظيم دارد كه جهت اطلاع سركار عالي و تنوير افكارعمومي بهطور خلاصه تاريخچه مختصري از سدهاي احداثي روي رودخانه مذكور بهشرح زير اشاره ميگردد:
سد شهيد عباسپور يا كارونيك؛ عمليات اجرايي اين سد از سال1344 آغاز و در سال1354به پايان رسيد.
سد مسجدسليمان (گدار لندر)؛ مراحل احداث اين سد از تابستان1370 آغاز و سال1380 به پايان رسيده است و حدود 5سال دوره ساخت آن در زمان مديريت شما بوده است.
سد كارون3؛ عمليات اجرايي اين سد در سال1373 آغاز و در سال1383 به پايان رسيده است كه از مجموع 11سال دوره ساخت آن، 8 سال دوره مديريت سركار عالي بوده است.
سد كارون4؛ مراحل احداث اين سد از سال1376 آغاز و در سال1390 به پايان رسيده است كه از دوره 14ساله ساخت آن، 8سال دوره مديريت شما بوده است.
سد گتوند عليا؛ عمليات اجرايي اين سد از سال1376 آغاز و در سال1391 به پايان رسيد و حدود 8سال اوليه دوره ساخت آن در زمان مديريت سركار عالي بوده است.
همانگونه كه مشاهده ميفرماييد دوره ساخت تمامي سدهاي مذكور بين 5 تا 8 سال مديريت دوره قبل سركار عالي را پوشش ميدهد و بهعبارتي در دوره قبل مديريت سركار عالي و طي 8 سال آن يعني از سال1376 تا 1384 سدهاي مذكور در حال احداث بوده است و بايد از شما سؤال بشود كه چرا به فكر امروز تالاب شادگان نبوديد؟ بد نيست سركار عالي جهت يادآوري تاريخهاي ذكر شده با توجه به دسترسي به اسناد مكتوب و موجود آنها را مطالعه نماييد و يا حداقل از طريق موتورهاي جستوجوگر اين چند كلمه مربوط به سدها را جستوجو نماييد.
- سركار خانم دكتر ابتكار
حل معضل گردوغبار خوزستان در گرو انداختن گناه آن به گردن ديگران نيست و اگر روزي بهدنبال قصورها و تقصيرها بگرديم، كسي بيشتر از شما مقصر نخواهد بود و شما تنها فردي هستيد كه درخصوص معضلات تالاب شادگان پرونده قضايي داريد پس بهتر است بهجاي مقصر جلوه دادن ديگران، فكر و امكانات كشور را در خدمت مردم صبور خوزستان قرار دهيم و هر كس سهم خود را در تخريب بپذيرد و قول جبران بدهد. اگر اين كار را بكنيم قطعاً مردم مهربان خوزستان در ميان طوفان گردوغبار نيز به رويمان لبخند خواهند زد.»