تاریخ انتشار: ۵ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۹:۴۰

همشهری آنلاین- علی کدخدازاده: غذا اگر چه یک ضرورت زیستی است اما از سویی از آن به عنوان یک عنصر فرهنگی یاد می‌شود با شناخت نوع غذای یک فرهنگ می‌توان به بخش‌هایی از ویژگی‌های زیستی و رفتاری یک جامعه پی‌برد.

غذاهاي ايراني زبانزد افراد خارجي است به تجربه بارها مشاهده كرده‌ام كه ميهانان خارجي از خوردن غذاهاي ايراني لذت مي‌برند. براي اغلب خارجي‌هايي كه غذاي ايراني مي‌خورند، خورش قرمه سبزي يكي از محبوب‌ترين غذاهاست.

كشور ما داراي تنوع فرهنگي، اقليمي و در نتيجه تنوع غذايي است. ساختار غذايي مناطق كوهستاني، ساحلي، كويري ايران تفاوت‌هاي چشمگيري با هم دارند اما تقربيا در يك ويژگي مشترك‌اند؛ غذاهاي ايراني غالبا تركيبي است. به عنوان مثال قرمه‌سبزي، خوش قيمه و ديگر خورش‌هاي ايراني، تركيبي از مجموعه مواد غذايي است كه آشپز آنها را با هم در يك مجموعه تركيب كرده و در نهايت يك غذاي واحد توليد مي‌كند. از سوي ديگر غذاهاي ايراني در هنگام ارائه تنوع محدودي دارند. به عنوان مثال براي نهار يك خورش به اضافه برنج مجموعه كامل يك غذاست. غذاهايي با عناصر مستقل كه در نهايت يك وعده غذايي را تشكيل مي‌دهند بسيار محدود‌اند. مثلا كتلكت ازجمله غذاهايي است كه گاه سيب‌زميني سرخ‌كرده نيز در كنارش قرار داشته و به همراه نان يك بسته غذايي را تشكيل مي‌دهند.

عناصر غذايي مكمل غذاي اصلي در فرهنگ غذايي ايراني متنوع‌اند، مانند ماست، ترشي و سبزي.

از سوي ديگر در طي ايام بيشتر غذاهاي ايراني جهت پرداخت سرخ مي‌شوند.

اما غذاهاي ژاپني اينگونه نيست. اصلي‌ترين ويژگي غذاهاي ژاپني، تنوع مواد غذايي در يك وعده است. غداهاي ژاپني بر خلاف نوع ايراني آن از بسته‌هاي مستقل و كنار هم تشكيل مي‌شوند و به اين ترتيب شما در يك وعده غذايي شاهد چندين خوراكي مستقل از هم با طعم‌هاي مختلف هستيد كه در مجموع يك وعده را تشكيل مي‌دهند.

غذاهاي ژاپني گرايش قابل توجهي به فرهنگ دريايي دارند. انواع محصولات دريايي از جلبك‌هاي خاص گرفته تا ماهي و ميگو بخش قابل توجهي از فرهنگ غذايي اين كشور را تشكيل مي‌دهند.

غذاهاي اين كشور به لحاظ بصري تنوع رنگ بيشتري نسبت به غذاهاي ايراني دارند. در غذاي ايراني اگر چه بادمجان يا لپه و لوبيا و پياز و گوجه و نظاير آن داراي تنوع رنگي هستند اما چون معمولا همگي مخلوط شده ويك غذاي تركيبي را بوجود مي‌آورند در نتيجه آن غذا معمولا تنوع رنگ ندارد اما چون عناصر تشكيل دهنده يك غذاي ژاپني معمولا به صورت مستقل ارائه مي‌شوند در نتيجه تنوع رنگ بيشتري دارند.

از سوي ديگر همين تنوع غذايي باعث مي‌شود كه فرد در هنگام خوردن يك غذا گاه بيش از پنج مزه را در يك وعده تجربه كند از طرف ديگر اين تنوع باعث مي‌شود كه غذا آرام‌تر و با تاخير بيشتري ميل شود در نتيجه هم زمان غذا خوردن طولاني‌تر مي‌شود و هم ميزان خوردن كم‌تر مي‌شود.

 

يكي ديگر از ويژگي‌هاي غذاي ژاپني نوع طبخ آن است. بيش از 12 وعده غذاي ژاپني و هر كدام را در رستوران‌هايي با سبك‌هاي مختلف ژاپني تجربه كردم كه در اين ميان شايد كمتر از 5 درصد عناصر غذايي سرخ شده بودند. تقريبا تمام غذاهاي ژاپني پخته مي‌شوند و شايد يكي از دلايلي كه بعضي‌ها تمايلي به اين نوع غذاها ندارند، عادت آنها به غذاهاي سرخ‌كرده است.
تقريبا در بسياري از غذاهاي ژاپني عنصر آب وجود دارد كه حالتي شبيه به سوپ يا آش بوجود مي‌آورد. از آنجا كه ژاپني‌ها با چوب‌هاي مخصوص غذا مي‌خورند و با اين چوب‌ها نمي‌توان مثل قاشق از سوپ استفاده كرد در نتيجه سركشيدن اين غذاهاي ‌آبكي يك رفتار و فرهنگ خوراك در ژاپن است.

در ميان عناصر غذايي ژاپني، برنج نيز وجود دارد. نوع طبخ آن تا حدودي شبيه برنج‌هاي ايراني است. اين برنج‌ها به گونه پخته مي‌شوند كه بسيار چسبناك و نرم هستند( حالت شفته) و تقريبا عاري از نمك. ژاپني‌ها در كنار غذاي خود مجموعه‌اي از مزه‌هاي ترش، تند و شيرين را دارند كه محتويات آنها تركيبي از ادويه و مواد گياهي است. اين مواد در ظرف‌هاي كوچك همراه غذا‌هاي اصلي سرو مي‌شود و فرد بر حسب علاقه خود مي‌تواند غذاي مورد نظر را با يكي از اين مزه‌ها تركيب كند.