اوايل در ظاهر حسادتش را نشان نميداد ولي كمكم كاري كرد كه ساير همكاران نيز تمايلي به برقراري ارتباط با همكار جديد نداشتند. مدام منتظر بود تا ايرادي در كار همكار جديد پيدا كند و گزارش آن را روي ميز معاون اداره قرار دهد. همه وقتش در زمان حضور در محل كار به همين موضوع اختصاص پيدا ميكرد. در خانه نيز مرتب از طريق تلفن اقدام به بدگويي از همكاري ميكرد كه هنوز يكماه از حضورش نگذشته بود. ديگر همه با فرد جديد سخت ارتباط ميگرفتند. البته روند كار از زمان حضور اين فرد تازهوارد بهتر شده بود و او با همه كارهايي كه كرد نتوانست خللي در كار همكار جديد وارد كند. بالاخره يك روز نتوانست اين وضعيت را تحمل كند و به جاي مسالمت با همكاري كه چيزهاي بيشتري از او بلد بود، برگه درخواست انتقالياش به واحدي ديگر را تقديم رئيس كرد تا براي دهمين بار در 5سال كاري، واحد كارياش را تغيير دهد. اين سرنوشت آدمي است كه در محل كار به موقعيتهاي شغلي و تحصيلي و خانوادگي همكارانش حسادت ميكند و شايد اگر به راهكارهاي خانم دكتر فروغ نيلچيزاده در درمان حسادت توجه كند، دست از اين كارها بردارد و سعي كند به جاي مقابله و فرار، مسالمت و قرار را جايگزين كند.
- آيا من فرد حسودي هستم؟
افراد حسود چندين ويژگي دارند كه در رفتارشان به خوبي مشخص است: اول اينكه پشت سر طرفي كه به آنها حسودي ميكنند، غيبت كرده و بهدنبال عيب ميگردند. دوم اينكه دشمني خود را پشت سر فرد ابراز كرده ولي جلوي او چاپلوسي ميكنند. سوم اينكه وقتي براي آن فرد مشكلي ايجاد ميشود، خوشحال ميشوند و چهارم اينكه وقتي آن فردي كه مورد حسادت اوست، خوشحال باشد و موفقيتي نصيبش شود دچار غم و اندوه ميشوند. اين 4 ويژگي باعث ميشود تا انسان حسود معمولا فرد تنهايي باشد و دوستان زيادي پيدا نكند و همان دوستان اندكي هم كه پيدا ميكند از او فاصله بگيرند. بهدليل حس منفي ارتباط با فرد حسود، همه از روي اجبار و ناچاري با او ارتباط برقرار ميكنند. فرد حسود هر طور شده ميخواهد نعمتها را از بين ببرد و اگر بتواند تخريب شخصيت كند و دائما مانعي براي ديگران ميشود. براي انسان حسود مهم است كه ديگران نداشته باشند تا او از نداشتههاي ديگران لذت ببرد. همه ويژگيها به اين دليل است كه انسان حسود ارتباط معنوي قوي با خداوند ندارد و خودش را دستكم ميگيرد و نعمتهايي را كه خداوند به او داده نميتواند ببيند.
- علت را بيابيد
افرادي كه حس حسادت زيادي دارند و بهخاطر موقعيت بالاتري كه براي كسي پيش ميآيد ناراحت ميشوند، بهطور حتم ميدانند كه حسودي بد است و خودشان را فريب ميدهند ولي نميتوانند خود را نجات دهند درصورتي كه با تمرين كردن بهراحتي ميتوانند خودشان را از شر حسادت رها كنند. كسي كه دچار حسادت به همكار شده در مرحله اول بايد دنبال علت حسادتش بگردد. فردي كه بهخاطر ارتقاي شغلي همكارش احساس رنج و دلخوري ميكند، بلافاصله بايد از خودش بپرسد كه چرا از خوشي همكارم بايد ناراحت باشم؟ بايد علت ناخوشي خودش در اين زمينه را پيدا كند. ببيند از اينكه همكارش به اين درجه رسيده، ناراحت است يا از اينكه خودش آن ويژگيها را ندارد يا از اينكه همكارش با داشتن آن ويژگيهاي مثبت باعث جلب توجه ديگران شده و سمتش بالاتر رفته، ناراحت است. گاهي اوقات ممكن است فرد فقط بهخاطر موقعيتي كه به همكارش داده شده احساس حسادت نكند ولي رفتار اطرافيان بهگونهاي باشد كه باعث شود او به اين همكار حسودي كند و نتواند با او مواجه شود. پس بايد علت را پيدا كنيد تا بتوانيد به راهحل بهتري دست پيدا كنيد.
- هميشه از خدا تشكر كنيد
در مرحله بعد بايد به شكرگزاري خداوند روي آورد و از خداوند بهخاطر نعمتهايي كه به او داده سپاسگزاري كرده و سجده شكر به جا آورد. او بايد با تك تك سلولهاي بدن خود بهخاطر سلامتي، جواني و تواناييهاي فكري و روحي كه پيش از اين از آنها براي رنج دادن خود استفاده ميكرد از خداوند تشكر كند. وقتي اين فرد توانست شكر نعمتهايي كه خدا به او داده را به جا آورد، پس ميتواند نعمتهايي را كه خداوند به ديگران داده است نيز ببيند و حسودي نكند.
- دست از تخريب همكار برداريد
در مرحله سوم بايد سعي كند دست از تخريب همكارش براي گرفتن موقعيتي كه به او داده شده بردارد. با خودش تمرين كند كه به موقعيت شغلي همكارش فكر نكند و منتظر عيبجويي از آن فرد نباشد. وقتي مدام به رفتارها و موقعيتهاي همكارتان فكر كنيد، نميتوانيد به كارهاي خود به خوبي برسيد و شايد اين باعث شود همين موقعيت شغلي كه الان داريد را هم از دست بدهيد. درحاليكه شما بايد وقت بيشتري بگذاريد تا توانايي خودتان را بالا برده و آنها را نشان دهيد.
- از بدگويي درباره همكارتان دست برداريد
در گام بعد بايد بياموزيد كه زبانتان را نگه داريد و از بدگويي همكارتان دست برداريد. براي كسب اين مهارت بايد تمرين كنيد تا هر وقت ميخواهيد شروع به بدگويي در مورد طرف مورد حسادت كنيد
با خودتان مبارزه كرده و برعكس به مدح و ثناي آن فرد بپردازيد و با اين كار جلوي نفس خودت بايستيد.
- احساستان را به ساير همكاران منتقل نكنيد
در مرحله بعدي شما بايد ياد بگيريد حسي كه نسبت به طرف مقابل داريد را به زبان نياوريد. حتي اگر بديها و ناملايمتهاي رفتاري را در فردي كه مورد حسادت شماست ميبينيد، اينها را به زبان نياورده و به همكاران خود ابراز نكنيد، چون حسادت تا وقتي در قلب باشد فقط بهخود حسود آسيب ميزند ولي وقتي در رفتار، گفتار و حركات وارد شود، باعث آسيب ديگران و از بين رفتن ارتباطهاي سالم خواهد شد.
- با همكاري كه به او حسادت ميكنيد همصحبت شويد
بهترين راه اين است كه بهصورت عملي با حسادتان مقابله كنيد. براي اين كار با همكاري كه نسبت به او حسادت داريد، همصحبت شويد. البته اين كار براي كساني كه حسادت آنها هنوز به يك بيماري مزمن تبديل نشده، راحتتر خواهد بود.
وقتي با اين فرد هم صحبت شويد بهطور عملي با حسادتتان مقابله كردهايد. در واقع بهخودتان اجازه ندادهايد آسيبهايي كه بيماري حسادت در قلبتان ايجاد كرده است را به رفتار و گفتارتان انتقال دهيد و بيماري خود را كنترل كردهايد؛ مثلا با همكارتان كه نسبت به او حس حسادت داريد از روزمرگيهايتان بگوييد و يا از او در انجام برخي كارهايي كه ميدانيد بهتر از شما انجام ميدهد، كمك بگيريد.
با اين كار محبت آن كسي كه مورد حسادت قرارگرفته نسبت به شما بيشتر خواهد شد چون با همصحبتي با آن فرد فضاي منفي و سرد را شكسته و محبت او را بهدست ميآوريد. علاوهبراين، وقتي حسادت خود را با محبت به ديگران از بين ببريد، لطف و محبت خدا را شامل حال خود كردهايد.
- براي همكارتان دعا كنيد
در مرحله بعد بايد بتوانيد براي كسي كه صاحب يك موفقيت است و شما به اين خاطر به او حسادت ميكرديد، دعا كنيد
و برايش از خداوند خير بخواهيد. با اين كارتان مستقيما از خداوند كمك ميگيريد و از آسيبهاي دروني خود به خدا پناه ميبريد. به خداوند بگوييد كه من به فلان همكارم حسادت كردم و وقتي به دلم رجوع ميكنم، دلم نميخواهد كه او اين موقعيت شغلي را داشته باشد ولي وقتي به تو نگاه ميكنم ميبينم كه تو اين نعمت را ممكن است بهخاطر پاداش خوبيها يا امتحان او به وي داده باشي. به خدا بگوييد دلم ميخواهد من هم اين نعمت را داشته باشم. براي همين است كه براي خودم دعا نميكنم و براي او دعا ميكنم كه خدا نعمت بيشتر و توفيق سپاسگزاري بابت اين نعمت را به او بدهد و قطعا ميدانم چون در غياب او دعا ميكنم، دعايم در حق او مستجاب است و چون او خبر ندارد تو دعاها را بيشتر در حق خودم مستجاب ميكني.
- به اهلبيت(ع) توسل كنيد
توسل كردن به اولياي الهي و استغاثه يكي از راههاي مؤثر در درمان بيماريها و آسيبهاي روحي است. فرد حسود بايد به اهلبيت(ع) استغاثه كرده و به بيچارگي خود اعتراف كند و از اولياي الهي بخواهد تا او را كمك كنند. اين استغاثه كمك ميكند تا فرد حسود خود را در جايگاه خيلي بالاتري قرار دهد. در واقع فريادخواهي از اهلبيت(ع) به اين فرد كمك ميكند كه با اعتماد به نفس معنوي و نوراني در كارها گام برداشته و با شاديهاي
ديگران شاد شود.
- حسود هرگز نياسود!
انسان حسود خود را همرتبه كسي ميداند كه به او حسودي ميكند؛ در واقع اين فرد با شخصي كه به او حسودي ميكند احساس رقابت داشته و حس ميكند ميتوانست در جايگاه طرف مقابل قرار گيرد. از سوي ديگر اين فرد مدام با خود فكر ميكند كه به حق خود نرسيده و ديگران چيزهايي دارند كه او ندارد و البته از داشتههاي خود نيز لذت نميبرد. او با اين كارهايش به جسم و روح و دنيا و آخرتش آسيبهاي زيادي وارد ميكند. در حديثي آمده است كه حسد آنچنان كه آتش هيزم را ميخورد، ايمان را از بين ميبرد. پس فرد حسود، سلامتي جسمي و روحي خود را با حسادت در معرض خطر قرار ميدهد. اين فرد در واقع از خداوند خشمگين است كه چرا آن نعمت را به او نداده و با حسادتي كه به اطرافيان دارد، خودش را از سايه رحمت خدا دور كرده است. چنين فرد حسودي هرچه بدبختي وجود دارد به سمت خود ميكشاند و هر چه خوشبختي است را براي انسان مورد حسد قرار گرفته باقي ميگذارد.
- كارشناس: دكتر محمد شجاعي؛ استاد دانشگاه و مشاور خانواده
خانم 25سالهاي هستم كه در گذشته گناهان زيادي انجام دادهام و حالا توبه كردهام؛ بهطور مرتب استغفار ميكنم و زياد از خانه بيرون نميروم و ميترسم دوباره شرايطي پيش آيد كه به گناه آلوده شوم ولي با همه اينها مدام احساس ميكنم توبه من پذيرفته نشده و خداوند مرا نبخشيده است. فكر به اشتباهات و گناهان گذشته مسير زندگي را ناهموار كرده است و مدام به اين فكر ميكنم كه ممكن است باز آلوده به اين گناهان شوم و البته چندين بار در اين شرايط قرار گرفتهام و دوباره مرتكب گناه شدهام و باز توبه كردهام. لطفا مرا راهنمايي كنيد تا چگونه به اشتباهات گذشته دچار نشوم.
وقتي شما خودتان به اشتباهتان اقرار كردهايد قدم خيلي بزرگي است و توبه شما نيز قدمي بزرگتر. زماني كه شما اشتباهات خودتان را ميدانيد و به آن اقرار و توبه ميكنيد يعني به خداوند از اين اشتباهات پناه بردهايد و راه را براي نفوذ شيطان بستهايد. مطمئن باشيد كه خداوند توبه بندگان خود را ميپذيرد به شرطي كه ديگر به سمت آن گناه نرويد. فرد گناهكار هيچگاه نبايد از رحمت خداوند نااميد شود و بايد مطمئن باشد كه خود خداوند توفيق توبه را به اين فرد داده است و اگر قرار بود توبه اين فرد پذيرفته نشود حتما اين توفيق به او داده نميشد. اين خانم بايد بدانند كه افراد زيادي هستند كه نياز به توبه دارند ولي موفق نميشوند پس، از اينكه شرايط توبه براي ايشان فراهم ميشود خداوند را شكر كنند.
البته مدام در خانه نشستن و جايي نرفتن هم كار خوبي نيست. شما نياز به معاشرت با مردم داريد و بايد زندگي طبيعي داشته باشيد. صلهرحم از دستورات موكد اسلام است كه هرگز نبايد در جهت ترك آن قدم برداريد. شما معنويت خودتان را بالا بردهايد و با اين كار تا حدودي خودتان را در مقابل آسيبهاي بيروني كه ممكن است به شما وارد شود مصون داشتهايد. پس با اين معنويتي كه درون خودتان ايجاد كردهايد به زندگي عادي خود بپردازيد و درهمه كارهايتان خدا را درنظر داشته باشيد. نمازتان را به موقع بخوانيد و هميشه به اين فكر كنيد كه دنيا محل گذر است پس بايد فقط خوبي از آدم به جا بماند.
اذكار خدا را زياد بر زبان آوريد؛ چراكه آثار مثبت فراواني دارد. اين اذكار باعث شادي و آرامش شما ميشود و به شما در عدمارتكاب گناه كمك خواهد كرد.
هر روز صبح از خداوند كمك بگيريد كه ديگر به سمت گناه نرويد و با توكل به خداوند به زندگي عادي خود بپردازيد. با خلق خدا مهربان باشيد و با اين كارتان توفيق كار خير را در خودتان ايجادكنيد. شما وقتي با اراده محكم از خداوند ميخواهيد كه به شما كمك كند ديگر به سمت گناه نرويد پس بسترهاي گناه در شما تأثير نخواهد گذاشت.
ايامماه رمضان بهترين فرصت است كه شما ارتباطتان را با خدا بيشتر كرده و از او ياري بجوييد تا به شما قدرت مواجهه با افراد و چيزهايي كه بيش از اين موجبات گناهكردن را براي شما فراهم كرده بودند بدهد و كمكتان كند تا آلوده به گناه نشويد. به آرامش معنوي خود بيشتر اهميت بدهيد. قرآن و زيارت عاشورا و آلياسين زياد بخوانيد و هيچوقت از رحمت خداوند مايوس نشويد.