خط نام آشناي بريل و نقطههاي برجسته روي كاغذ سفيدش، براي همين گروه اختراع شده است؛ كتابهايي كه دسترسي به آنها در هر زمان و مكاني براي همه امكانپذير نيست. همين جاست كه خيليها بهدنبال پيدا كردن راهچارهاي براي كمك به كتاب دوستان نابينا افتادهاند. شما چه راهكاري پيشنهاد ميدهيد؟! فكر ميكنيد چطور ميتوان دريچه ورود به اين دنياي بزرگ و پهناور را به روي افراد كم بينا و نابينا باز كرد؟ اگر به شما بگوييم كه با صداي شما آنها هم ميتوانند در دنياي كتاب غرق شوند چكار ميكنيد؟ بله همين صدا؛ همين صداي شما وقتي بلند بلند كتاب ميخوانيد، ميتواند به آنها كمك كند. كافي است صدايتان را ضبط كنيد و در اختيار يك نابيناي اهل مطالعه قرار دهيد. اين ايده خوب كتابخانه عطار است كه اين روزها با استقبال مردم مواجه شده است. براي اينكه شما هم به اين گروه فعال بپيونديد فقط كافي است كتابي را از كتابخانه تهيه كنيد، نوشتههاي آن را خط به خط بخوانيد و صدايتان را ضبط كنيد؛ آنچه شما خواندهايد همان كمك بزرگي است كه به افراد نابينا كردهايد. اينجا كتابخانه عطار است! كتابخانهاي كه مدتي است اطلاعيهاي را در سايتش منتشر كرده. اين كتابخانه با فراخواني از مردم خواسته است در كار خيري كه هزينه مالي ندارد به آنها كمك كنند. در سايت اين كتابخانه بيش از 600عنوان كتاب كودكان و نوجوانان منتشر شده و از مردم خواسته شده است تا اين كتابها را خوانده و صدايشان را ضبط كنند وصداهاي ضبط شده را براي كتابخانه بفرستند تا هم فرهنگ كتابخواني را رواج دهند و هم براي آنان كه توانايي خواندن ندارند، كمكي باشد. جالب است بدانيد با اين اقدام كتابخانه عطار بيش از 2500نفر در اين كار شركت كرده و كتابهاي زيادي خوانده شده است اما چطور ميتوان در اين كار خير شركت كرد و با انجام آن براي خود باقياتصالحاتي فراهم كنيم. به سراغ آقاي آذري، مسئول كتابخانه رفتيم تا جواب سوالهايمان را پيدا كنيم.
- برويم سر اصل ماجرا، اجازه دهيد كه نخستين سؤالمان را اينطور مطرح كنيم؛ چه شد كه كتابخانه عطار تصميم گرفت چنين كاري را انجام دهد؟
اين طرح قبلا در كتابخانههاي محلي صورت گرفته بود. در اين كتابخانهها، اعضاي محلي تنها كتابهاي كتابخانههايشان را بهصورت كتاب صوتي درميآوردند اما نه به وسعت كار ما. البته سال 91نيز ما چنين كاري را انجام داديم اما گستردگي كارمان در اين حد نبود و امسال سعي كرديم معايب و مشكلات قبل را برطرف كنيم. با پيشرفت تكنولوژي و دسترسي به شبكههاي مجازي بر آن شديم تا اين طرح را بهصورت جامعتر اجرا كنيم. باتوجه به شناختي كه از مردم ايران داشتيم، ميدانستيم كه آنها در اين كار پيشقدم خواهند شد؛ به همين دليل خبر جشنواره را در فضاي مجازي انتشار داديم؛ جشنوارهاي به نام «توليد كتـــــابهاي صوتــي» كه بعد از انتشار ايـــن خبر بازخوردهاي زيادي از سوي مردم داشتيم و همكاري مردم در اين پروژه، فراتر از حد تصور ما بود.
- هنوز واژه كتاب صوتي براي خيليها غيرملموس است، ميشود درباره آن توضيح مختصري بدهيد؟
زماني كه متن توسط يك يا چند گوينده خوانده شود و بهصورت فايل صوتي درآيد در حقيقت ما يك كتاب صوتي خواهيم داشت كه با قصه گويي و شعر فرق دارد. چرا كه گوينده اين فايلهاي صوتي از روي كتاب مطالب را ميخواند، مطالبي كه قبلا توسط نويسنده نوشته شده و انتشاراتي آن را چاپ كرده است.
- كاربرد كتاب صوتي به چه صورت است؟
ما در روز زمانهاي مرده زيادي داريم؛ اوقات فراغتي كه نميدانيم چطور از آن استفاده كنيم. در اين زمانها ميتوانيم كتابهاي صوتي را گوش دهيم؛ مثلا زماني كه داخل اتوبوس نشستهايد، يا در كنار خيابان منتظر تاكسي هستيد، يا در جايي به انتظار دوستتان هستيد يا داخل خانه مشغول كار هستيد.... البته بيشترين كاربرد اين نوع كتابها براي افراد نابينا يا معلول است. تاريخچه اين كتابها برميگردد به سال 1931، آن زمان كنگره آمريكا برنامه كتاب سخنگو را در دستور كار خود قرار داد و براي نخستين بار، كتاب سخنگو براي نابينايان به بازار آمد. با پيشرفت علم و فرمتهاي جديد و به بازار آمدن لوحهاي فشرده و دستگاههاي ضبط و پخش صوت، محبوبيت اين كتابها بيشتر شد. درحال حاضر باتوجه به گوشيهاي تلفن همراه و ويژگيهايي كه آنها دارند به راحتي ميتوان توسط اين گوشيها كتابهاي صوتي را در هر جا گوش داد.
- چه كتابهايي و در چه رده سني را براي اين كار انتخاب كرديد؟
بيش از 600كتاب مناسب گروه سني كودك و نوجوان كه در كتابخانه خودمان موجود بود را در سايت معرفي كرديم.
- بي شك فايلهاي دريافتي يكسري اشكالاتي از نظر فني دارد، اقداماتي در اين باره انجام ميشود؟
بله، با دريافت فايلها، خدمات فني از قبيل هواگيري، صداگذاري، موسيقي، غلطگيري و... را روي فايلها انجام ميدهيم. بهعنوان مثال در سايت گفته شده است كه درصورت غلط خواندن مطلب 5ثانيه صبر كرده و مجددا آن را بخوانند تا ما بتوانيم قسمت غلط متن را حذف كنيم.
- اما موضوعي كه نبايد آن را ناديده گرفت، حق كپي رايت كتابهايي است كه در سايت آنها را معرفي كردهايد. ناشران و مولفين با اين مسئله مشكلي ندارند؟
ما به اين موضوع هم فكر كرديم، اما چون بيش از 600كتاب در سايت معرفي شده بود و ابتدا مشخص نبود كه كداميك از اين كتابها بهصورت فايل صوتي درميآيند، تصميم گرفتيم ابتدا فايلها را جمعآوري كنيم. بعد از آن به سراغ ناشران و مولفين كتابهايي كه فايل صوتي آنها را در دست داشتيم برويم و اجازه آنها را بگيريم. تاكنون هم چند ناشر و مولف كه كتابهايشان بهصورت صوتي درآمده است، با اين موضوع موافقت كردهاند. البته در راستاي همين موضوع، كتابخانه نه فايل پيدياف كتابها را روي سايت گذاشته است و نه بعد از اينكه به كتاب صوتي تبديل شد و روي سايت قرار گرفت، اين كتابهاي صوتي قابليت دانلود ندارند.
- شرايط استفاده از اين فايلهاي صوتي به چه صورت است؟ چگونه مخاطبان شما ميتوانند از اين كتابها بهرهمند شوند؟
هنوز در اين مورد تصميم نهايي گرفته نشده است اما احتمال دارد كه سايت ديگري براي اين كار درنظر گرفته شود.
- معيار و ملاكتان براي انتخاب اين 600جلد كتاب چه بود؟
تمامي كتابهايي كه در سايت معرفي شد، نسخه چاپيشان در كتابخانه عطار موجود است. از طرفي قبل از انجام اين كار با نهادهاي مربوطه، شوراي كتاب كودك و كانون شوراي فرهنگي رايزنيهاي لازم صورت گرفت. بعد از طي مراحل تحقيقات در اين خصوص، اين 600عنوان انتخاب شد.
- چرا دست شركتكنندگان در اين جشنواره را باز نگذاشتهايد تا خودشان كتاب را انتخاب كنند؟
متأسفانه تمامي كتابهايي كه در رده سني كودك و نوجوان در بازار وجود دارد، مفيد و سودمند نيستند. گاهي جلدهاي فانتزي و جالب آنها، والدين را به سمت خريد اين كتابها ميكشاند، درحاليكه معناي جامع و مناسبي براي كودكان و نوجوانان ندارد. ما بعد از تحليل و بررسيهاي فراوان اين عناوين را انتخاب كرديم تا تمامي آنچه در اختيار كودكان و نوجوانان قرار ميگيرد مطلوب باشد و پيامد درستي به همراه داشته باشد.
- گفتيد كه نسخه الكترونيك اين كتابها در سايت وجود ندارد. خوانندگان چطور ميتوانند به اين كتابها دست يابند؟
افرادي كه به اين كار علاقه دارند، خودشان بايد كتابها را تهيه كنند. انتشار نسخه پي دي اف كتابها، حق كپي رايت مولف و ناشر را زير سؤال ميبرد. از طرفي ما با اين كار ميخواستيم خوانندهها تشويق شوند تا به عضويت كتابخانه دربيايند. زماني كه هر كدام از علاقهمندان به اين كار با ما تماس ميگيرند به آنها ميگوييم با 2يا 3هزار تومان پول ميتوانيد يكساله به عضويت كتابخانه دربياييد و نهتنها اين كتابها را بلكه كتابهاي زياد ديگري را هم به امانت گرفته و مطالعه كنيد. با اين حساب فرهنگ كتابخواني ترويج داده ميشود.
- هدف از تاسيس كتابخانه صوتي و اين فراخوان چه بود؟
ما اهداف بسياري براي اين كار داشتيم. نخستين هدف ما دسترسي به كتاب از طريق فضاي مجازي در هر جاي دنيا و در هر زماني است. كتابهاي صوتي اين اجازه را ميداد تا فرد در هر محلي كه باشد بتواند با اتصال به اينترنت، به مطالعه بپردازد. بدينترتيب با عضويت در كتابخانه و مطالعه كتابها و بهصورت كتاب صوتي درآوردن آنها و همچنين گوش دادن به اين فايلها از طريق سايت، فرهنگ كتابخواني ترويج داده ميشود. دومين هدف ارائه كتابهاي مناسب كودك و نوجوان و معرفي آنها بود. اغلب پدر و مادرها براي بچههايشان كتابهايي خريداري ميكنند كه از محتواي آن بيخبر هستند و مناسب بچههايشان نيست. همانطور كه گفتم، براي انتخاب اين كتابها از تجربيات استادان اين حوزه استفاده شد و پس از مشاوره و رايزنيهاي فراوان فهرستي مناسب تهيه و در اختيار خانوادهها قرار داده شد تا مطابق با اين فهرست براي كودكان و نوجوانانشان كتاب تهيه كنند. هدف سوم، ترويج فرهنگ مهرباني و نوعدوستي بود. با اين كار، تلاش داشتيم كه بهنحوي توجه مردم را به اعضاي خاص جامعه كه نابينايان بودند جلب كنيم. هدف ما صرفا توليد كتابهاي صوتي نبود؛ چرا كه نرم افزارهاي اندرويد به راحتي ميتوانند متون را براي نابينايان بخوانند يا اينكه تعدادي از سازمانها هستند كه كتابهاي صوتي معدودي را ارائه ميكنند بلكه هدف ما ايجاد حس نوعدوستي بود.
- شما از خوانندگانتان خواستهايد درصورتي كه آشنايي به مثل و يا قصهاي دارند آن را هم برايتان ارسال كنند، در اين مورد توضيح ميدهيد؟
از خوانندگان خواستهايم كه در انتهاي داستان اگر مثل، متل يا داستان و قصه محلي را ميدانند به همان زبان محلي ضبط كنند. با اين كار تلاش ميكنيم تا قصههاي قديمي و محلي، مثلها و متلها حفظ شود و ما بتوانيم آنها را بهصورت مجموعهاي جمعآوري كنيم.
- سؤالي كه ذهن خيلي از خوانندهها را درگير ميكند اين است كه ممكن است يك كتاب را چند نفر بخوانند، در اين صورت چكار بايد كرد؟
اين موضوع در رابطه با كتابخانههاي محلي كه اعضاي آن محدود هستند و تعداد كتابها خيلي بيشتر از شركتكنندگان است بهوجود ميآيد. در اين كتابخانه ما 600كتاب معرفي كردهايم كه تعداد شركتكنندگان بهمراتب خيلي بيشتر از كتابهاست. از طرفي ما دست شركتكنندگان در اين جشنواره را باز گذاشتهايم. آنها ميتوانند هر كتابي را كه ميخواهند بهصورت صوتي درآورند. اين را هم نبايد ناديده گرفت كه تمام فايلهاي ارسالي، كيفيت لازم را ندارند و مجبور هستيم به ناچار تعدادي از اين فايلها را حذف كنيم. از طرفي هر چه شركتكننده بيشتر باشد، وسعت انتخاب ما بيشتر است. ما ميتوانيم تمامي فايلهاي صوتي يك كتاب را روي سايت بگذاريم و شنونده به دلخواه يكي از فايلها را انتخاب كند. اين را نبايد ناديده گرفت كه يكي از اهداف ما ترويج كتابخواني بود و با اين برنامه به هر حال، شركتكنندگان حتي براي يكبار كتاب را ميخوانند. اما جدا از تمام اين موارد در لينك شركتكننده كه در سايت ما قرار داده شده است، هر شركتكنندهاي كه فايل صوتي ميفرستد، نام خود و كتابش را هم مينويسد. با مراجعه به اين قسمت متوجه ميشويم كه اين كتاب خوانده شده است يا خير.
- چرا از بين اقشار و سنين مختلف اجتماع، كتابهاي مخصوص كودكان و نوجوانان براي اين پروژه انتخاب شدند؟
در دنياي ما، پدر و مادرهاي زيادي هستند كه بهخاطر شغل و موقعيت اجتماعيشان، زمان كافي براي كتابخواني ندارند. به همين دليل كودكان اين قشر از جامعه، با فقر كتابخواني مواجه هستند. از طرفي همانطور كه گفتم كتابهايي كه در بازار هست بعضا محتواي ادبي و درستي ندارند. كودكان و نوجوانان سواد خواندن و نوشتن زيادي ندارند، درحاليكه آنها بنيانهاي جامعه را تشكيل ميدهند و اگر در اين سنين آموزشهاي لازم زندگي را نبينند با مشكل مواجه خواهند شد. اين را هم نبايد ناديده گرفت كه كودكان نابينا امكان خواندن و نوشتن ندارند و خيلي از كتابها نيز بهصورت بريل درنيامده است. گوش دادن به قصه باعث افزايش قدرت تخيل و زبان كودك شده و اين امكان را بهوجود ميآورد تا كودكان و نوجوانان با دنياي اطرافشان بيشتر آشنا شوند.
- حال سؤالي كه مطرح ميشود اين است چرا كتابهاي قصه يا كتابهاي درسي را براي اينكار انتخاب نكرديد؟
اين پيشنهاد مدتي قبل توسط يكي از معلمان مدرسه نابينايان به ما داده شد اما بزرگترين مشكلي كه با آن مواجه هستيم، عدمدسترسي مردم عادي به اين كتابهاست. از طرفي ما تلاش داريم فرهنگ مطالعه را گسترش دهيم. هر چند اين موضوع در برنامههاي آينده ما است و بيشك در جشنوارههاي بعدي آن را اجرا خواهيم كرد. البته اين را هم نبايد فراموش كرد كه اين پروژه با پايان جشنواره به پايان نخواهد رسيد و همچنان ادامه خواهد داشت.
- تاكنون چند شركتكننده داشتهايد و چند فايل صوتي به دستتان رسيده است؟
بيش از 2500نفر در اين جشنواره شركت كردهاند و تاكنون 900فايل به دستمان رسيده است. باتوجه به آنكه بيشتر مردم، علاقه به اين دارند كه در دقيقه 90كارهايشان را انجام دهند، انتظار ميرود كه در روزهاي آخر با ازدحام بالاي فايلهاي صوتي مواجه باشيم.
- شركتكنندگان شما از چه گروههايي هستند؟
از اقشار متفاوت در اين كار شركت كردهاند، از مجري راديو و تلويزيون گرفته تا دكتر. كوچكترين شركتكننده دختر 9ساله است و مسنترين آنها آقايي 67ساله است. ما حتي شركت كنندگاني از خارج از كشور داشتهايم. خانمي از كشور نروژ تماس گرفت و گفت تعدادي كتاب به زبان نروژي ترجمه كرده كه درآمد فروش اين كتابها را براي جشنواره ما ميدهد. يا دكتر روانشناسي علاوه بر اينكه خود در اين جشنواره شركت كرده است، به بيمارانش كه دچار افسردگي شدهاند آدرس سايت را ميدهد و سفارش ميكند براي فرار از افسردگي كتابها را بخوانند و براي ما بفرستند.
- شركت كنندههاي عجيب
يكي از شركتكنندگان اين جشنواره، ژاله بحريني مطلق، دارنده مقام برگزيده قصه گويي بينالمللي در ايران است. او يك كتاب 2جلدي را در 70قسمت 10دقيقهاي ضبط كرده و براي كتابخانه ارسال كرده است؛ «از سال 75فعاليت در تئاتر كودك و داستاننويسي را آغاز كردم و در فعاليتهاي زيادي شركت كردم. بعد از آن بهخاطر رشته تحصيليام كه روانشناسي بود از كارهاي هنري كنار رفتم اما بهخاطر علاقه بيش از حدم به هنر تصميم گرفتم بهصورت انفرادي اين كار را انجام دهم. به همين دليل قصهگويي بهصورت حرفهاي را در پيش گرفتم و در جشنوارههاي زيادي شركت كردم. در اين مدت براي دانشآموزانم و بچههاي دوستانم، قصه ميگفتم. چندي پيش پيامي به دستم رسيد كه كتابخانه عطار جشنوارهاي براي نابينايان گذاشته. فايلهاي صوتي كه براي بچههاي دوستانم جمعآوري كرده بودم، را براي كتابخانه ارسال كردم. كتابي را كه فرستادم هلي فسقلي در سرزمين غولها نوشته شكوه قاسمي است؛ كتابي 2جلدي در 70قسمت 10دقيقهاي.»
گروه كانون فيلم و عكس شهيد بهشتي، يكي از گروههايي بودكه كتاب صوتياش را در استوديو ضبط كرد. علاوه بر اينكه كيفيت اين كتاب بسيار بالا بود، آنها براي هر كدام از شخصيتهاي داستان يك گوينده انتخاب و موسيقي را نيز به آن اضافه كردند. صبا حق طلب، مدير اجرايي اين گروه ميگويد: «هر هفته جلسهاي در كانون شهيد بهشتي برگزار و ايدهاي توسط اعضاي گروه اعلام ميشود؛ ايده براي كارهاي جديد و نوين. زماني كه از اين موضوع با خبر شدم، ايده خواندن كتاب را در جلسه اعلام كردم و افراد زيادي از آن استقبال كردند. كتاب ابريها، نوشته محمدرضا يوسفي كه 128صفحه بود را در استوديوي دانشگاه ضبط كرديم. اين كتاب 6شخصيت اصلي داشت و حدود 10شخصيت فرعي كه از ميان افراد گروه 16نفر براي اين كار انتخاب شدند و مسئوليت خواندن را بهعهده گرفتند. بدينترتيب هر شخصيت داستان يك گوينده جداگانه داشت.
رانا جامي مقدم، كوچكترين شركتكننده جشنواره است، او 9سال دارد و دوست دارد به مردم كمك كند؛«براي همين وقتي كه پيغامي روي گوشي مامانم آمد كه نوشته بود، كتابخانه عطار چنين طرحي دارد تصميم گرفتم من هم كمك كنم. هميشه معلمها و مامانم ميگفتند كه خيلي خوب كتاب ميخواني و قصه ميگويي، به همين دليل شروع كردم به خواندن داستان. اما داستان اولم چون حجمش كمي زياد بود، روي سايت لود نشد و موفق نشدم آن را به سايت بفرستم. به ناچار كتاب ديگري را خواندم و آن را براي كتابخانه فرستادم. الانهم هم خوشحال هستم از اينكه توانستهام به بچههاي هم سن و سالم كمك كنم.» ركورددار فرستنده فايلهاي صوتي، خانم جواني به نام ركسانا سرشار است. او بيش از 50فايل صوتي را در سايت قرار داده است؛«عاشق بچهها هستم و هميشه دوست دارم هر كاري از دستم برميآيد براي آنها انجام دهم. از طرفي علاقه زيادي به داستانخواني و گويندگي دارم. حدود 3سال قبل برادرم تشويقم كرد شروع به كتابخواني كنم، چرا كه از نظر او صدايم خوب است و ميتوانم در گويندگي موفق شوم. چندين كتاب براي نابينايان خواندم، اما هيچ كدام از آنها را در سايت قرار ندادم. تا اينكه يكي از دوستانم پيامي را برايم ارسال كرد؛ پيامي كه در آن نوشته شده بود، كتابخانه عطار فايلهاي صوتي را براي نابينايان جمعآوري ميكند. خوشحال از اينكه بالاخره به آرزويم رسيدهام، 12عنوان كتاب را در حوزه كودكان و نوجوانان خواندم. 3جلد كتاب مليكا و گربه كه هر كتاب 4داستان دارد. كتاب اسم من مانيا است، يك كتاب با 10داستان، كتاب قد و نيم قد 10جلد كه هر جلد آن 7داستان است. داستانهاي زيادي را خواندهام و طبق اطلاعاتي كه در سايت گذاشته شده، هر داستان بيش از 10دقيقه نبايد باشد. البته داستانها را در 2تيپ متفاوت كودكانه و نوجوان خواندهام. دوست دارم كه داستانهايي براي بزرگسالان نيز بخوانم.»
- از ايده تا اجرا
اين طرح قبلا توسط كتابخانههاي كوچك اجرا شده بود. حتي بعضي از كتابخانهها به اعضاي دائمي خود ميگويند كه كتابهايي را بهصورت فايل صوتي در آورند. من مدتهاست كه در كتابخانه كار ميكنم و مدام در ذهنم بهدنبال راهي هستم براي ترويج كتاب و كمك به افراد نابينا و بهطور كلي ترويج و گسترش فرهنگ اسلام در اين خصوص. زماني كه فكر انسان معطوف موضوعي باشد، ناخودآگاه راهحلهايي را براي آن پيدا ميكند و راهحلي كه من براي آن پيدا كردم اين ايده بود. زماني كه ايده را به اشتراك گذاشتم و با مسئولان در رابطه با آن صحبت كردم، استقبال شد و ما اين طرح را به اجرا درآورديم.
اينكه مي گويم گسترش فرهنگ و سبك زندگي اسلامي به اين دليل است كه اين كار صد در صد مطابق با سبك و سياق زندگي ايراني است. علاوه بر اينكه احاديث زيادي در رابطه با كتاب از سوي بزرگان دين ما آمده است. خداوند در قرآن به صراحت ميگويد «ن وَالْقَلَمِ وَمَا يسْطُرُونَ؛ نون سوگند به قلم و آنچه مينويسند» (القلم/1) يا آيه 9سوره زمره ميگويد:«هَلْ يسْتَوِي الَّذِينَ يعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يعْلَمُونَ إِنَّمَا يتَذَكرُ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ؛ آيا آنان كه ميدانند با آنان كه نميدانند برابرند؟ تنها خردمندان متذكر ميشوند». از طرفي ما قبل از اينكه شاهد گسترش فرهنگ كتابخواني باشيم، شاهد گسترش فرهنگ مهرباني و نوعدوستي بوديم. شركتكنندگان ما بدون هيچ چشمداشتي تنها فقط براي رضاي خدا و كمك به همنوع خود اين كار را انجام دادند و به فكر همديگر بودند. همانطور كه پيامبر ما پيامبر صلح و دوستي و مهرباني بود و ما خدا را شاكريم كه موفق شديم در اين كار قدمي برداريم.