مسافرت از جمله مواردي است كه احكام اسلام در آن با تغيير همراه ميشود تا مشقت طي كردن راه براي مسلمانان كمتر شود. مسلمانان مسافر طبق دستورات شرعي بايد روزهشان را افطار كنند و نمازشان را نيز شكسته بخوانند. اما مسافر و مسافرت نيز تعاريف خاص خودش را دارد كه در اين صفحه به كمك يك كارشناس مذهبي به تشريح احكام روزه مسافر خواهيم پرداخت. اينجا بيشتر ميتوانيد با احكام كلي اين بخش آشنا شويد و براي آشنايي با جزئيات بيشتر سراغ توضيحالمسائل مراجع خود برويد.
- شرايط اصلي مسافر
مسافر به لحاظ شرعي چند شرط دارد. شرط اصلي آن است كه سفر او بيشتر از 8فرسخ شرعي باشد، سفرش به قصد معصيت انجام نشود و سفر شغل مسافر بهشمار نيايد. در اين حالت، نماز او شكسته و روزهاش صحيح نيست.
نكته اول: 8 فرسخ بنا بهنظر مقام معظمرهبري 47 كيلومتر تعيين شده است. البته برخي از علما هم اين نظر را دارند كه 8 فرسخ برابر با 45كيلومتر است. اگر رفت وبرگشت كسي بيش از 47كيلومتر باشد او حكم مسافر را خواهد داشت. همچنين شرط ديگر آن است كه مسافت رفت، كمتر از 4 فرسخ نباشد.
مسئله: گاهي اوقات براي رسيدن به يك مقصد واحد، چند راه متفاوت وجود دارد و فاصله تا رسيدن به مقصد براساس انتخاب مسيرها متفاوت ميشود. مثلا كساني كه ميخواهند از تهران به سمت كرج بروند 4 مسير اصلي پيش رويشان قرار دارد. نكته اين است كه اگر شخصي از جاده قديم تهران-كرج به اين شهر برود و برگردد از آنجا كه مسير رفت او كمتر از 4 فرسخ است، او مسافر بهحساب نميآيد و نماز و روزهاش كامل و صحيح است اما چون مسير آزادراه تهران-كرج مسافتي بيش از 4فرسخ است، اين شخص با انتخاب چنين مسيري بايد نمازش را شكسته بخواند و روزهاش را نيز افطار كند. همچنين اگر مسافت رفت به يك شهر 3 فرسخ و مسافت برگشت 5 فرسخ باشد، باز نماز و روزه كامل خواهد شد.
نكته دوم: شخصي كه سفرش براي معصيت است، نمازش تمام و روزههايش كامل است و او حق ندارد روزهاش را به بهانه سفر افطار كند چرا كه در اين حالت، ۲معصيت مرتكب شده و روزه خوارياش عمدي به شمار ميرود. حالا اگر شخصي عازم سفر معصيت شد اما در ميان راه از قصد معصيت برگشت، چنين شخصي اگر قصد اقامت كمتر از 10روز را دارد بايد نمازش را شكسته بخواند و روزههايش را نيز نگيرد.
- افطار پس از رد حد ترخص
كساني كه به لحاظ شرعي مسافر محسوب ميشوند تا زماني كه حد ترخص وطنشان را رد نكرده باشند نميتوانند روزهشان را افطار كنند؛ مثلا شخصي قصد دارد از تهران به مشهد حركت كند و شرايط مسافر را دارد. او تا زماني كه از شهر تهران دور نشده و حد ترخص را رد نكرده حق ندارد روزهاش را در خانه افطار كند و سپس راه بيفتد چرا كه هنوز احكام مسافر بر او جاري نشده است.
نكته: كساني كه نميدانند سفري كه انجام دادهاند بيش از 8فرسخ بوده يا نه بايد تحقيق كنند كه چنين مسافتي را طي كردهاند يا نه. اما اگر امكان تحقيق و پرس وجو ممكن نبود، بايد روزهشان را نگه دارند و نمازشان را كامل بخوانند چون حكم مسافر را نخواهند داشت.
نكته: اگر شخصي عازم شهر ديگري شد اما نميداند كه كارش بيشتر از 10روز طول ميكشد يا نه و بهعبارت ديگر بلاتكليف است، حكم مسافر را خواهد داشت. شخص بلاتكليف تا يكماه اين اجازه را دارد كه نمازهايش را شكسته بخواند و روزههايش را افطار كند. اما اگر كارش بيشتر از يكماه طول كشيد، او بايد از روزهاي بعدي نمازش را كامل بخواند و روزهاش را نيز بگيرد و چنانچه بعد از يكماه بهصورت دقيق مشخص شد كه مثلا 3روز ديگر در آن شهر خواهد ماند باز هم بايد نمازش را كامل بخواند و روزهاش را بگيرد.
- مسافرت هاي شغلي
افراد بسياري به دلايل شغلي ملزم به سفر هستند. در مورد اين افراد ۳ نوع فتوا از مجتهدين مختلف صادر شده است كه به آنها ميپردازيم.
فتواي اول: كساني كه شغلشان سفر است، يعني افرادي كه يكجا نميمانند و دائم السفر هستند، اگر فاصله سفرهاي آنها كمتر از 10روز باشد حكم مسافر را ندارند و بايد نمازشان را كامل بخوانند و روزهشان را بگيرند؛ حتي اگر سفر آنها شخصي باشد مانند زيارت يا صله ارحام. همچنين افرادي كه نيت كردهاند تمام عمر، هر هفته مثلا شبهاي چهارشنبه به جمكران بروند يا جمعهها به قم بروند چون آنها مرتب به اين سفر ميروند و سفرشان جزئي از كارشان شده حكم مسافر را ندارند. آيتالله مكارم شيرازي و آيتاللهسيستاني جزو مراجعي هستند كه چنين نظري دارند.
فتواي دوم: برخي از علما معتقدند كه هر سفري، شغل محسوب نميشود؛ يعني از نظر آنها شغل تنها آن چيزي است كه براي كسب درآمد انجام شود و در نوع آن (دولتي و آزاد) تفاوتي وجود ندارد. اين گروه از افراد تنها براي كسب درآمد (و نه زيارت يا صله ارحام) به سفر ميروند و فاصله ترددشان هم كمتر از 10روز است. مثلا هر روز از شهري به شهري ديگر براي كار ميروند و برميگردند يا حتي اين كار را هفتهاي يكبار انجام ميدهند. اينها مسافر بهحساب نميآيند و بايد نمازشان را كامل بخوانند و روزهشان را بگيرند، مثلا شخصي محل زندگياش قم است و بايد هفتهاي 3 بار براي كار به تهران بيايد و برگردد، او ديگر حكم مسافر را نخواهد داشت. مقام معظمرهبري ازجمله مراجعي بهحساب ميآيند كه قائل به اين فتوا هستند.
فتواي سوم: اگر شاغلي محل زندگياش در شهري و محل كارش در شهر ديگري است و هر روز براي انجام شغلش به شهر ديگري ميرود حتي اگر اين كار را 30سال هم انجام بدهد حكم مسافر را دارد؛ مثلا شخصي خانهاش در كرج است اما محل كار يا مغازهاش در تهران قرار دارد. او حتي اگر هر روز هم به محل كارش برود و برگردد، حكم مسافر را دارد و بايد نمازش را شكسته بخواند و روزهاش را افطار كند. در اين فتوا، تنها يك گروه مستثنا شدهاند و آن هم كسانيهستند كه خود سفر كردن شغلشان محسوب ميشود و نه مقدمهاي براي انجام شغل. مثلا رفت وآمد بين شهري براي رانندههاي اتوبوس و كاميون يا خلبانها كه حرفهشان محسوب ميشود و ديگر حكم مسافر را نخواهند داشت. اما براي سفر كارمندان، مغازهداران و... كه سفر پيشمقدمه انجام خدمات يا انجام كار ديگري است اين حكم صدق نميكند و آنها مسافر هستند. امامخميني (ره) به اين نظر قائل بودند و كساني كه هنوز مقلد ايشان هستند بايد به فتواي ايشان عمل كنند.
نكته: اگر كسي كه سفر جزئي از شغلش بهحساب ميآيد، بين ترددهاي شغلياش مرخصي 10روزه گرفت يا به او گفتند بهدليل خاصي در محلي بهصورت ثابت بماند و فاصله بين 2 سفر او بيشتر از 10روز شد، در سفر اول بعدياش حكم مسافر را خواهد داشت و نمازش شكسته و روزهاش هم باطل است. البته اين حكم تنها براي ماموريت سفر اولش باقي است و از سفر دوم ديگر مسافر بهحساب نميآيد.
- سفر به وطن
وطن به ۲ نوع اصلي و انتخابي تقسيم ميشود. بنا بهنظر مقام معظم رهبري، هر شخص ميتواند حداكثر 3 وطن را براي خود برگزيند. كسي كه به قصد وطن سفر ميكند تا مدتي كه در آنجا ميماند نمازش كامل و روزهاش صحيح است. وطن اصلي جايي است كه انسان آنجا به دنيا آمده و حداقل 2 سال نيز در همان جا زندگي و رشد ونمو كرده است. آنجا تا زماني كه اعراض نكرده وطن آن شخص بهحساب ميآيد. اعراض هم به اين معناست كه شخص بگويد، ديگر نميخواهم در اين شهر زندگي كنم و اميدي به بازگشت به آنجا نخواهم داشت. همچنين اگر شخصي در شهري بهمدت بيشتر از 7سال مقيم شد آنجا خودبهخود حكم وطن را برايش پيدا ميكند.
- زمان سفر
هرگاه روزهدار بعد از ظهر شرعي مسافرت كند بايد روزه خود را بگيرد. اگر پيش از ظهر مسافرت كند روزهاش باطل است ولي قبل از آنكه به حد ترخص برسد نميتواند روزه را افطار كند و اگر پيش از آن افطار كند بنابر احتياط، كفاره (افطار عمدي روزهماه رمضان) بر او واجب است. البته اگر از حكم مسئله غافل بوده كفاره ندارد.
نكته: اگر فردي در ماه رمضان به سفر 8فرسخ شرعي برود ميتواند بعد از گذشتن حد ترخص روزه خود را افطار كند اما اگر تا قبل از ظهر دوباره به وطن بازميگردد، مختار است كه روزه خود را حفظ كند و ادامه دهد.
نكته: اگر كسي بخواهد سفر كند و به وطنش برگردد اگر تا قبل از نماز ظهر به وطن رسيد و عملي كه باعث ابطال روزهداري باشد انجام نداد، واجب است كه روزهاش را بگيرد؛ البته او بهدليل اينكه در ابتدا حكم مسافر را دارد اين اجازه را دارد كه پيش از رسيدن به وطن روزهاش را افطار كند.
- حكم كلي روزه مسافر
كسي كه در ماه مبارك رمضان مسافرت ميكند (مگر در مواردي كه استثنا شده است) در هر مورد كه نماز را بايد شكسته بخواند نبايد روزه بگيرد و در هر مورد كه بايد نماز 4 ركعتي (تمام) بخواند، مانند مسافري كه 10روز در يك محل قصد ماندن ميكند يا اينكه مسافرت شغل اوست واجب است روزه را نيز بهجا بياورد.
- سفر درماه خدا
استفتائات دفتر مقام معظم رهبري
كسي كه عمداً روزه خود را باطل كرده، اگر پس از آن به سفر برود كفاره از او ساقط نميشود، بنابراين مثلا اگر با حالت جنابت از خواب بيدار شود و علم به جنب بودن خود داشته باشد و قبل از فجر اقدام به غسل يا تيمم نكند و براي فرار از روزه تصميم بگيرد بعد از طلوع فجر مسافرت كند و اين كار را نيز انجام دهد، صرف تصميم و قصد سفر در شب و رفتن به مسافرت در روز براي سقوط كفاره از او كافي نيست.
گرفتن روزه قضا در سفر جايز نيست .
اگر سفر ، شغل يا مقدمهشغل نباشد، هرچند كثرت هم داشته باشد، موجب شكسته شدن نماز و افطار روزه ميشود و به طور كلي كثيرالسفر موضوع حكم شرعي نيست.
اگر روزهداري هنگام غروب در سرزميني افطار كرده باشد و سپس به جايي مسافرت كند كه خورشيد در آن هنوز غروب نكرده است روزه او صحيح است و تناول مفطرات در آن مكان قبل از غروب خورشيد با فرض اينكه در وقت غروب در سرزمين خود افطار كرده براي او جايز است.
مسافرت درماه مبارك رمضان هر چند براي فرار از روزه باشد جايز است. البته بهتر است به سفر نرود مگر اينكه سفر براي كار نيكو يا لازمي باشد.
اگر روزهدار بين محل كار و محل سكونت (بين 2 شهر) تردد مكرر دارد و 10 روز در يكجا نميماند، نماز و روزهاش در محل كار و بين راه و محل سكونت تمام است.