وقتي خورشيد از كشاكش كوه بالا بيايد و گنبد طلايي نورافشان شود، وقتي نخستين بارقههاي نور روي گلدستهها و منارههاي عيدي بزرگ كه بعد از يكماه مهمانبودن نزد پروردگار فرا رسيده و يكي از بزرگترين اعياد مسلمين است. خواندن نماز عيد فطر حوالي حرمهاي متبركه حال و هواي ديگري دارد. فرقي نميكند كدام حرم، از تبار محمد(ص) كه باشد دل در كنارش آرام ميگيرد. بعضي به سوي حرم امام رضا(ع) ميروند، بعضي ديگر آرزوي خواندن نماز عيد در كربلا و نجف اشرف را دارند، بعضيها هم دلشان را به امامزادهها گره ميزنند و براي عرض تبريك و شادباش به حرم آنها ميروند. براي اينكه بيشتر از حال و هواي يكي از حرمها در روز عيد فطر مطلع شويم با حاج غلامحسين صاحبالزماني، يكي از خادمين افتخاري حرم حضرت عبدالعظيم(ع) گفتوگو كردهايم.
- حرمي در دل ري
چشم كه به گنبد طلايياش بيفتد ياد ضريح 6 گوشه دردانه فاطمه(س) زنده ميشود. اينجا مدفن چهكسي است كه ثواب زيارتش ثواب زيارت حرم امامحسين(ع) را دارد. اينجا كجاست كه مردم دسته دسته ميآيند و ميگريند، ميچرخند و ميبارند، ميگردند و مينالند. حرم شاه ري، حرمي در دل ري است كه دلبستههاي زيادي دارد و خيليها رازهاي مگو را با او در ميان گذاشتهاند. خيليها او را شفيع كردهاند تا آبرويي بخرند و خدا خواستهشان را برآورده كند. خيليها هم در شاديهايشان به حرم آمدهاند و حالا در صحنهاي زيبايش ياد خاطرههايشان ميافتند، خاطره باغ طوطي و باغچه عليجان هنوز هم در ياد خيلي از قديميهاي شهر زنده است و گهگاهي براي كوچكترها تعريف ميكنند.
- افتخار نوكري حضرت عبدالعظيم حسني(ع)
قرارمان براي ساعت3 بعدازظهر است، به صحن اصلي حرم كه ميرسيم هنوز چند دقيقهاي مانده به زمان قرار. منتظر حاج آقا غلامحسين صاحب الزماني ميشويم كه از خادمان افتخاري حرم حضرت عبدالعظيم حسني(ع) است، امروز آمدهايم كه او برايمان از حال و هواي عيد فطر در حرم بگويد؛ از نمازي كه در ضلع جنوب حرم برگزار ميشود و مردمي كه از طلوع آفتاب در صفهاي نماز حاضر ميشوند. راس ساعت 3 حاج آقا را جلوي در اصلي حرم ميبينيم. لباس بلند سرمهاي رنگي به تن دارد و با آن پر سبزرنگ از مردم عادي متمايز شده است. با خوشرويي پذيراي ما ميشود و ما را به سمت دفتري در نزديكي مصلاي ري هدايت ميكند. خودش را خادم افتخاري حرم حضرت عبدالعظيم حسني(ع) معرفي ميكند و با لبخندي از روي رضايت ميگويد: 4، 5سالي ميشود كه در خدمت اين 3 بزرگوار هستم و با جان و دل به زائران حرم خدمت ميكنم.من بزرگ شده همين شهر هستم، پدرم 60سال پيش به اين شهر آمد و هر چه ديگران اصرار كردند كه به تهران برود قبول نكرد و گفت من چطور ميتوانم اين 3 امامزاده را رها كنم و جاي ديگري زندگي كنم؟ من هم با همين علاقه بزرگ شدم و سالهاست كه در اين شهر زندگي ميكنم و حالا هم افتخار نوكري اين امامزادگان متبرك را دارم.
- بعد از فروش پس گرفته ميشود
اصالتا اراكي است اما بهخاطر حضور پررنگش در شهرري همه او را ميشناسند. حاج آقا صاحبالزماني در يكي از خيابانهاي اصلي اين شهر مغازهاي دارد كه چندين تابلو روي آن نصب شده كه بعد از فروش پس گرفته ميشود. ميگويد: تنها دلخوشيام رضايت بندگان خداست. اگر بندههاي خدا از آدم راضي باشند خدا هم از گناهانمان ميگذرد و ما را ميبخشد.
- پاروي برفها براي پهن شدن فرشها
حاج آقا سالهاست كه حتي يك روز جمعه هم در خانه نبوده و در تمامي نمازجمعهها شركت داشته است. خودش در اينباره ميگويد: از سال59 در تمامي نمازجمعهها شركت كردهام و اين را وظيفه خود ميدانم. آن زمان كه برف و باران زيادي ميآمد همراه با دوستانم به حرم ميآمديم و برفها را پارو ميكرديم تا بتوانيم فرشها را براي نماز پهن كنيم، از زماني هم كه نمازجمعه در مصلاي ري برپا شد در اين محل نماز ميخوانيم و به نمازگزاران خدمت ميكنيم.
- 180 نيروي افتخاري براي برپايي نماز عيد فطر
از او درباره حال و هواي حرم هنگام اقامه نماز عيد فطر ميپرسيم كه ميگويد: حال و هواي عجيبي دارد، برخي از دوستانمان بعد از نماز صبح به حرم ميآيند و فرشها را پهن ميكنند. مردم هم در اين زمينه خيلي كمك ميكنند. از چند روز قبل هم جايگاه مراسم درست ميشود. حرم در روز عيد فطر 180نيروي افتخاري دارد. آن روز هر كسي از راه ميرسد شاد است و مردم با هم سلام و روبوسي ميكنند و عيد را به هم تبريك ميگويند. ما هم كه راهنماي نمازگزاران هستيم از 7/5صبح در محل حاضر ميشويم تا مردم را به سمت جايگاه هدايت كنيم و اگر مهر و جانماز ندارند به آنها بدهيم. نماز عيد فطر هر سال در ضلع جنوب حرم برگزار ميشود، مردم از همان سحر به حرم ميآيند و پس از عرض تبريك به امامزادهها در صفها مينشينند. شور و هيجان عجيبي دارد كه قابل گفتن نيست. از او ميپرسيم شما كه مسئوليت برقراري نظم را بر عهده داريد خودتان ميتوانيد نماز را همراه با جماعت بخوانيد؟ ميگويد: معمولا ميخوانيم اما اگر شرايط بهگونهاي باشد كه نياز به ما باشد از نماز جا ميمانيم.البته مردم واقعا مردمي فهيم و خوب هستند و خودشان هم ما را ياري ميكنند، مثلا بعد از نماز خيلي از مردم ميايستند و همراه با نيروهاي افتخاري به جمع كردن فرشها و زيلوها ميپردازند.خدمت به نمازگزاران حرم افتخار بزرگي است كه همه بهدنبال آن هستند.
- پارتي بازي در صف نماز ممنوع
از حاج آقا ميپرسيم تا حالا براي نشستن افراد در صفهاي نماز پارتي بازي هم كردهايد؟ ميخندد و ميگويد: نه، هيچوقت، البته مسئولين را هميشه به سمت جايگاهشان هدايت ميكنيم اما اينگونه نيست كه كسي را از جايش بلند كنيم و فردي ديگر را بهجاي او بنشانيم، خدا ناظر بر اعمال ماست. او درباره كودكاني كه همراه با پدرها و مادرهايشان براي اقامه نماز ميآيند ميگويد: گاهي برخي از بچهها گريه ميكنند و بيتابند در اين مواقع به آنها شكلاتي كه هميشه در جيبم ميگذارم تعارف ميكنم و با آنها حرف ميزنم تا آرام شوند و معمولا هم آرام ميشوند.
- قنوت نماز فطر لرزه بر جان مياندازد
از آقاي صاحب الزماني ميپرسيم وقتي قنوت نماز عيد فطر و طنين «اللهم اهل الكبرياء و العظمه» را ميشنويد چه حسي داريد؟ چشمانش پر از اشك ميشود و ميگويد: شنيدن اين كلام انسان را از دنياي مادي دور ميكند و به دنياي معنوي ميبرد. خيلي از مردم حين قنوت گريه ميكنند، آنها كه ميدانند معناي اين كلام چيست بياختيار ميگريند، من هم با شنيدن آن تمام بدنم به لرزه ميافتد. نماز عيد فطر حال و هوايي دارد كه قابل وصف نيست.