فيلمبردارها، عكاسها و خبرنگارها را به محل مذاكره راه داده بودند تا لحظاتي را براي رسانههايشان ثبت كنند. دوربين خبرگزاري رويترز هم جزئي از آنها بود. داشت حرفهاي اوليه موگريني و ظريف را بهصورت مستقيم پخش ميكرد. حرفهايشان كه تمام شد، خانم موگريني اعلام كرد كه از اين به بعد جلسه غيرعلني است. برخيها همان اول كار رفتند، برخي ديگر كمي بيشتر ماندند اما دوربين خبرگزاري رويترز انگار قصد ترك محل مذاكره را نداشت. همچنان سعي ميكرد از دورهمي وزراي خارجه پخش مستقيم داشته باشد. دوربين تكان ميخورد، دستهايي توي قاب ميآمد، شكمهايي جلوي لنز دوربين را ميگرفت اما فيلمبردار با سماجت تمام، قصد نداشت آنجا را ترك كند. جالب اينجا بود كه گرچه اتفاق خاصي نميافتاد اما مسئولان پخش هم اين تصاوير زنده را قطع نميكردند. بالاخره انگار دستي از پشت، كليد خاموشي دوربين را زد تا پرده اين نمايش جلوي چشمان مردم دنيا بيفتد. همين اتفاق ساده ابعاد بزرگي از نقش و تأثيرگذاري رسانهها را در دنياي امروز ما آشكار ميكند.
اين موارد را درنظر بگيريد: بالغ بر 750خبرنگار پشت درهاي هتل كوبورگ چادر زدهاند تا از اتفاقي بزرگ خبر بدهند. برخيها چشمشان به در است و برخيها نگاهشان به بالكن. حدود 20روز است كه خواب و خوراك درستي نداشتهاند و جزئيترين اتفاقات اطرافشان را مخابره كردهاند. از همه ظرفيتها و تواناييهاي ژورناليستيشان بهره بردهاند تا از ساير رقبا خوراك جذابتري براي مردم دنيا داشته باشند. توي اين 2سال اخير هم يك پايشان ژنو و لوزان بوده و پاي ديگرشان وين. از آن طرف 12سال است كه قدرتهاي بزرگ و ايران مشغول چانهزني با هم هستند. حالا لحظه موعود فرا رسيده و اختلافات اندكي باقيمانده. گاه و بيگاه وزراي خارجه ايران و آمريكا ادعا ميكنند كه اگر به توافق مطلوب نرسند، امكان به نتيجه رسيدن مذاكرات وجود ندارد اما آيا كسي جرأت آن را دارد كه بعد از اين همه قال و قيل از هتل كوبورگ بيرون بيايد، به چشمان خبرنگاران خسته و منتظر رسانههاي تمام دنيا زل بزند و بگويد: «ببخشيد، متأسفيم، به توافق نرسيديم.» شايد كمي غلوآميز باشد اما از نگاه من فشار رسانهاي يكي از مهمترين دلايل به نتيجه رسيدن مذاكرات بود. همه آنهايي كه براي پوشش اين رويداد بزرگ آمده بودند، نميخواستند «نه» بشنوند. و چه سخت بود كه بسان «كرك داگلاس» در فيلم معروف «تك خال در حفره» كسي از توي غار مذاكرات بيرون بيايد و به همه بگويد كه «قهرمان شما زير آوارها جان داد، سيرك تمام شد، به خانههايتان برگرديد» اين جمعبندي «تك خال» بزرگي براي همه بود. شايد خيلي زودتر ميتوانست به نتيجه برسد اما حتي از مسيري سخت و طولاني هم زنده از غار بيرون آمد چون هيچ مخاطبي پايان تلخ را دوست ندارد.