به تبع شغلم شايد نسبت به ديگران قدري بيشتر كتاب بخوانم. اين هم شامل كتابهاي تازه انتشار يافته ميشود و هم بازخواني كتابهايي كه سالها پيش خواندم. گاهي احساس نياز ميكنم كه سراغ اين كتابها بروم.
كتابي كه بهتازگي آن را مطالعه كرده و تحت تأثيرش قرار گرفتهام كتاب «بيشعوري» است. بهنظرم كتاب جذاب و جالبي آمد كه تحليل روانشناختي، جامعهشناسي ملموس و باورپذيري ارائه ميدهد. البته اين كتاب پيش از اينكه به بازار نشر بيايد در فضاي مجازي منتشر شده بود و خيليها كتاب را پيش از انتشار رسمي از طريق اينترنت مطالعه كرده بودند.
كتاب «بيشعوري» در روزگاري كه تيراژ كتاب به شكل تأسفباري پايين آمده، خوانندگان زيادي يافته است. شايد يكي از دلايل اقبال مردم به اين كتاب، انتشار آن در اينترنت باشد. درواقع پيش از آنكه نسخه چاپي به بازار بيايد، كتاب به اندازه كافي معرفي و به آن پرداخته شده بود.
در واقع آن اتفاقي كه بايد رخ دهد و مخاطب را نسبت به مطالعه يك اثر ترغيب كند در مورد كتاب «بيشعوري» بهوقوع پيوسته بود چون يكي از بزرگترين مشكلات حوزه نشر، نداشتن تبليغات كافي و مؤثر است. در مورد بسياري از كتابهاي منتشر شده اگر معرفي مناسبي صورت گيرد شاهد استقبال مخاطبان از اين آثار خواهيم بود. البته هيچ كتابي به صرف اطلاعرساني و تبليغات نميتواند مورد توجه مردم قرار گيرد؛ خود كتاب هم بايد واجد جذابيت بوده و مهمتر از هر چيزي از كشش لازم براي مطالعه برخوردار باشد. «بيشعوري» اين ويژگي را دارد.
هنگام مطالعه كتاب خيلي از نكاتي كه نويسنده برايمان توصيف كرده را آشنا مييابيم. در واقع بسياري از موارد مورد اشاره نويسنده را ميتوانيم دور و بر خودمان ببينيم و برايش مابازاي بيروني پيدا كنيم. بهگمانم اين ويژگي مهمترين دليل جذابيت كتاب «بيشعوري» براي مخاطبان ايراني است. با اينكه نويسنده كتاب خارجي است ولي حاصل كار براي خواننده اينجايي ملموس و قابل درك به نظر ميرسد؛ در حالي كه برخي از نويسندگان ما، جوري مينويسند كه كمتر كسي در اين سرزمين ميتواند با نوشتهشان ارتباط برقرار كند.
نكته بارز كتاب «بيشعوري» اين است كه بدون اشاره صريح و تعبيرات گلدرشت و شعاري تصويري برايمان ساخته و پرداخته شده كه در آن ميتوانيم خودمان را پيدا كنيم. انگشت اشاره كتاب با وجود نداشتن تصريح، آشكار و قابل درك است.از مستندات كتاب، مثالهاي زيادي را ميتوان يافت كه در جامعه خودمان مصداق دارد.نثر پركشش نويسنده و ترجمه روان كتاب هم باعث ميشود كمتر كسي آن را به قصد مطالعه دست بگيرد و نيمهكاره رهايش كند.
- فيلمنامهنويس سينما و تلويزيون