با اين تفاوت كه در سالهاي اخير معضل بيكاري جوانها ابعاد نگرانكنندهتري به خود گرفته است. آن هم در شرايطي كه تعداد تحصيلكردههاي جامعه ما افزايش قابلتوجهي داشتهاند. كافي است تعداد فارغالتحصيلهاي امروز را با 20 سال پيش مقايسه كنيم تا ببينيم چقدر جوانهاي تحصيلكرده افزايش يافته است. در چنين شرايطي، فرصتهاي شغلي بهشدت كاهش يافته است.
استخدام كه ساليان سال است تقريبا برچيده شده و جز در موارد خاص، بهندرت شاهد استخدام هستيم. وقتي بيكاري شدت ميگيرد، تبعاتش كل جامعه را تحتتاثير قرار ميدهد. هنگامي كه موضوع اشتغال جوانها با بيتوجهي و كمتوجهي مواجه ميشود، طبيعي است كه آمار اعتياد هم افزايش يابد. بخشي از مسئله گرايش جوانها به مواد مخدر قطعا به موضوع بيكاري بازميگردد.
جواني كه كار ندارد براي فرار از مسئوليتها و فراموشكردن وضعيت نامطلوبي كه دچارش شده، به مواد مخدر پناه ميبرد. بيكاري، ريشه بسياري از طلاقها نيز هست. چه بسيار خانوادههايي كه به دليل عدم اشتغال سرپرست خانواده دچار فروپاشي ميشوند. جواني كه ازدواج كرده و مسئوليت اداره زندگي را عهدهدار شده، وقتي از پس خرج برنميآيد و هنگامي كه فاقد كار است يا شغلش را از دست ميدهد، ناخواسته مسير جدايي و فروپاشي خانواده را انتخاب ميكند. بسياري از دعواها و درگيريهاي ميان زنها و همسرانشان به دليل مشكل اقتصادي بهوقوع ميپيوندد.
در كل فردي كه بيكار است، بهمراتب بيشتر از فردي كه شغل مناسبي دارد، در معرض آسيب قرار دارد. آمار بالاي طلاق و مصرف مواد مخدر تنها 2نشانه از تبعات و آسيبهاي معضل بيكاري در جامعه هستند. به نظرم دولت بايد خيلي جدي به موضوع اشتغال بپردازد.
هنگام برگزاري بزرگداشت من در جشنواره فيلم شهر، اولين صحبتي كه انجام دادم درباره اين موضوع بود. وقتي به برنامه «خندوانه» هم رفتم باز به معضل بيكاري اشاره كردم چون به گمانم اين موضوع بسيار جدي است. بايد فكري به حال اين همه جوان تحصيلكرده و دانشگاهرفته كرد كه با وجود تحصيلات عالي، فاقد شغل هستند. روزي كه مدام به فكر افزايش سقف پذيرش دانشجو بوديم بايد فكر امروز را هم ميكرديم كه با اين همه جوان تحصيلكرده كه انتظار و توقعشان هم نسبت به افرادي كه تحصيلات عاليه ندارند بالاست، چه بايد كنيم؟
جواني كه فوقليسانس گرفته بايد شغلي كه در آن شأن يك فارغالتحصيل دانشگاه رعايت شود، داشته باشد. در حالي كه شاهديم بسياري از اين جوانهاي تحصيلكرده وقتي كار مناسب برايشان وجود ندارد، از سر ناچاري سراغ مشاغلي ميروندكه متناسب با شأنشان نيست. تازه اين در مورد افرادي است كه حاضر ميشوند سراغ شغلي نامتناسب با تحصيلات و شأن خود بروند. در حال حاضر برخي از جوانهاي تحصيلكرده ما خانهنشين شدهاند. يكي از مهمترين مسئوليتهاي دولت اين است كه فكري به حال اشتغال اين جوانها كند. اطمينان داشته باشيد اگر مشكل بيكاري حل شود بسياري از ناهنجاريهاي اجتماعي نيز به صورت قابلتوجهي كاهش مييابد.
جواني كه شغل ندارد آيندهاي براي خود متصور نيست. چنين فردي بسيار بيشتر از يك فرد شاغل در معرض خطر قرار دارد. احتمال گرايشاش به اعتياد بيشتر است. اگر متاهل باشد احتمال فروپاشي خانوادهاش بيشتر است. در خصوص انواع و اقسام بزههاي اجتماعي نيز در مورد فرد بيكار زمينه بيشتري براي آلودگي وجود دارد. من بهعنوان سينماگري كه در آثارم به مسائل اجتماعي ميپردازم در مسير تحقيقاتم براي خلق يك اثر سينمايي به موارد مستندي برخورد ميكنم كه بسيار نگرانم ميكند.
كاش مسئولان نگاهي جديتر و عميقتر به جامعه داشته باشند و بهخصوص فكري براي جوانها كنند. در حال حاضر مهمترين مشكل جوانهاي اين مرز و بوم بيكاري است و در صورت حل اين معضل، هم ايراني بهتر و آبادتر خواهيم داشت و هم شاهد اميد بيشتري در جامعه خواهيم بود.
- نويسنده و كارگردان سينما
نظر شما