كساني هستند كه وقتي يك پشه نيششان ميزند، پوستشان ورم ميكند و از شدت خارش كلافه ميشوند و همانجا همان پشه كسي ديگر را نيش ميزند و او هيچ حس نميكند. يا مثلا كساني هستند كه با خوردن يك بشقاب از غذايي كه شما ميتوانيد هر روز با شادي و لذت بخوريد، كارشان به بيمارستان ميكشد. مثل آنها كه مبتلا به فاويسم هستند و نميتوانند به باقلا حتي لب بزنند. نيز حساسيت به بادامزميني چنان خطرناك است كه بايد روي مواد غذايي بستهبندي شدهاي كه شامل بادامزميني هستند اين را بنويسند. كسي كه به بادامزميني حساسيت دارد، اگر يك تكه كيك شكلاتي را كه شكلاتش بادامزميني دارد بخورد، در عرض چند دقيقه خفه ميشود و ميميرد.
يكي از چيزهايي كه ميزان حساسيت آدمها نسبت به آن متفاوت است سيگار است. بسياري از مردم سيگار ميكشند و با بوي سيگار مشكلي ندارند يا حتي اين بو را دوست هم دارند و بسياري ديگر نيز هر چند سيگار نميكشند، مشكلي هم با بوي سيگار ندارند و بوي سيگار برايشان يك بوي عادي است. اما كساني هم هستند كه خيلي جدي از بوي سيگار آزار و حتي آسيب ميبينند. بهطور خاص، گروهي از زنان باردار و نيز گروهي از كودكان از شنيدن بوي سيگار دچار تهوع ميشوند. وضع جسمي آدمها نيز در ميزان اين حساسيت مؤثر است. احتمالا پايين بودن فشار خون يا پايين بودن ميزان قند خون آدم را نسبت به بوي سيگار حساستر ميكند. اينكه سيگار كشيدن در فضاهاي بسته عمومي ممنوع است، كمك ميكند تا اين آدمها تا حدي از اين آزار در امان باشند اما فقط تا حدي. خانم بارداري كه در پيادهرو 2 قدم بعد از يكنفر در حال سيگار كشيدن راه ميرود، كاملا از اين بوي سيگار آزار ميبيند. كسي كه درست جلوي در تاكسي سيگارش را دور مياندازد و بلافاصله سوار تاكسي ميشود عملا حجم قابلتوجهي از بوي سيگار را درون ريه خود انباشته و با بازدمش به مسافران ديگر منتقل ميكند. بنابراين، اگر سيگاري هستيد و برايتان مهم است كه ديگران را آزار ندهيد، وقت سيگار كشيدن فاصله مكاني و زمانيتان را با ديگراني كه نميشناسيدشان حفظ كنيد.