اگر يك سال شب اول محرم تكيهشان را برپا كردهاند، سال بعدش سعي ميكنند 2 شب مانده به محرم تكيه را برپا كنند. حس حضور در يك كار جمعي كه ديگر كسي به چشم «بچه برو كنار، كار تو نيست» به ديگري نگاه نميكند حس خوبي است.
آنها هم كه وضع ماليشان اجازه ميدهد دنبال برنج و گوشت و لپه و سيبزميني و بار كردن بساط قيمه نذري هستند. نذر كردن هم حس خوب مشاركت اجتماعي به انسان ميدهد. اينكه حس كند سفره مقدسي انداختهاند و به او اجازه دادهاند خادم اين سفره مقدس باشد نيز حس خوبي است.
طبيعتا مثل هر سال كمي بحث حاشيهاي هم ايجاد خواهد شد. بحثهايي در مورد اينكه اين نذرها بهدست مردم مستحق ميرسد يا نه و اينكه اگر اين پولها را خرج ساختن بيمارستان و مدرسه ميكردند بهتر بود يا نه.
من در جايگاهي نيستم كه بهخودم اجازه بدهم به كسي بگويم پولش را صرف كاري كه حس تعاون و تدين به او ميدهد بكند يا نه. به گمان من اين را بايد خود فرد و البته با مشورت با متخصصان ديني تصميم بگيرد. ديگران نميتوانند جلوي كار خوب كسي را بگيرند و به او دستور بدهند اين كار خوب را به شيوهاي كه به گمان ما خوبتر است انجام بده.
اما هميشه ميتوان پيشنهاد داد. شما كه ميخواهيد در اين كار خير مشاركت كنيد اما پول زيادي نداريد، شما كه ميخواهيد تعاون و تدين را كنار هم جمع كنيد، چند بطري آب، پاكيزه همراه خودتان داشته باشيد. بچهها خسته و تشنه ميشوند. اتفاقا، آب هم مفيدتر از شربت و چيزهاي ديگر است هم نسبتي نمادين با مراسم تعزيت امام حسين(ع) دارد. اين بطريها را به وقتش به بچهها بدهيد. هزينهاش كم است و اثرش زياد.
شما كه ميخواهيد تدين و تعاون را كنار هم بگذاريد. چرخي در كوچهتان بزنيد. پيرمردها و پيرزنهايي را كه نميتوانند از خانه بيرون بروند پيدا كنيد. برايشان با دوربين موبايلتان از مراسم فيلم بگيريد و ببريد. خوشحال ميشوند.
باور كنيم كه نذر، فقط قيمه و عدسپلو نيست. آب و فيلم و سلام و كمك هم ميتواند نذر باشد.