حر از ابتدا آزاده بود. آزادگي در مسير زندگي و انتخابهاي حساس نقشي برجسته دارد و حر اينچنين بود كه به قول اميرمؤمنان«بنده كس مباش كه خداي تو را آزاد آفريد.» او سياس نبود.مردي بود كه در لباس نظام، تن آراسته، و فرماندهي دلاور؛ او به دستور عبيدالله آمده بود تا راه بر حسين(ع) ببندد و او را به كوفه فراخواند. نقل است كه چون نزد عبيدالله رسيد و مأموريت يافت؛ در مسير بازگشت، 3 بار جملهاي از پس خويش شنيد كه به بهشتش بشارت ميداد، چون نگريست، كسي را نيافت؛ اين چه بشارتي است، كه من در برابر حسينم؟ آنگاه كه سرنوشت بر جنگ گره خورد، حر بر خود لرزيد، چنانكه هرگز او را اينچنين نديدهبودند. لحظه شگفت انتخاب بود؛ دنيا يا آخرت و آزادگان در اين دوراهيها از مرگ نميهراسند و تن به زخمه دنيا ميآزمايند و سعادت ابدي ميخرند و مسير حق آشكار است. اميرمؤمنان چه زيبا فرمود: خداوند راه حق را بر شما آشكار ساخته و مسيرهاي آن را روشن كرده است و اين شما هستيد كه بايد انتخاب كنيد: يا شقاوت هميشگي و يا سعادت جاودانه را (نهجالبلاغه، خطبه 156).
انتخابگر بزرگ كربلا، در ميانه دين و دنيا، دنياي گذرا را كناري نهاد و بازگشت. او همه امتيازهاي دنيوي را كه زين پس نصيبش ميشد كناري نهاد و آرماني بزرگ را برگزيد؛ چه آرماني بزرگتر از اينكه ياريگر امام خويش باشي. امام سجاد(ع) در طلب توبهاي چنين، چه زيبا دست به نيايش ميگشايد: خداوندا ما را به توبهاي كه پسند ميداري راهبر و از اصرار بر گناه دور فرماي...(خداوندا) چون آهنگ 2 كار كرديم كه يكي خوشنودت ميسازد و ديگري خشمگين، ما را بدانسوي كه سبب خوشنودي توست روانهدار و عزم ما را در آنچه سبب خشم توست، سست نماي... .
اينگونه بود كه حسين(ع) هنگاميكه عزم حر را بر توبه استوار ديد، به او فرمود: تو، در حقيقت، به پاداش و نيكي رهيافتهاي و حر به مدد انتخاب و بازگشت شگرف خويش، توفيق يافت در طليعه كاروان شهداي كربلا بدرخشد و جاودانه شود. اينچنين است كه آزادگان درهاي بازگشت و سعادت را به روي خويش ميگشايند و انسانهاي لئيم در آرزوي عمر دراز، توبه را به تأخير ميافكنند و ناگهان بانگ برآيد كه خواجه مرد.
...و كسي را كه توفيق توبه دهند از پذيرفته شدن توبه محروم نماند... (نهجالبلاغه، حكمت130).