آنها طعمههاي خود را زنداني و برايشان نگهبان استخدام ميكردند تا فرار نكنند.نخستين پرونده صبح ديروز به جريان افتاد. حوالي ميدان آزادي مردي دوان دوان خود را به مأمور پليس رساند و با اشاره به سرنشينان خودرويي كه همان حوالي در ترافيك گير كرده بود مدعي شد كه آنها او را ربوده و در خانهاي زنداني كرده بودند. با ادعاي اين مرد، يكي از سرنشينان خودرو دستگير اما ديگري موفق به فرار شد.
پرونده براي رسيدگي پيش روي قاضي مديرروستا، بازپرس شعبه ششم دادسراي جنايي قرار گرفت و روز گذشته شاكي كه دانشجوي يكي از دانشگاههاي شهر سمنان است در توضيح ماجرا گفت: اوايل مهرماه يكي از همكلاسي هايم با من تماس گرفت و به بهانه استخدام در شركت نفت اهواز از من خواست به تهران بروم و فرم پر كنم. با خوشحالي براي انجام مصاحبه به دفتري حوالي بريانك رفتم اما به محض ورود به آنجا چند نفر مرا گروگان گرفتند و پس از ضرب و شتم چاقويي زير گلويم گذاشتند و مجبورم كردند تا با خانوادهام تماس بگيرم و درخواست 14ميليون تومان پول نقد بهعنوان ضمانت استخدام كنم. من هم از ترس جانم اين كار را انجام و پول را به آنها تحويل دادم.
وي ادامه داد: آنها پس از آن مرا به خانهاي بردند و در آنجا زنداني كردند. حتي اجازه نميدادند كه با خانوادهام تماس بگيرم. همان روزهاي نخست متوجه شدم كه آنها اعضاي شركت گلدكوئيست هستند و من بايد چندين نفر را جذب شركت هرمي كنم تا بتوانم به پولم برسم.
آنها فرمي مقابل من قرار دادند و خواستند نام 2هزار از دوستان و آشنايانم كه در جستوجوي كار هستند را يادداشت كنم اما من فقط چند نفر را ميشناختم كه نام و شماره تلفن آنها را نوشتم. اين ماجرا ادامه داشت تا اينكه صبح امروز (سهشنبه)، 2نفر از اعضاي شركت مرا سوار ماشين كردند تا كمي در خيابان بگرديم و هوا بخوريم اما در حقيقت اعضاي اصلي شركت از ترس لو رفتن قصد تخليه خانه را داشتند و به همين دليل مرا به 2نگهبان سپردند تا براي هواخوري در خيابانها بچرخيم. وقتي به ميدان آزادي رسيديم، از ترافيك استفاده و از دست آنها فرار كردم و با كمك گرفتن از پليس، يكي از آنها را به دام انداختم.
پس از اظهارات شاكي، پسرجواني كه در اين پرونده دستگير شده نيز چنين گفت: من هم يك قرباني هستم!
وي ادامه داد: من دانشجو بودم كه به بهانه كار در شركت نفت اهواز در دام اين شركت گرفتار شدم و آنها مرا مجبور كردند كه به فعاليت با اين شركت ادامه بدهم. آنها به بهانه ضمانت استخدام 14ميليون تومان از من پول گرفتند و پس از آن خواستند تا برايشان فعاليت و نيرو جذب كنم. من چون قديميتر بودم نگهبان افرادي شدم كه تازه جذب شركت شده بودند. بايد آنها را كنترل ميكردم تا فرار نكنند و نيروي بيشتري جذب اين شركت هرمي كنند. پس از اظهارات متهم، قاضي مديرروستا دستور بازداشت ديگر اعضاي اين شركت هرمي را صادر كرد و پرونده در اختيار پليس تهران قرار گرفت.
- گزارش يك گمشده
دومين پرونده كه در شعبه 5دادسراي جنايي تهران مطرح است، مربوط به ناپديد شدن پسري دانشجوست. پدر او با حضور در دادسرا گفت: پسرم دانشجوي يكي از شهرهاي جنوب كشور است كه مدتي قبل يكي از دوستانش با او تماس گرفت و خواست تا براي استخدام در شركت پتروشيمي به تهران بيايد و فرمي را پر كند.
چند روز بعد از آن پسرم با من تماس گرفت و خواست 12ميليون تومان پول به حسابش واريز كنيم تا بهعنوان ضمانت استخدام بهحساب شركت بريزد. پس از آن ديگر خبري از پسرم نشد تا اينكه شنيديم او جذب شركتي هرمي شده و منشوري را امضا كرده كه تعهد داده با كسي در ارتباط نباشد و براي حفظ زنجيره شركت بايد نيرو جذب كند. من خيلي نگرانم و احتمال ميدهم اعضاي شركت بلايي سر او آورده باشند. قاضي حسينپور دستور تحقيق در اين خصوص را صادر كرده است تا معماي ناپديدشدن پسر جوان افشا شود.