اما بعضي از افعال و كارهاي ما از روي عشق و علاقه و از قلب ما بلند ميشود. اين دست كارها طوري است كه اثرش روي قلب افراد است. يعني مبدأ و مقصد يك جسم صنوبري است به نام قلب.
يكي از آثار دل و قلب ما اشك است؛ كه اگر او اجازه ندهد اشكي اجازه خروج ندارد؛ كه بودن و نبودنش نشانهاي است براي درون انسان؛ كه پيامبر اكرم (صليالله عليهوآله) فرمودند: از نشانههاي شقاوت و بدبختي خشكيدگي چشم است.
آري اگر انسان، اين گوهر گرانبها را از دست بدهد بايد فوري بهدنبال راه درمان آن باشد چرا كه اشك سلاح مؤمن است و مؤمن نبايد آن را لحظهاي بر زمين بگذارد. راههاي متفاوتي براي بهدست آوردن اشك در منابع ديني عنوان شده است. بهطور مثال كمك به نيازمندان، خواندن قرآن و رفتن به مكانهاي مذهبي و... راه يافتن دوباره اين گوهر است.
توفيق اشك نصيب هر كسي نميشود. بعضي طي سال هرچه تلاش ميكنند مقداري اشك نصيبشان شود، باز نميتوانند؛ اين اشكها، اشك عشق و گريه تعالي و براي ارتقاي وجودي پيدا كردن انسان است. تمام اولياي الهي با گريه و تضرع توانستند با عالم غيب ارتباط برقرار كنند و خود را كه ظاهري بودند باطني كنند.
گريه مبدأ انساني دارد و اين مبدأ رابطه بين بنده با حق متعال است و حق است كه مقصد اين اشك ميشود. لذا امام حسين عليهالسلام را قتيل العبرات گويند؛ يعني كشته شده اشكي كه روي گونهها بريزد.
اشك يك نوع حركت است و قطعا چيزي كه متحرك است ابتدايي دارد و انتهايي. ابتداي اشك از بدن انسان است و انتهاي آن و مقصد آن خدا است. لذا امام حسين عليهالسلام كشته شده و آنچنان با سوز كشته شده است تا مردم با اشكي كه بر او ميريزند به خدا برسند چون مقصد اشكها خدا است و تمام انبياء از اين اشكها بهرهها بردهاند. حضرت زكريا ۳ روز در محرابش گريه كرد تا يحيي را به او دادند و اين اشك شد مايه قبول توبه حضرت آدم، خروج حضرت ابراهيم از آتش، نجات نوح و... . از اين به بعد هم داستان اشك ادامه خواهد داشت.