همشهری آنلاین - مهدی تهرانی: برخورد نزدیک از نوع سوم ساخته اسپیلبرگ، انقلابی در سینمای علمی ـ تخیلی و در تعلیق زیرساختی این گونه آثار به وجود آورد.

یک سفینه فضایی در ایندیانای آمریکا به زمین می‌نشیند و به نظر می‌رسد ماموریتی دوستانه دارد. چند اتفاق عجیب و غریب در نقاط مختلف دنیا رخ می‌دهد که بی‌ارتباط با موجودات فضایی و قدرت سرشار آنها نیست. در حالی که مردم محلی در نقاط متفاوت سعی دارند با این سفینه ارتباط برقرار کنند، اما مسوولان دولتی مدام سعی بر مخفیکاری دارند و به هیچ اخباری اجازه نشر نمی‌دهند. در این میان یک دانشمند علوم کیهانی و یک کارگر شرکت برق با یکدیگر آشنا می‌شوند و سعی می‌کنند با سفینه و موجودات فضایی ارتباط برقرار کنند...

برخورد نزدیک از نوع سوم ساخته استیون اسپیلبرگ، انقلابی در سینمای علمی ـ تخیلی به وجود آورد. اگر سینماگر فقید استنلی کوبریک پیش از این در سال 1968 اودیسه فضایی: 2001 فیلمی براساس روان‌شناختی و معناشناختی انسان ساخت؛ اسپیلبرگ با برخورد نزدیک از نوع سوم، فضایی‌ها را به زمین آورد و به نوعی آنها با رفتار شناختی‌شان بازدید زمینی‌ها را پس دادند. فیلم هرگز به ساخته‌های مشابه و پیشین توجهی نداشت و آنچه روایت فیلم است، مهر دوستی و محبت است نه وحشیگری و تجاری بودن صرف داستان‌های معمول فضایی، فروش فیلم شگفت‌انگیز بود و به نوعی برای اولین بار بود که یک داستان تخیلی ـ فضایی روایتی انسان‌دوستانه را عرضه می‌کرد. اسپیلبرگ 7 سال پس از این و در 1982 با ساخت فیلم ماندگار ئی‌تی؛ روایت دوستی زمینی‌ها و فضایی‌ها را به کامل‌ترین شکلی ارائه داد.

سکانس‌های به یادماندنی در این فیلم بسیارند، اما 3 سکانس بیشتر به یاد می‌ماند؛ یکی مربوط به سکانس معرفی دکتر کلود لاکومب فرانسوی است که ماموریت دارد روی سفینه‌ای متعلق به ناسا به نام آونجر تحقیق کند. آونجر در 1945 در فضا ناپدید شده بود، اما گزارشاتی دریافت شده بود که همین سفینه در بیابانی نزدیک ایندیانا دیده شده است. نقش دکتر لاکومب را سینماگر فقید فرانسوا تروفو ایفا می‌کند. صحنه‌ای که برای اولین بار به زمین نشستن سفینه فضایی‌ها را شاهد هستیم که یک مامور نیروگاه برق به اسم روی تنها شاهد ماجراست نیز بسیار عالی کار شده است. سکانس ربوده شدن دختر جیلیان، یکی از اهالی ایندیانا توسط فضایی‌ها را به این اضافه کنید. در ادامه جیلیان و روی دچار الهاماتی می‌شوند و مدام به فضایی‌ها نزدیک‌تر می‌گردند.

تعلیق (سوسپانس) در برخورد نزدیک از نوع سوم حربه‌‌ای اساسی و تاثیرگذار برای برانگیختگی حس همذات‌پنداری تماشاگر است که اسپیلبرگ با چیره‌دستی از آن در فیلمش استفاده کرده است. او در ابتدا دستش را رو نمی‌کند و تلقی تماشاگر از فضایی‌ها را به همان چیزی محدود می‌کند که پیش از این در ذهن داشت. موجوداتی که آمده‌اند بکشند و ببرند و غارت کنند، اما کارگردان در ادامه با ظرافت تمام این پیش‌زمینه‌ها را در ذهن تماشاگر از بین می برد.

Close encounters  of third kind /197 / برخورد نزدیک از نوع سوم/ فیلمنامه و کارگردانی:  استیون اسپیلبرگ/ فیلمبردار: ویلموش زیگموند، موسیقی: جان ویلیامز، تدوین: مایکل کان بازیگران:  ریچارد دریفوس، فرانسوا تروفو، تری گار، ملیندا دیلون.

برچسب‌ها