تاریخ انتشار: ۲۳ آبان ۱۳۹۴ - ۰۷:۲۰

همشهری دو - سودابه فرخنده: نخستین بار سال ۱۹۶۰ در هلند ظاهر شد؛ همان زمان که گاز طبیعی در هلند کشف شد و فروش بی‌رویه و گران آن پول زیادی را وارد مسیر اقتصاد آن کشور کرد.

در بيماري هلندي ناگهان كالايي خاص به هر دليلي در بازارهاي جهاني گران مي‌شود و كشور دارنده اين كالا ارز بسيار زيادي را وارد كشور مي‌كند.درآمد مردم زياد مي‌شود و تقاضايشان بالا مي‌رود اما توليد داخل كشور كفاف نمي‌دهد.

به همين دليل دولت دست به واردات مي‌زند و مردم كالاي وارداتي ارزان را براي مصرف ترجيح مي‌دهند. صنايع داخلي هم همچنان محصولات گران توليد مي‌كنند و فروش‌شان كم و كمتر مي‌شود. در اين حالت وضع صنعت مشخص است. كسي علاقه‌اي به سرمايه‌گذاري در صنعتي كه پيشرفت نمي‌كند ندارد و همه سرمايه خود را به خريد و فروش زمين و مسكن اختصاص مي‌دهند.

در اين شرايط، اقتصاد كشور مورد نظر، كاملا به بيماري آلوده شده و يك تنش كوچك كافي است تا آن را از پا در بياورد. اين شوك وقتي وارد مي‌شود كه قيمت جهاني آن كالاي اساسي درآمدزا به دلايلي كم و درآمد دولت به‌شدت كم مي‌شود. دولت ديگر پولي براي واردات ارزان قيمت ندارد. تقاضاها بي‌جواب مي‌ماند و اين وضعيت باعث افزايش قيمت‌ها مي‌شود. صنايع هم كه از قبل توانايي توليد زياد را نداشتند و اقتصاد از نفس مي‌افتد. اين بلايي است كه در اقتصاد، به آن بيماري هلندي مي‌گويند.

اقتصاد مقاومتي كه اين روزها در موردش مي‌شنويد، بهترين علاج براي اين مشكل است. در طول 50سال گذشته ما تقريبا بعد از هر دوره افزايش قيمت نفت شاهد اين اوضاع بوده‌ايم.

البته واكسن اين بيماري همان 60، 50 سال پيش كشف و حتي يك‌بار هم در ايران استفاده شد و نتايج خوبي داشت. نروژي‌ها بعد از بلايي كه سر هلند آمد تصميم گرفتند صندوقي به نام صندوق ذخيره ارزي بسازند و پول حاصل از فروش نفت‌خام خود را در آن پس‌انداز كنند و جلوي آلودگي بودجه سالانه كشور را بگيرند.

تاسيس اين صندوق نتايج خيلي خوبي به بار آورد و تنها راه پيشگيري از اين بيماري شناخته شد؛ نتايجي مثل تثبيت نرخ ارز و جلوگيري از تأثير شوك‌هاي ارزي بر اقتصاد داخلي، توزيع عادلانه درآمد فروش كالاي طبيعي بين نسل‌ها، كوتاه شدن دست دولت از اين ثروت باد آورده و در آخر هم كسب اعتبار جهاني و هموار كردن راه ورود سرمايه‌هاي خارجي به داخل كشور.