پذيرفتن مسئوليت كيفري؟ اجازه افتتاح حساب در بانك؟ امكان انجام معاملات ملكي؟ توانايي ازدواج؟ خير. مهمترين نشانه رسيدن به 18سالگي اين است كه ميتوانيم گواهينامه رانندگي بگيريم.
نشانه بلوغ در فرهنگهاي بومي و باستاني متفاوت بود اما همه آنها براي جدا كردن 2 مرحله مهم زندگي بهكار ميرفت؛كودكي و بزرگسالي. تمام قسمتهاي زندگي از زمان تولد تا پايان نوجواني با عنوان كلي كودكي شناخته ميشد كه نشان ميداد شخص عضو رسمي جامعه نيست. با برخي اتفاقات كه بستگي به سن يا رشد جسمي نوجوان داشت او ميتوانست بهعنوان يك مرد يا زن شناخته شود. در زندگي قبيلههاي شكارگر يا كوچنشين اين كار به معني عضويت رسمي بود و مراسمي داشت كه با جزئيات فراوان انجام ميشد. اين جزئيات شامل آوازها، لباسها و خوراكها بخشي از فرهنگ قبايل بدوي بودند كه در كنار شكرگزاري پس از شكار، شعائر تدفين مردگان و مراسم ديگر بخشي از فرهنگ آنها را تشكيل ميداد. هرچه جوامع به سمت شهرنشيني رفتند مراسم بلوغ كمرنگتر شد و شكل عوض كرد. در واقع مرز بزرگ ميان كودكي و بزرگسالي متغير شده بود اما زماني كه جوامع مدرن بهوجود آمدند و انبوه قوانين براي تنظيم روابط پيچيده زندگي روزمره ساخته شدند معيارهايي به وجود آمدند تا به دقت تمام، شروع سن بزرگسالي و ورود به دنياي رسمي توليد و مصرف را اعلام كنند. سن 18سالگي كه در بيشتر كشورهاي جهان با اندكي اختلاف شروع بزرگسالي را نشان ميدهد يكي از اين معيارهاست.
در هر كشور به تناسب موقعيت اقتصادي و اجتماعي 18سالگي كاربردي دارد كه بيشتر از بقيه به چشم ميآيد، در جايي دريافت گذرنامه مستقل و عبور از مرز ارزش پيدا ميكند. درجايي انتخاب مليت اهميت دارد و در جامعهاي ديگر مبادلات مالي مهمتر است. براي اين كار ميشود از اهالي هر كشور پرسيد كه رسيدن به 18سالگي شما را به ياد چه امتيازي مياندازد. اگر اين سؤال را در كشور ما بپرسيد تعداد قابل توجهي به ياد گرفتن گواهينامه رانندگي ميافتند. داشتن يك ماشين يا همان خودروي شخصي بخشي از مراحل هويت يافتن است كه رقابت جالبي را در ميان خانوادهها ايجاد كرده است. چرخاندن فرمان و عوض كردن دنده از همان كودكي در ذهن بچهها ارزش پيدا ميكند و به مرور جديتر ميشود تا موقعي كه اين آرزو برآورده شود و افسر مسئول آزمون شهر، پايين برگه را امضا كند.
خانه و ماشين 2 نياز مهم خانوادهها هستند. هزينه مسكن زياد است و بيشتر مخارج يك خانواده را تشكيل ميدهد. راه صاحبخانه شدن هم دور و طولاني است. اما به ماشين زودتر ميشود دست پيدا كرد. شايد اين هم نوعي بلوغ غيررسمي باشد كه خانوادهها در انتظار آن هستند. براي همين است كه از هر راه تلاش ميكنند خودرويي بخرند و حتي اگر وانمود كنند كه بهخودروهاي گران و بيكيفيت علاقه ندارند و گروههايي هم براي نخريدن آنها تشكيل دهند؛ به محض اينكه راهي براي خريد حتي با قرض و وام و وعده فراهم شود اين آرزوي خود را محقق ميكنند. كسي كه با رسيدن به 18سالگي گواهينامه دريافت كرده و به سن بزرگسالي رسيده است بايد بلوغ خود را در جايي بهكار بگيرد.