برای معرفی کتاب «بیایید داستان بنویسیم» از پشت جلد شروع کردم و پاراگراف بالا را از آنجا برداشتم. مهدی میرکیایی، نویسندهي با تجربهي ادبيات کودک و نوجوان، همهي فوتوفنهای داستاننویسی را در اینکتاب، یکجا، جمع کرده و تحویل شما میدهد. البته قبل از شما تحویل نشر طلایی داده تا آنجا چاپ شود و بعد بهدست شما برسد.
از حکایت بازنویسی 200بارهي همینگوی معلوم است که میرکیایی حکایت نوشتن را و شما نوجوانان اهل نوشتن و خواندن را جدی فرض کرده است. او، خودش، سالهاست مینویسد و سالهاست در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با بچهها و آثارشان از نزدیک آشناست. پس جدی جدی برویم سراغ کتاب. سراغ 9 فصلِ کارگاهی دربارهي داستان.
قرار است گاهی «از روی دست بزرگترها» چیز یاد بگیرید. گاهی نویسنده «فوت کوزهگری» را یادتان میدهد. بخشی هم دیگر کار «کار شماست»، تمرین دارید و تکرار تمرین. حرفهایی هم در این کتاب میشنوید که «از ما نشنیده بگیرید اما...». مثال داستانی هم فراوان دارد و در ادامه تجزیه و تحلیل آن مثال میآید. خلاصه داستانی دارد این کتاب برای خودش. از من گفتن و از شما هم البته که شنیدن و خواندن و نوشتن و تمرین و...
اولينبار و سوژه
این فصل آغاز راه است. شما را به خاطرهي اولینباری که تصمیم گرفتید داستان بنویسید میبرد. به خاطرهي سوژه و سوژهیابی. مهمترین ویژگیهای سوژهي خوب کدامها هستند؟ سوژهي جذاب یعنی چه؟ اصلاً سوژهها از کجا میآیند؟ داستانها و فیلمهای مشهور چهطور شروع میشوند؟ مثلث داستانی چیست؟ یکی از راههای جالب برای بهدست آوردن سوژه «نظیرهسازی» است و این یعنی... یعنی که شما بروید سراغ کتاب و همینطور به این صفحهي هفتهنامهي دوچرخه زل نزنید که سیر تا تخممرغ! کتاب را برایتان تعریف کند.
دستي آغشته به حوادث
شما در این فصل دست به طرح و نقشه میشوید. دستتان به حوادث و اتفاقات آغشته میشود. دست به کار میشوید و موتور داستان را روشن میکنید، آن هم به دست آدمهای مشکلدار. دست شخصیتها را میگذارید توی کاسهي درگیری. دستتان به طرح خطی باز میشود و طرح پیچیده. نه، نه، دچار سوءتفاهم نشوید. همه چیز دست خودتان است. دست روی دست نگذارید. به فکر غافلگیرکردن خواننده باشید. راههای دلشوره انداختن بهدل خواننده را بیاموزید. اولتیماتوم بدهید. حالا دستتان پر است. فقط مراقب باشید دستتان رو نشود.
از كدام زاويه
شما از چه زاویهای به ماجراها نگاه میکنید؟ در داستانهایی که خواندهاید راوی چه کسی بوده است؟ گاهی خود نویسنده همهچیز را تعریف میکند. گاهی این کار را به شخصیتهای داستان میسپارد. راههای دیگری هم هست که در این فصل با آنها آشنا میشوید. پس بروید و آشنا بشوید. آفرین!
مهدي ميركيايي
شاهكليد داستاننويسي
در این فصل یک شاه کلید از میرکیایی تحویل میگیرید و آن یافتن شخصیتهای جذاب و شخصیتپردازی است. آدمهایی خیلی عجیب، شخصیتهای فرعی و اصلی، باورپذیر، ایستا و غیرایستا. اما بدانید و آگاه باشید که پیداکردن و ساختن شخصیت خاص، تازه اولين قدم است. نگران نباشید. این فصل یادتان میدهد چگونه شخصیت را به خواننده معرفی کنید. فقط شاهکلید گم نشود.
توصيف
همينطور که دارم این کتاب را برایتان توصیف میکنم، داستان هم باید محیطی را که حوادث در آن روی میدهد، توصیف کند. بله، در این فصل خیلی چیزها را باید توصیف کنید. محیط، زمان، حوادث، ظاهر شخصیتها و غیره. حتی تأثیر را هم باید توصیف کنید. توصیف همزمان، توصیف غیرمستقیم و... از دیگر نکات این فصل است. نگران نباشید اینجا هم نویسندهي کتاب چند فوت کوزهگری یادتان میدهد. از روی دست بزرگترها هم می توانید نگاه کنید. اما با اجازه!
ابزاري بهنام گفتوگو
بیایید کمی گفتوگو کنیم. نه، این اسم یک کتاب دیگر نیست. گفتوگو عنوان فصل ششم همین کتاب است و البته یکی از قویترین ابزارهای نویسنده. گفتوگو در شخصیتپردازی، توصیف، ارائهي اطلاعات، لحن، روایت و بسیاری دیگر از اجزا و عناصر داستان نقش تعیینکنندهای دارد و یکی از شگردهایی است که سرعت داستان را بالا میبرد. این فصل یادتان میدهد چگونه در گفتوگونویسی ماهر شوید و چگونه گفتوگوی خوب بنویسید. یادتان میدهد چگونه مراقب باشید شخصیتهای داستان به جای گفتوگو سخنرانی نکنند. همان کاری که من الآن دارم میکنم و کسی مراقبم نیست!
روايت كردهاند كه...
در این فصل، در آغاز مرشدی از راه میرسد و دستهایش را به هم میکوبد و میگوید: «اما ناقلان اخبار و راویان آثار و طوطیان شکرکن شیرینگفتار چنین روایت کردهاند که... که شما بدانید وارد فصل روایت داستانی شدهاید. دقت کنید روایت داستانی و نه روایت گزارشی. برای فرار از افتادن در چالهي روایت گزارشی، این فصل به شما اعلام میکند: «نشان بده، نگو». راههای زیادی برای نشان دادن در روایت داستانی وجود دارد. با کمی فوت کوزهگری و نگاهکردن از روی دست بزرگترها مسافرِ این راهها میشوید. سفر بهخیر!
شعر بخوانيد!
نثر داستان چیست؟ چگونه است؟ چه فرقی با نثر ادبی دارد؟ موسیقی و آهنگ و لحن نثر یعنی چه؟ چگونه نثر داستان صمیمی میشود؟ زبان گفتار و زبان نوشتار خوب است یا...؟ جملههای تکراری در نثر؟ جملهها و عبارتهای تاریخمصرفدار؟ کلمات اضافه در نثر؟ نثر داستانی با زبان باستانگرا چه وقتی مناسب است؟ و جالب است بدانید که یکی از توصیههای این کتاب به شما نوجوانان داستانخوان و داستاننویس این است که برای قویشدن نثرتان شعرهای خوب بخوانید. شعرهای کهن و نو. اما چرا؟
آيين نامگذاري
این کتاب با نکاتی دربارهي نام، میشود تمام. نام داستان. به نظر شما نویسندهها چهطور آثارشان را نامگذاری میکنند؟ نام مکان، تأثیر از متون مقدس، جملات عامیانه، زمان، گفتوگوهای روزمره و... تا دلتان بخواهد راه و روش برای انتخاب نام داستان وجود دارد. اما به قول نويسندهي «بیایید داستان بنویسیم» مهم این است که این نامها همان سه ویژگی معروف را داشته باشند. کدام سه ویژگی؟! همان سه ویژگی که در صفحهي 156 کتاب به آنها اشاره شده است. برای رفتن به این صفحه باید 155 صفحه بخوانید. وقتی از این صفحه عبور کردید، کمی جلوتر به حرفهاي آخر مهدی میرکیایی میرسید که توصیههایی برای نوجوانان و نوقلمان دارد. اول توصیهي اینکه زیاد داستان بخوانید. دوم اینکه...