به گزارش رويترز این بررسی نشان داد که در دو نفری که غذای مشابهی میخورند، یکی ممکن است دچار اوجگیری میزانهای قند خون شود، و شخص دیگری این اوجگیری را تجربه نكند. بالا رفتن میزان قند خون در طول زمان ممکن است به مشکلات بهداشتی مانند دیابت و چاقی بینجامد.
بسیاری از رژیمهای غذایی بسیار پرطرفدار مانند «اتکینز»، «زون» و «ساوث بیچ» بر مفهومی به نام ضریب گلیسمیک (GI)- رتبهبندی ثابت غذاها بر اساس اینکه آنها پس از خورده شدن با چه سرعت و به چه مقداری قند خون را بالا میبرند- متمرکز هستند. این ضریب در اصل برای کمک به افراد ديابتي ایجاد شد تا آنان بتوانند غذاهایی را انتخاب کنند که قند خونشان را بیشازحد بالا نبرد.
این رژیمهای غذایی بر اساس این منطق هستند که مصرف غذاهای با ضریب گلیسمیک پایینتر مانند ماهی، گوشت لخم و سبزیها میتوانند به پایین نگهداشتن قند خون و كم شدن کاهش یافتن وزن کمک کند.
این پژوهشگران میگویند: «ایده زمینهساز رژیمهای غذایی با ضریب گلیسمیک پایین این است که پاسخ گلیسمیک (قند خون) به یک غذای معین خصوصیت ذاتی آن است و بهاینترتیب ما باید بتوانیم با بررسی پاسخ میانگین گروه کوچکی از افراد به آن غذا، پیشبینی کنیم که یک شخص معین به غذا چگونه واکنش نشان میدهد.»
این پژوهشگران برای اینکه دریابند افراد غذاها را چگونه گوارش میکنند، 800 نفر داوطلب بزرگسال بسیج کردند و دادههای مربوط به آنان را از طریق پرسشنامههای بهداشتی، اندازهگیریهای بدنی، آزمایشهای خون، پایش قند خون، نمونههای مدفوع و یک اپلکیشن تلفن همراه که برای گزارش وضعیت سبک زندگی و دریافت غذای مربوط به درمجموع 46898 وعده غذایی را گردآوری کردند.
آنان بهعلاوه، از شرکتکنندگان خواستند هرروز غذاهای مشابهی را برای صبحانه بخورند.
همانطور که انتظار میرفتند، به نظر میرسید سن و وزن بدن بر میزان قند خون پس از وعدههای غذایی تأثیر داشته باشد.
اما این بررسی همچنین نشان داد که افراد متفاوت پاسخهای بسیار متفاوتی به غذاهای مشابهی نشان میدهند، هرچند که پاسخهای هر فرد از روزی به روز دیگر ثابت میماند.
برای مثال، یک زن میانسال در این بررسی در طول سالها شماری از رژیمهای غذایی را امتحان کرده و شکست خورده بود. آزمایشها نشان داد گوجهفرنگی- غذایی که بر اساس ضریب گلیسمیک استانداردشده سالم شمرده میشود، زیرا تصور بر این است که اثر چندانی بر قند خون ندارد، در این زن معین با اوجگیری قند خون پس از خوردن غذا ارتباط داشت.
این پژوهشگران درمجموع دریافتند که شرکتکنندگان گوناگونی گستردهای در پاسخهای قند خونشان به یک نوع غذای واحد، مانند نان نشان میدهند. آنان همچنین بهطور عمدهای در نوع غذایی که باعث بالاترین افزایش در میزان قند خونشان میشد، با یکدیگر متفاوت بودند. این پژوهشگران همچنین دریافتند که دو وعده غذایی استانداردشده که طوری طراحی شده بودند که ضریب گلیسمیک معادل داشته باشند، ممکن است پاسخهای متضادی از لحاظ پاسخ قند خون در یک فرد ایجاد کنند.
پژوهشگران همچنین با 22 نفر از شرکتکنندگان تجربه دومی انجام دادند تا ببینند آیا میتوانند توصیههای تغذیهای شخصیشده برای این افراد فراهم کنند که قند خونشان را پایین بیاورند. هنگامیکه آنان وعدههای حاوی مواد غذایی که قند خون را بالا نمیبردند برای هر یک از این افراد تجویز کردند، این افراد پس از خوردن غذا به میزانهای پایینتر قند خون رسیدند.
این پژوهشگران همچنین دریافتند که تغییرات در جمعیت میکروبی روده در افرادی شدند که از رژیم غذایی شخصیشدهشان پیروی کرده بودند.
این پژوهشگران در مقالهشان در ژورنال Cell پذیرفتند که یک کمبود این بررسی تکیهاش بر این موضوع بود که شرکتکنندگان بهطور دقیق مصرف غذا و نوشیدنیشان را گزارش کنند.
آلن تایلر، پژوهشگر تغذیه در دانشگاه تافتس در بوستون که در این بررسی شرکت نداشت، گفت، این نتایج با اینکه بسیار جالب هستند، درعینحال ممکن است برای استفاده پزشکان در زندگی واقعی برای هدایت بیماران در بهترین طرح تغذیه مشکل باشند.
تایلر گفت: «این مقالهای بسیار پیچیده است، که به علت تکنیکهای بسيار مورداستفاده و سطوح متعدد تفسیر دادهها موردنیاز است.»
تایلر افزود، عوامل بسیاری میتوانند بر چگونگی پاسخ افراد به غذاهای معین تأثیر بگذارند، ازجمله ژنتیک، محیط، ورزش، کل تغذیه فرد، ترتیب غذاهایی که مصرف میشوند و ترکیب باکتریها در روده.
تایلر یادآور شد: «رژیم غذایی همیشه باید بهعنوان یک کل در نظر گرفته شود. اثر یک جزء رژیم غذایی به سایر اجزای رژیم غذایی بستگی دارد.»