اين آيين و فرهنگ اصيل از ديرباز نقل خانه به خانه ايرانيهاي مسلمان بوده و نسل به نسل هم ادامه دارد. از خانههاي كاهگلي با سقفهاي سفالي در شهرهاي شمالي گرفته تا آپارتمانها و برجهاي تهران و كپرهاي مردم سيستان و خانههاي بوشهريها، همه و همه با فرارسيدن ماه محرم سياهپوش ميشوند و عطر غذاي نذري و صداي سينه زدن به ياد رشادتهاي شهداي كربلا، همهجا را پر ميكند. حقيقت اين است كه تراژدي بيهمتاي عاشورا در طول تاريخ مورد احترام مسلمانان جهان بوده و مردم كشور ما هم در اين ميان، پرچمدار اين آيين هستند. مراسم محرم در ايران بسيار مفصل است. بخشي از اين مراسم بهطور رسمي در كل كشور برگزار شده و بخشي ديگر بهصورت خودجوش از سوي مردم اجرا ميشود؛ به اين مفهوم كه مردم هر شهر و روستا با توجه به آيينها و فرهنگ منطقه خود به نوعي براي حضرت سيدالشهدا(ع) و ياران بزرگ آن حضرت اقامه عزا ميكنند. نكته قابل توجه اين است كه تفاوت در نحوه عزاداريها در ماه محرم يكي از جلوههاي ويژه شور حسيني است، چراكه فرهنگ هر منطقه با آداب ديني مردم درهم آميخته و بهصورت متفاوتي جلوهگر ميشود. اين بار با دكتر سيداحمد وكيليان، پژوهشگر و محقق عرصه فرهنگ عامه، گفتوگو كردهايم تا با آيينهاي عزاداري در ايام محرم بيشتر آشنا شويم. نكته قابل توجه اين است كه دكتر وكيليان سالهاست كه درباره آداب و رسوم مردم كشورمان در ماه محرم، مطالعه و تحقيق كرده و قرار است مجموعه اين تحقيقات در كتابي منتشر شود. از همين رو آشنايي با آيينهاي عزاداري حضرت سيدالشهدا عليه السلام در گفتوگو با سيداحمد وكيليان خواندني ميشود.
- چاوشخواني
شايد نام مراسم چاوشخواني را شنيده باشيد؛ مراسمي كه در بيشتر شهرهاي كشورمان برگزار ميشود و طي آن نخستين پيكهايي كه خبر رسيدن ماه محرم را به گوش مردم ميرسانند كودكان و نوجوانان هستند. اين نوع مراسم كه از سالهاي بسيار دور انجام ميشده، هنوز هم در شهرهاي حاشيه كوير، مثل ميبد، هفتادور و دهشير يزد و همچنين در نايين اصفهان و استهبان فارس رايج است. برنامه چاوشخواني به اين صورت است كه تقريبا يك هفته پيش از شروع ماه محرم، كودكان و نوجوانان در كوچهها راه ميافتند و شعرهايي ميخوانند كه از آمدن اين ماه خبر ميدهد و هيزمها و ابزار برگزاري عزاداري را از مردم ميگيرند. سپس كودكان هيزمها را در ميداني كه ساختماني به نام «كلك» كه جاي سوزاندن خار و هيزم است، ميريزند و با روشن كردن آن مردم را از رسيدن ماه محرم آگاه ميكنند. در همين موقع، مسئولان مسجدها و هيئتها شروع به راهاندازي هيئت و تكيه كرده و مسجدها را هم براي شروع عزاداريها آماده ميكنند. در شهر بيرجند هم چاوشخوانها در آستانه ماه محرم علم دستههاي عزاداري را روي دوش خود ميگيرند و در شهر حركت ميكنند و ميخوانند:
هركه دارد هوس كرب و بلا بسمالله
هر كه دارد سر همراهي ما بسمالله
فاطمه(س) بر در جنت به نوا ميگويد
ذاكران پسر شير خدا بسمالله
و به اين صورت مردم از آمدن ماه محرم باخبر ميشوند.
- اردبيل؛ درخت قارقارا
يكي از مراسم بسيار مهم در آيين عزاداري، مربوط به نام درخت قارقارا در خنس اردبيل است. كشاورزان و باغبانان اردبيل در روزهاي تاسوعا و عاشورا، نهال درخت قارقارا را در باغ خود مينشانند و باور دارند كه با چنين كاري باغ و زمين كشت آنها به يمن امامحسين(ع) تا سال آينده از انواع آفتها و آسيبها در امان خواهد بود.
مراسم ديگر در شهر اردبيل، ساختن علم عزاداري توسط درختهاي قطور شده درخت قارقارا است. در ساعتي مقرر شده در روزهاي تاسوعا و عاشورا، همه مردم اعم از زن و مرد و پير و جوان، دور مسجد يا حسينيهاي جمع ميشوند، سپس با نظم خاصي در قالب دستههاي سينهزني به همراه علم به سمت باغها حركت ميكنند. طبق سنت مرسوم، بزرگان و ريشسفيدان روستا در جلو و بقيه مردم در پشت سر آنها حركت ميكنند. هنگامي كه سوگواران به باغ ميرسند، با نثار صلوات، درخت قارقارا را ميبرند. اين درخت قطور بريده ميشود و به وسيله آن علم دستههاي عزاداري را ميسازند. در ادامه، دستههاي عزاداري به حسينيهها و مساجد بر ميگردند.
- گيلان؛ كرنازنان عشق
آيين عزاداري ماه محرم در استان گيلان هم با فرهنگ و رسوم مردم خطه شمال كشور عجين شده است. از شهرها و روستاهاي حاشيه درياي خزر گرفته تا آباديهاي كوچكي كه در دل جنگلهاي حاشيه البرز جا خوش كردهاند، همه در ماه محرم سياهپوش ميشوند. در اين ميان، آيين كرنازني بين مردم گيلان جايگاه ويژهاي دارد. اين آيين بيشتر بهصورت دستهجمعي و در محوطه مسجد انجام ميشود و علاوه بر روزهاي تاسوعا و عاشورا، در روزهاي سوم و هفتم شهادت امامحسين(ع) و ياران آن حضرت هم كرنا نواخته ميشود. دستههاي كرناچي شامل 2سرگروه و 5 تا 7 نفر كرناچي هستند و گاهي سرگروه آنها شروع به نواختن آهنگي ميكند و بقيه از او پيروي ميكنند. برخي كرناچيها باور دارند كه اين هنر طي چندقرن در خاندانشان به ارث مانده است. اگر چه امروزه در اين مناطق كرنازني شور و حال گذشته را ندارد اما هنوز افرادي هستند كه اين رسم برجا مانده از اجداد خود را در ماه محرم بهجا ميآورند.
يكي ديگر از مراسم عزداري محرم در استان گيلان، پختن نوعي شيريني به نام «ككه» يا «كشته» است كه با آرد، شكر، آب و روغن پخته ميشود و ازجمله نذريهايي است كه بين زنان گيلكي رواج دارد. سقا شدن بعضي از كودكان در روز عاشورا با لباس سبز و با سربند «يا حسين(ع)» و «يا عباس(ع)» هم ازجمله نذرهاي خانوادههاي اين استان است. برگزاري مراسم تعزيهخواني، راهاندازي كاروانهاي شتر و اسب و آتش زدن خيمهها از ديگر برنامههاي سوگواري شهادت حضرت سيدالشهدا(ع) در گيلان است.
- يزد؛ باباي هيئت
مردم يزد و بعضي از شهرهاي ديگر، به افراد قديمي و خادم هيئتها «باباي هيئت» ميگويند. باباهاي هيئت مردمي هستند كه سالها مشغول خدمت و سرپرستي در هيئتها بودهاند. اين افراد كه معمولا مسن هستند، تجربههاي خود را در راهاندازي تكيهها و هيئتها به جوانترها منتقل ميكنند و جوانترها با استفاده از تجربه افراد مسن در جهت بهتر برپا كردن دستههاي عزداري تلاش ميكنند. باباهاي هيئت به اين دليل كه سالها در مراسم عاشوراي حسيني خدمت كردهاند و نسبت به امامحسين(ع) عشق و ارادت ويژهاي دارند، مورد احترام مردم هستند و همه از تجربههاي آنها بهره ميبرند. جايگاه آنها آنقدر بالاست كه در گذشته كه دادگاه و دستگاه قضايي وجود نداشت، همين افراد به ايجاد صلح و آشتي بين مردم اقدام و مردم در مشكلات و درگيريهاي ميان خود، به آنها مراجعه ميكردند. و حتي آنقدر به اين افراد اعتماد داشتند كه هر چه ميگفتند بدون هيچ اعتراضي قبول ميكردند.
- قم؛ تكيهها
در استان قم تكيههاي بسيار قديمي و مشهوري فعاليت ميكنند؛ مانند تكيه چهارمردان، ملامحمود، سنگ سياه، ميدان مير، باغ پنبه و تكيه يزديها. اين تكيهها ازجمله قديميترين تكيههاي قم هستند. اما تاريخچه هركدام از اين تكيهها قابل توجه است؛ تكيه ميدانمير يكي از قديميترين تكيههاست و تاريخچه آن به زمان ورود حضرت فاطمه معصومه(س) به قم مربوط ميشود. روايت شده است كه آن حضرت بعد از ورود به شهر قم در اين مكان اقامت كردند و دوستداران اهلبيت عليهمالسلام براي زيارت ايشان به اين محل ميآمدند، به همين دليل اين مكان قداست خاصي پيدا كرده و هنوز هم ارادتمندان آن حضرت در اين تكيه به عزاداري ميپردازند. البته تكيه چهل اختران هم به زمان حضور حضرت فاطمه معصومه(س) مربوط ميشود و مشهور است كه وقتي آن حضرت وارد شهر قم شدند، همراه ايشان 40نفر از اقوام و شيعيان بودند. زماني كه حضرت معصومه(س) به شهادت رسيدند، همراههان ايشان هم توسط حكومت مأمون عباسي به شهادت رسيدند. محل فعلي تكيه اختران در كنار مقبره اين 40نفر ساخته شده است.
- تبريز و لاهيجان؛ چهلويكمنبر
يكي از آداب عزاداري در روزهاي محرم، رسم چهلويك منبر است كه از سالها قبل، در شهرهاي مختلفي ازجمله تبريز انجام ميشده است. مراسم چهلويك منبر به اين صورت است كه افرادي كه دچار بيماري بوده يا مشكل و گرفتاري خاصي داشته باشند، براي شفاي بيماري يا برآورده شدن حاجت خود نذر چهلويك منبر ميگيرند. اين افراد نيازمند، در شب عاشورا و زماني كه نيمي از شب گذشته باشد به همراه چهلويك شمع و مقداري خرما از خانه خارج شده و معمولا با پاهاي برهنه به سمت مسجد يا تكيه محل زندگي خود ميروند. اغلب تكيهها و خانههايي كه مجلس روضه برگزار ميكنند و صاحبان عزا هستند، منبري را در جلوي خانه خود ميگذارند تا در ثواب نذر چهلويك منبر سهمي داشته باشند. كساني كه نذر دارند، روي هر منبر يك شمع روشن ميكنند و از خداوند ميخواهند كه بيماريشان شفا پيدا كرده و نذرشان برآورده شود.
نكته قابل توجه اين است كه چنين نذري در هر يك از شهرهاي كشورمان به شيوه خاصي برگزار ميشود و تحتتأثير فرهنگ و آداب مردم آن منطقه قرار دارد. بهعنوان مثال در شهر لاهيجان، مردمي كه نذر دارند روي هر منبري يك شمع روشن ميگذارند و يك دانه خرما هم در كنار آن قرار ميدهند. اما صاحب منبر هم معمولا روي منبر خود مقداري برنج ميگذارد و هر صاحب نذري بعد از گذاشتن شمع و خرما، مقداي از برنج برميدارد.
صبح عاشورا كه ميرسد، صاحبان منبرها، شمعهاي نيمهسوخته را بهعنوان تبرك جمع ميكنند. در عين حال به تعداد شهداي كربلا، 72نان محلي ميپزند كه به آن «تيبيجان» گفته ميشود. لاي هر نان هم يك دانه خرما از خرماهايي كه صاحبان نذر گذاشتهاند قرار ميدهند، سپس نانها را با ساقههاي برنج ميپيچند و آنها را به مجالس عزاداري و هيئتها ميبرند و به مردم عزادار ميدهند. هر كسي كه از اين نانها ميخورد، صلوات و فاتحهاي براي شهداي كربلا ميفرستد و براي اموات آن شخص دعا ميكند. از طرف ديگر صاحبان نذر هم كه از روي منبرها برنجهايي را برداشتهاند، مقداري از آن را بهعنوان تبرك در داخل برنجهاي خود ميريزند تا بركت پيدا كند و با بقيه برنجها هم آشي ميپزند و آن را به بيمار خود ميدهند.
در توفارقان تبريز هم به چنين مراسمي «شمع قوي ماخ» گفته ميشود و مراسم به اين صورت است كه در عصر روز تاسوعا مردم بهصورت دستهجمعي كار شمعگذاري را انجام ميدهند و نوع روشن كردن شمعها روي منبر هم شبيه رسم در لاهيجان است، با اين تفاوت كه در اين منطقه از كشورمان، زنان مسن براي بردن ثواب، از شمعگذاران با دادن چاي پذيرايي ميكنند.
- علم بندان
يكي از نخستين برنامهها در برپايي عزاداريهاي ماه محرم، آيين علمبندان است كه همه هيئتهاي عزاداري به چنين آييني اقدام ميكنند و آن را نشانه آغاز عزاداريها ميدانند. هرچند كه اين مراسم تقريبا در تمام شهرها و روستاهاي كشورمان برگزار ميشود اما در هر منطقهاي با فرهنگ مردم همانجا گره خورده است. بهعنوان مثال در چالشتر لرستان بعد از اينكه علم حسينيه را برافراشته كردند، آن را در كوچهها حركت ميدهند و به در خانههايي ميبرند كه زن و مرد جوان و تازه ازدواج كردهاي در آنجا زندگي ميكنند. وقتي مقابل خانه رسيدند، شروع به نوحهخواني ميكنند و تازه عروس و تازه داماد از خانه بيرون آمده، علم را ميبوسند و به علمدارها هديهاي براي تبرك ميدهند. مردم چالشتر لرستان اعتقاد دارند زوجهاي جواني كه به علم دستههاي سينهزني احترام ميگذارند تا آخر عمر بهطور سعادتمندانه در كنار يكديگر زندگي خواهند كرد. سپس علم را به سمت قبرستان برده و در آنجا گردانده و عزاداري ميكنند و باور دارند كه به آبروي حضرت سيدالشهدا(ع) اموات دفن شده در قبرستان مورد آمرزش قرار خواهند گرفت.
- كاشان؛ مراسم سقايي
مراسم مشرفشدن به كسوت سقايي در بعضي از شهرهاي ايران، بهخصوص در شهر كاشان از سالهاي بسيار دور رواج داشته است.
مراسم به اين صورت بوده كه پدر و مادري كه صاحب فرزند يا حتي فرزند پسر نميشوند يا فرزاندانشان از دنيا ميروند، نذر ميكنند كه اگر خداوند فرزندي به آنها عطا فرمايد، او را به كسوت سقايي حضرت ابوالفضلالعباس(ع) درآورند، به همين دليل وقتي كودك 7 ساله ميشود، نزد پير تكيه يا باباي هيئت سقايان ميروند و روز مخصوصي را تعيين ميكنند تا لباس سقايي را بر تن فرزندشان كنند. هيئت سقايان در آن روز در خانه مورد نظر جمع ميشوند و براي سالار شهيدان و ياران باوفاي آن حضرت عزاداري ميكنند، سپس بر تن كودك لباس سقايي ميكنند كه اين لباس شامل پيراهن، كشكول، كلاه، لنگ، نطع و مشك سقايي است.
از همان موقع اين كودك جزو هيئت سقايان محسوب ميشود و تا آخر عمر هرجا كه هيئت سقايان براي عزاداري ميروند به همراه آنها ست. حتي گاهي چنين رسمي در خانوادهها موروثي ميشود و بعد از پدرها، پسرها بايد به عضويت در هيئت سقايان درآيند.
- سقانفارهاي چوبي
شايد در سفرهايي كه به استان مازندران داشتهايد، بناهاي چوبياي را در بعضي از روستاهاي اين استان ديده باشيد كه براساس معماري بومي ساخته شدهاند. اين بناها را سقا تالار، سقانفار يا سقانپار ميگويند و به ياد سقاي دشت كربلا، حضرت عباس(ع) ساخته شدهاند. نكته جالب اين است كه اين بناها قدمتي بيشتر از يك قرن دارند. اين بناها روي چهارپايه قطور چوبي به فرم چهارگوش ساخته شدهاند و فضاي كوچكي را در حريم امامزادهها، تكيهها و قبرستانها بهخود اختصاص دادهاند. يكي از ويژگيهاي اين سقانفارها نوع معماري و اجزا و عناصر بهكار رفته در آنهاست كه حتي بعضي از نقاشيهاي موجود در آنها با نوع فرهنگ و ويژگي هنرهاي مردمي، ديني و سنتي شمال كشورمان همخواني دارد. نقشهاي موجود در آنها را هم ميتوان به 2 گروه مذهبي و غيرمذهبي تقسيمبندي كرد كه در بخش مذهبي علاوه بر اشارههايي به داستان پيامبران عليهم السلام، ماجراي كربلا و شهادت امامحسين(ع) و ياران آن حضرت و مصايب و امتحانات حضرت زينب كبري(س) ديده ميشود.