فروردينماه سالجاري مأمور يكي از كلانتريها وقتي خارج از ساعت كاري به كارواش رفته بود متوجه حرفهاي عجيب كارگر كارواش با مردي جوان شد. مرد جوان خودش را بازپرس دادسراي امور جنايي معرفي كرده بود و ادعا ميكرد ميتواند زندانيان را آزاد كند. دقايقي بعد با رفتن او مأمور كلانتري كه كنجكاو شده بود با كارگر كارواش صحبت كرد تا اطلاعات بيشتري بهدست بياورد. كارگر كارواش گفت: مردي كه رفت ادعا ميكند بازپرس است و ميتواند مشكل يكي از آشنايانم را كه زنداني است برطرف كند.
قرار است او در قبال آزاد كردن آشنايمان از زندان مبلغي پول بهعنوان شيريني بگيرد. اظهارات اين مرد در حالي بود كه مأمور كلانتري هرروز به دادسرا رفتوآمد داشت و مطمئن بود اين مرد بازپرسي قلابي است چرا كه بازپرس اصلي كه مرد شياد قصد داشت خودش را به جاي او معرفي كند مدتها قبل بازنشسته شده بود. به اين ترتيب مأمور وظيفهشناس ماجراي بازپرس قلابي را به گوش بازپرس سابق دادسرا رساند و با شكايت او تحقيقات پليس در اينباره آغاز شد
ماموران در جريان رسيدگي به اين پرونده از كارگر كارواش خواستند با بازپرس قلابي قرار ملاقات بگذارد و او را به بهانه آزاد كردن زنداني به كارواش بكشاند. به اين ترتيب چند روز بعد درحاليكه مأموران با لباس مبدل در كارواش بودند و بازپرس بازنشسته نيز در آنجا حضور داشت بازپرس قلابي سررسيد و توسط مأموران دستگير شد.
متهم پس از آن در شعبه ششم بازپرسي دادسراي جنايي تهران مدعي شد كه هيچ سودي از معرفي خود بهعنوان بازپرس نبرده است و صرفا براي اينكه دوست داشته قاضي باشد و خودش را بزرگ نشان بدهد، خود را بازپرس جا زده است. از سويي عنوان داشت كه بهخاطر تشابه فاميلي با بازپرس بازنشسته، در برخي جاها خود را پسرعموي او جا زده است. اين بازپرس قلابي به اتهام غصب عنوان بازداشت شد و پس از مدتي پرونده براي رسيدگي و محاكمه در اختيار شعبه1158 دادگاه كيفري2 تهران قرار گرفت. او پس از محاكمه از اتهام غصب عنوان تبرئه شد. براساس اين رأي، بازپرس سابق دادسرا مدتي قبل بازنشسته شده و متهم فقط به دروغ خود را بازپرس جا زده است و اين يك دروغ تلقي شده و دروغ هم جرم نيست. بدينترتيب وي تبرئه شد. چنانچه شاكي به اين رأي اعتراض كند، پرونده به دادگاه تجديد نظر استان تهران فرستاده خواهد شد.